کلمات کلیدی : فریتیوف شوان، متن کتاب مریمیه، جادوی جنسی، عبد الله شهبازی، مناسک رازآلود، برهنگی قدسی، طریقت زن برهنه زیبا، سنتگرا، فرح پهلوی، طریقت مریمیه، برهنهنگاری، حکمت جاودان تا پرنیالیسم آمریکایی.
مطلبی که پیش روی شماست، بخش هایی از کتاب “مریمیه: از فریتیوف شوان تا سید حسین نصر” تالیف عبد الله شهبازی است که به شیوخ ،اقطاب، شخصیت ها و مناسک رازآلود و جنسی فرقه مریمیه و رابطه این فرقه با سیدحسین نصر می پردازد. ان شاء الله متن کامل این کتاب، در چندین پست بر روی سایت قرار خواهد گرفت.
مولف کتاب می گوید :
«در مقدمه کتاب اسنادی را که مورد استفاده قرار گرفته، و بعضاً در دسترس سجویک نبوده، معرفی کردهام. از جمله، باید به رساله مهم و کمیاب «برهنگی قدسی» شوان اشاره کنم که در پایه عقاید و مناسک «مریمیها» قرار دارد و بطور کامل و با دقت ترجمه و در کتاب درج شده است. طبعاً، به دلیل محظورات، عکسهای کاملاً برهنه از شوان و «زنانش» و مناسک داخلی «مریمیه» را منتشر نکردهام.»
گزیده هایی از متن کتاب مریمیه (نسخه چاپی انتشارات تیسا):
از نامه آلدو ویدالی به هیوستن اسمیت:
«بونیتا، کالیفرنیا، ۱۳ اوت ۱۹۹۲، هیوستن اسمیت عزیز. برای این که نسبت به همه کسانی که کتاب من، مار پَردار، به آنها مربوط است، کاملاً منصف باشم، مکاتباتمان را چاپ خواهم کرد. همچنین، قول میدهم پاسخ شما را به برخی نکات مشخص در این نامه چاپ کنم تا در این مبادله کوتاه نامه فرصت حرف نهایی با شما باشد…»
از نامه آلدو ویدالی به هیوستن اسمیت:
«آقای شوان خودش آشکارا در حال “انتقامجویی” است وقتی، پس از افشاء شدن او در برابر قضات عالی بخاطر سوءاستفاده جنسی از کودکان، در ویدئویی که سازمان شوان از درون برج عاجش از او تهیه کرده بود، از دانته نقلقول کرد. همین الان، “استاد اخلاق” در حال هدایت “انتقامجویی” است علیه شخص من و خانواده کوچک بیچاره من از طریق به جریان انداختن سه پرونده شکایت از ما ظرف دو هفته اخیر. این کارها با پشتوانه میلیونها دلاری است که به اسم “زکات” جمع شده و شوان در پشت حفاظهای متعدد، از جمله حسابهای بانکی سوئیس، پنهان کرده است. از تو، بعنوان مردی منصف، که باور دارم چنین هستی، میپرسم چگونه می توان این همه بدی را درک کرد از مردی که آنطور شیوا درباره فضایل اخلاقی نوشته است؟ آیا فریتیوف شوان تنها طوطی است که فقراتی از آموزههای بزرگ سنتی را تکرار میکند برای [ایجاد کیش] پرستش خود؟»
از نامه آلدو ویدالی به هیوستن اسمیت:
«باید سئوال شما را با کلام مردی دیگر پاسخ دهم، ادموند برک: “آن چه اجازه میدهد بدی پیروز شود، مردان خوبی هستند که هیچ کاری نمیکنند.” و نیز، شما شاید بخواهید دوباره در این مورد فکر کنید: برای آنان که هوّیت و مسئولیت شخصی را رها میکنند هیچ طریق روحانی نمیتواند وجود داشته باشد. و در پایان، این دانته بود که گفت: “داغترین و گداختهترین آتشها در جهنم برای آنان است که در بحرانهای اخلاقی بیطرف میمانند.” دعا میکنم خداوند شما را به راستی و حقیقت رهنمون شود.»
از مقدمه کتاب «مار پَر دار» آلدو ویدالی که با اعمال فشار فرقه مریمیه دستگاه قضایی آمریکا مانع از انتشار آن شد:
«دانته [در کمدی الهی] میگوید: “تو در اینجا شرافت خود را ثابت میکنی.” باید منتظر بمانیم و نظارهگر که آیا این اساتید دانشگاه، که در تمامی عمرشان مدعی اعتقاد به برتری حقیقت [بر هر چیز دیگر] بودهاند، شهامت اثبات این ادعا را خواهند داشت؟ زندگی آنان را بر سر دوراهی قرار داده است: یا دورویی پیش بگیرند و سر را در خاک پنهان کنند، یا بخشی از احترام حرفهای خود را در میان همکارانشان به خاطر حقیقت و اصول معنوی غایی فدا کنند. در این وضع، آزمون صداقت اجتنابناپذیر است…»
متن کامل انگلیسی نامه ۱۳ صفحهای «طفیل»، ترادیشنالیست مسلمان مجارستانی، در متن چاپی کتاب درج شده است:
در ۱۳ نوامبر ۱۹۸۸ «قدّور» (استانلی جونز)، «مقدم» شوان در بلومینگتن، طی نامهای به «طفیل» اخراج او را اطلاع داد و در ۲۰ نوامبر «طفیل» نامهای خواندنی در ۱۳ صفحه برای استانلی جونز فرستاد. طفیل نوشت:
«در نامهام اشاره کرده بودم به تلاش برای اغوای سیده ماریام [کاترین پری] و زن سینیور پولوویچینو. در این دو مورد منابع معتبر من دو «مقدم» بودند: سیدی مولای رشید [رشید هدووی، شوهر کاترین پری] و سیدی عبدالقدوس [لئو شایا]. فرد اخیر، با شوری آواتاری، حتی افزود: شیخ عیسی [شوان] زن برخی پیروانش را میگیرد و «اگر شیخ زن مرا در برابر چشمان من تصاحب کند آن را عنایتی عظیم تلقی میکنم.»
گفته لئو شایا به «طفیل» بیپایه نیست. کاسلو در یادداشتهای سال ۱۹۹۱ خود، در اوج ماجرای پرونده شوان، نوشته است: «سیده امینه [ماد موری، «زن» سوّم شوان] به من چیزی گفت که بدون داوری در اینجا مینویسم. این را از دو نفر آدم مطلع شنیدهام: از سیده امینه و از فرد دیگر در درون طریقت. گفتند که شوان با زن لئو شایا همبستر شد در حالی که شایا در همان اتاق حضور داشت.»
طفیل افزود: «در واقع، بسیار احساس آرامش میکنم از این که از وضع غیرقابل دفاع زندگی توأم با شرمندگی دائم از «استاد»م نجات پیدا میکنم. احساس آرامش میکنم از این که «طریقت زن برهنه زیبا» را، با آن فضای بیمار و فرقهگرایانه «عرفان انگلی پیچکگونه»، ترک میکنم.»
«طفیل» در ۴ دسامبر نامههای استانلی جونز و خود را برای ویکتور دانر فرستاد و دانر در ۱۲ دسامبر ۱۹۸۸ به او پاسخ داد. این پاسخ روشن میکند که دانر دیگر خود را «مریمی» نمیداند.
توضیح درباره کتاب “مریمیه”
آقای مارک کاسلو کتاب مریمیه مرا مطالعه کرده و در این رابطه متذکر شدند نقاشی برهنه ای که به شکل سانسورشده درج کردهام، از شوان نیست بلکه کار اوست. آقای کاسلو نوشتهاند: من زیر نظر شوان نقاشی کار میکردم و کارهای متعددی را با نظارت او ترسیم کردم؛ یکی از آخرین آنها نقاشی فوق است.
با توجه به توضیح آقای کاسلو، نقاشی فوق را حذف کردم. این امر هیچ تغییری در مضمون کتاب “مریمیه” ایجاد نمیکند. تأکید میکنم که نمونههایی از این دست، و نقاشیها و عکسهای شوان، فراوان است ولی به دلایل روشن از انتشار آنها معذورم.
در رابطه با مصاحبه آقای نصر (مهرنامه، شماره ۳۰، مرداد ۱۳۹۲، صص ۲۴۲-۲۴۸) متذکر میشوم که قصد پاسخگویی و ادامه دادن به این بحث را ندارم. گفتنیها، در حد نیاز، گفته شده و هدف من صرفاً ارائه یک تکنگاری درباره فرقه مریمیه و کنار زدن هاله ناشناختگی و پنهانکاری از آن بوده است.
آقای نصر در گفتگو با مهرنامه، تا آنجا که مربوط به کتاب مریمیه من است، مندرجات کتاب فوق را تأیید کردهاند از جمله عضویت پدرشان، ولیالله نصر، در لژ بیداری ایران را. ایشان گفتهاند که از مناسک جنسی شوان بیاطلاع بودهاند. تا آنجا که من تحقیق کردهام، و در کتابم نیز نوشتهام، لینگز و نصر در مناسک خاص شوان شرکت نداشتند ولی بیاطلاع بودن ایشان از مناسک شوان قابل پذیرش نیست. توجه آقای نصر را جلب میکنم به عکسهای آقای شوان، که ایشان میدانند منظورم چیست، و نقاشیهای خانم رومین از شوان و مریم مقدس، و جزوه یکصد صفحهای که در سال ۱۹۹۱ راما کوماراسوامی برای آقای نصر ارسال کردند.
عبدالله شهبازی
۲۵ آبان ۱۳۹۲/ ۱۶ نوامبر ۲۰۱۳
**************
آغاز سخن
در ایران سید حسین نصر را بعنوان اندیشمندی مسلمان و “سنتگرا” میشناسند که از بد حادثه، به دلیل وقوع انقلاب اسلامی و پیوندهایش با فرح پهلوی، ملکه سابق ایران، مجبور به مهاجرت به ایالات متحده آمریکا شد. کمتر کسی نامی از مریمیه شنیده و نصر را بعنوان عضو قدیمی و “شیخ” کنونی این طریقت میشناسد. طریقت مریمیه را فردی بنام فریتیوف شوان بنیان نهاد، و با مرگ شوان (۱۹۹۸) رهبری آن به مارتین لینگز (متوفی ۲۰۰۵) و سید حسین نصر انتقال یافت. رساله حاضر تحقیقی است درباره طریقت مریمیه و سیر تطور آن از شوان تا نصر.
این تحقیق بطور عمده با بهرهگیری از کتاب و مقالات مارک سجویک و مقالات مارک کاسلو و کتب و مقالات و مصاحبههای منتشر شده چهرههای سرشناس مریمیه، مانند شوان و لینگز و نصر، و گفتگو با افراد مطلع تدوین شده است. اساس کار، یادداشتهای برگرفته از کتاب سجویک است. نحوه استفاده از این کتاب انتقادی بوده و نگارنده، ضمن بهرهگیری از تحقیق مفید و منحصربفرد سجویک، نگاه مستقل خود را دنبال کرده است. در متن به تمامی منابع ارجاع داده شده است.
کتاب سجویک با عنوان بر ضد جهان مدرن: سنتگرایی و تاریخ پنهان فکری سده بیستم در سال ۲۰۰۴ منتشر شد.[۱] مارک سجویک انگلیسی و استاد سابق دانشگاه آمریکایی قاهره و استاد کنونی دانشگاه آرهوس دانمارک و دبیرانجمن اروپایی مطالعات باطنیگرایی غربی [۲] و از معدود محققانی است که بطور تخصصی در زمینه “سنتگرایی” کار میکند. او دارای وبلاگی در این موضوع است [۳] که از برخی مطالب آن استفاده شده است.
مارک کاسلو از نزدیکان شوان، بنیانگذار و رهبر مریمیه، بود که، بهمراه چند تن دیگر از نزدیکان شوان، از جمله “زن” سوّم شوان، در سال ۱۹۹۱ در شهر بلومینگتون ایندیانا (آمریکا) جنجال بزرگ قضایی- مطبوعاتی علیه شوان بپا کرد. کاسلو دارای وبگاهی است که در آن سه مقاله مفصل و مهم درباره مسائل درونی کلنی شوانیها در بلومینگتن درج شده است.
سجویک برای آشنایی با مسائل درونی فرقه مریمیه و گرفتن برخی مدارک با کاسلو دیدارهایی انجام داده است. سجویک گویا مسلمان است زیرا کاسلو او را «انگلیسی مسلمان شده» میخواند. بنوشته کاسلو، سجویک، پس از انتشار کتابش، در مصاحبهای، در پاسخ به این سئوال که آیا ترادیشنالیست است، گفت: «نه، من ترادیشنالیست نیستم، هر چند به برخی نظرات و مواضع ترادیشنالیستها علاقه دارم.»
کتاب سجویک در دوران ۸ ساله پس از انتشار در ایران ناشناخته ماند؛ یعنی برغم اهمیت کتاب فوق برای ایرانیان، که میتوانست آن را به اثری پرفروش تبدیل کند، نه تنها به فارسی ترجمه و منتشر نشد بلکه حتی معرفی کوتاهی از آن به نشریات ایران راه نیافت. بعلاوه، نشریات انگلیسیزبان مربوط به ایران و خاورمیانه و جهان اسلام، که در غرب منتشر میشوند، و نشریات فارسی چاپ ایالات متحده آمریکا و بریتانیا، چون ایراننامه، که علیالقاعده باید کتاب سجویک را معرفی کنند، درباره آن سکوت کامل در پیش گرفتند.
سجویک کتاب خود را در فضایی منتشر کرد که از سوی وکلای مریمیه در زیر فشار بود. درباره فشارهایی که فرقه فوق، با استفاده از اهرمهای قضایی، برای ساکت کردن منتقدان وارد میکند توضیح خواهیم داد. به این دلیل، سجویک مجبور شد بخشهایی از کتاب و تصاویر برهنهنگاریهای شوان و عکسهای برهنه شوان و مناسک جنسی مریمیان را حذف کند.
بنوشته کاسلو، [۴] به دلیل تهدید از سوی فرقه شوان، کتاب سجویک را قبل از انتشار وکلای انتشارات دانشگاه آکسفورد (ناشر کتاب) با دقت مورد بررسی قرار دادند و شواهد و حقایق مهمی را حذف کردند. «نتیجه، کتابی شد دستکاری شده که بخشی از آن نوشته وکلای ناشر است و بخشی نوشته فرقه شوان.» سجویک در سال ۲۰۰۴، پس از انتشار کتاب، برای کاسلو نوشت که مایکل فیتزجرالد، وکیل فرقه شوان، «من و ناشر، انتشارات دانشگاه آکسفورد، و ویراستار و هر کسی را که در نشر کتاب سهیم باشد، به اقامه دعوی در دادگاه تهدید کرد.» کاسلو، به دلایلی که توضیح خواهیم داد، منتقد کتاب سجویک است ولی مینویسد: سجویک با انتشار این کتاب شهامت نشان داد زیرا فرقه شوان کوشید مانع او شود و او را تهدید کرد، و حتی کوشیدند به زور شغلش را از او بگیرند. «به این دلیل نمیتوانم به خاطر این شهامت سجویک را تحسین نکنم. ایستادگی در مقابل یک فرقه دینی خطرناک، کار آسانی نیست.»
آخرین پژوهش در زمینه مریمیه، کتاب ستاره هومن است به زبان فرانسه که در سال ۲۰۱۰ در میلان در ۶۲۲ صفحه منتشر شد با عنوان از حکمت جاودان تا پرنیالیسم آمریکایی. [۵] این کتاب رساله پایاننامه دکتری ستاره هومن است زیر نظر آنتون فوره.
آنتون فوره، [۶] که اکنون بازنشسته است، استاد برجسته دانشگاه سوربن در زمینه جریانهای باطنیگرای غربی است که این حوزه مطالعاتی را به رشته دانشگاهی بدل کرد. فوره از بنیانگذاران انجمن اروپایی مطالعات باطنیگرایی غربی در سال ۲۰۰۵ است که سجویک دبیر آن است. آنگونه که مندرجات وبلاگ سجویک نشان میدهد، ستاره هومن از سال ۲۰۰۶ از راهنمایی غیررسمی سجویک برخوردار بوده است. [۷]
پس از انتشار، سجویک کتاب ستاره هومن را در وبلاگ خود معرفی کرد و طلعت هالمان، استاد دانشگاه در آمریکا، در کامنت مورخ ۱۰ اوت ۲۰۱۲ ذیل مقاله فوق نوشت: «در مکاتبه من با ستاره هومن معلوم شد از او خواسته شده هر مطلب منفی که اعتبار شوان را مخدوش کند حذف شود.» [۸]
کتاب ستاره هومن نیز، برغم اهمیت آن برای ایرانیان، تاکنون به فارسی ترجمه نشده است.
کتاب مهم دیگر در این زمینه، آموزگاران غربی در کسوتهای شرقی، [۹] در ۶۵۰ صفحه، نوشته اندرو راولینسون است درباره غربیانی که در کسوت رهبران فرقههای دینی شرقی، اعم از صوفی، مسلمان و هندو و بودایی، جای گرفتهاند. راولینسون نخستین کسی است که سجویک را، در زمان تدریس سجویک در دانشگاه آمریکایی قاهره، با چهره دیگری از شوان، بجز چهرهای که پیروان یا دوستداران شوان ترسیم میکنند، آشنا کرد.
کتابهای مریمیه در ایران
مسکوت گذاردن ۸ ساله کتاب سجویک در حالی است که آثار سید حسین نصر و پسرش، ولی نصر، به سرعت در ایران معرفی و ترجمه و با کیفیت عالی منتشر و در نشریات و وبگاههای پرخواننده تبلیغ میشود.
تبلیغ مریمیه در ایران محدود به حسین و ولی نصر نیست و شامل شوان و سایر شخصیتهای اصلی مریمیه میشود. نگاهی به فهرست چند کتاب منتشرشده از شوان به فارسی، یا کتابهایی که مشتمل بر مقالات شوان و پیروان اوست، مؤید این ادعاست. این بجز کتب و مقالات فراوان است که در ترویج عقاید شوان و پیروانش در ایران منتشر شده و بر علاقمندان به اصالتگرایی اسلامی و سنتگرایی اصیل تأثیر گذارده است. باید بیفزاییم که کتابهای مریمیه در ایران، مانند کتابهای این فرقه در اروپا و آمریکا، با چاپ بسیار نفیس منتشر میشود:
- فریتیوف شوئون، شناخت اسلام، ترجمه سید ضیاءالدین دهشیری، تهران: مؤسسه مطالعات هنر اسلامی، چاپ اوّل، ۱۳۶۳، ۲۲۸ صفحه.
- فریتیوف شوئون، اسلام و حکمت خالده، ترجمه فروزان راسخی، تهران: نشر هرمس و مرکز بینالمللی گفتگوی تمدنها، چاپ اوّل، ۱۳۸۴، ۳۱۲ صفحه.
- فریتیوف شوئون، عقل و عقل عقل، ترجمه بابک عالیخانی، تهران: نشر هرمس و مرکز بینالمللی گفتگوی تمدنها، چاپ اوّل، ۱۳۸۴، ۱۶۶ صفحه.
- جام نو و می کهن: مقالاتی از اصحاب حکمت جاویدان، بکوشش مصطفی دهقان، تهران: مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، چاپ اوّل، ۱۳۸۴، ۵۳۹ صفحه.
- رنه گنون و فریتیوف شوئون و لئو شایا، هرمس و زبان مرغان، تهران: جیحون، چاپ اوّل، ۱۳۸۷، ۲۶۰ صفحه.
در اردیبهشت ۱۳۸۸ حسین خندق آبادی، مدیر “مجموعه سنتگرایان” در انتشارات حکمت (تهران) از نشر آثار مهم “سنتگرایان” در ۱۵ جلد خبر داد. بعداً، نام این مجموعه به “مجموعه حکمت جاویدان” تغییر کرد. تا آن زمان چهار عنوان از این مجموعه، با کیفیت عالی، منتشر شده بود:
- تیتوس بورکهارت، جهانشناسی سنتی و علم جدید، ترجمه حسن آذرکار؛
- تیتوس بورکهارت، کیمیا: علم جهان، علم جان، ترجمه گلناز رعدی آذرخشی و پروین فرامرزی؛
- رنه گنون، نگرشی به مشرب باطنی اسلام و آیین دائو، ترجمه دل آرا قهرمان؛
- رنه گنون، بحران دنیای متجدد، ترجمه حسن عزیزی.
اسامی کتابهای منتشر شده بعدی چنین است:
- مارتین لینگز، رمز و مثال اعلی، ترجمه فاطمه صانعی؛
- تیتوس بورکهارت، مبانی هنر مسیحیت، ترجمه امیر نصری؛
- کیت کریچلو، تحلیل مضامین جهانشناختی نقوش اسلامی، ترجمه سید حسن آذرکار؛
- سید حسین نصر، هنر و معنویت اسلامی، ترجمه رحیم قاسمیان؛
- کنت اولدمیدو، سنتگرایی: دین در پرتو فلسفه جاویدان، ترجمه رضا کورنگ بهشتی؛
- تیتوس بورکهارت، فاس: شهر اسلام، ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند. [۱۰]
بخش عمده این “سنتگرایان”، که انتشارات حکمت ترجمه و نشر آثار آنها را در دستور کار خود قرار داد، چهرههای شناخته شده مریمیه هستند که خود را در پشت شهرت گنون و سنتگرایی پنهان میکنند.
ناشر فوق اعلام کرد که در انتشار “مجموعه حکمت جاویدان” «کوشش شده نظر مشورتی دکتر غلامرضا اعوانی، دکتر محمود بینای مطلق، دکتر هادی شریفی، دکتر بابک عالیخانی و دکتر شهرام پازوکی لحاظ گردد.» [۱۱]
سجویک و آشنایی با مریمیه
مارک سجویک در “سرآغاز” کتابش نحوه آشنا شدن خود با مریمیه و انگیزه تألیف کتاب را شرح میدهد: [۱۲]
سجویک در دوران تدریس در دانشگاه آمریکایی قاهره و کار در زمینه تاریخ اسلام و سفر به کشورهای مختلف متوجه پیوندی پنهان و مرموز میان گروه قابل توجهی از اساتید دانشگاه و محققان غربی میشود که در حوزه اسلام کار میکنند؛ و سرانجام در مییابد که حلقه اتصال تمامی آنها تعلق به یک طریقت مخفی است که فردی بنام فریتیوف شوان رهبر آن است. این طریقت در واقع یک فرقه صوفی غربی است که در طول بیش از هفتاد سال موجودیت خود هیچگاه حتی نامش، مریمیه، را نیز علنی نکرده است. «و بسیار سخت است کاملاً مخفی نگه داشتن همه چیز که صدها نفر در آن دخالت داشتهاند در بیش از هفتاد سال.»
نخستین بار اندرو راولینسون، استاد انگلیسی بازنشسته ساکن فرانسه، سجویک را با چهره دیگری از شوان آشنامیکند؛ چهره ای بکلی متمایز با آنچه شنیده میشود. راولینسون نویسنده کتاب آموزگاران غربی در کسوتهای شرقی است؛ درباره غربیانی که در کسوت رهبران فرقههای دینی شرقی، اعم از صوفی مسلمان و هندو و بودایی، جای گرفتهاند.
از دیدگاه راولینسون، شوان نه «صوفی زاهد بلکه شارلاتان» است که قطعاً دیگران را فریب میدهد و شاید خود نیز به فریبهای خویش باور کرده است. راولینسون برای اثبات مدعایش عکسهایی از شوان را با پست برای سجویک میفرستد؛ عکسهایی که شوان را در لباس رئیس قبایل سرخپوست آمریکا نشان میدهد در حالی که دختران جوان برهنه، که تنها بیکینی به تن دارند، او را احاطه کردهاند. در عکس دیگر، شوان برهنه است و کلاهخود وایکینگها را به سر دارد. در میان عکسهایی که راولینسون برای سجویک فرستاد، نقاشی شوان از “مریم باکره” نیز وجود داشت: تابلویی از شوان که زنی را کاملاً برهنه، با اندام تناسلی نمایان، نشان میدهد.
سجویک حیران میشود که چرا گروهی از مهمترین نویسندگان غربی در حوزه مطالعات اسلامی پیرو مردی هستند که یا کلاه پردار سرخپوستی بر سر میگذارد و یا برهنه است و چنین نقاشیهای غیرمعمول و خلاف عرف میکشد. [۱۳] به این ترتیب، آشنایی سجویک با کارهای خلاف عرف در فرقه مریمیه آغاز میشود؛ اعمالی که حداقل از نظر اسلامی خلاف عرف است. [۱۴]
سجویک ماجرای عکسها و نقاشیهای شوان را با آلن گولد [۱۵] مطرح میکند. گولد، استاد دانشگاه آمریکایی قاهره، کسی است که اوّلین بار شوان را به سجویک معرفی کرد و کتابی از شوان به او داد. گولد دهها سال در خاورمیانه زندگی میکرد و مکرر به عربستان سعودی میرفت. [۱۶] گولد با عکسها و نقاشیهای شوان آشناست و به سجویک میگوید امری خلاف قاعده رخ نداده و مشکل از درک ناقص سجویک از “قاعده” است. [۱۷]
سجویک در سفر به ایالات متحده آمریکا برای دیدار با پروفسور حسین نصر به واشنگتن دی. سی. میرود. در میان اساتید دانشگاه آمریکایی قاهره علاقمندان به نصر را دیده و کنجکاو است او را بشناسد. در زمان سفر از پرینستون به واشنگتن، یکی از دانشجویان سابقش در قاهره به او میگوید: «نصر “استاد دانشگاه در مطالعات اسلامی” است؛ مطمئن نیستم که این [عنوان] چیست ولی بسیار بزرگتر از استاد خشک و خالی است، این را فراموش نکن.» سجویک در واشنگتن این را کاملاً حس میکند؛ زمانی که از منشی نصر وقت ملاقات میگیرد و سویت محل کار نصر را میبیند که شباهتی به دفتر استاد معمولی دانشگاه ندارد. ملاقات انجام میشود و نصر برای سجویک توضیح میدهد که نظرات گنون و دیگران را نه “گنونیانیسم” بلکه “ترادیشنالیسم” باید نامید زیرا این نظرات را اوولا و شوان بیش از گنون بسط دادهاند.
این گفته نصر، بیانگر تعلق او به شوان است و تلاش برای کاستن جایگاه بزرگ فکری گنون، که سایه بزرگ خود را بر امثال شوان و نصر افکنده، و در مقابل ارتقاء جایگاه شوان و خود نصر. سجویک جرئت نمیکند از نصر درباره عکسها و نقاشیهای شوان بپرسد زیرا نصر سخنانی مشابه با گولد درباره “قاعده” میگوید و توضیح میدهد که «هیچ چیز خلاف قاعده وجود ندارد.»
دو سال بعد سجویک به تهران میرود و بقایای «آکادمی مُعظم ترادیشنالیستی» را میبیند که نصر در دوران زندگی در ایران آن را اداره میکرد و درمییابد که نصر در ایران بسیار بیش از آمریکا نفوذ داشته، نفوذ وی حتی پس از انقلاب تداوم یافته و وی به راستی افتخار ملاقات با «مردی بزرگ» را داشته است. [۱۸]
منظور سجویک از «بقایای آکادمی مُعظم ترادیشنالیستی نصر» انجمن شاهنشاهی فلسفه ایران است که از سال ۱۳۸۰ با نام مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی، به فعالیت خود ادامه میدهد.
بارون اوولا و نئوفاشیسم ایتالیا
گفتیم که نصر در دیدار با سجویک، از اوولا و شوان بعنوان کسانی نام میبرد که بیش از گنون “ترادیشنالیسم” را توسعه بخشیدند. تعلق نصر به شوان روشن است؛ ولی چرا اوولا؟
بارون جولیوس اوولا، [۱۹] اشرافزاده سیسیلی، هر چند پس از مطالعه آثار گنون شیفته او شد و به دوست ماسونش، آرتورو رگینی، گفت: گنون «رهبر بیرقیب زمانه ماست»، [۲۰]هر چند از گنون تأثیر گرفت و علاوه بر ترجمه کتاب بحران جهان مدرن گنون به ایتالیایی، در کنار ترجمه کتاب انحطاط غرب اشپنگلر، کتاب تأثیرگذار خود را با نام قیام علیه جهان مدرن (۱۹۳۴) [۲۱] نگاشت، و هر چند، بنوشته هنسن، بعنوان برجستهترین نماینده آراء گنون در ایتالیا شناخته میشود، [۲۲] ولی دارای تمایزات اساسی فکری و اخلاقی با گنون بود.
گنون مسلمانی معتقد و مقید بود که تحول فردی از طریق مراقبه را راه نجات غرب میدید در حالی که اوولا به تغییر از طریق قدرت سیاسی دل بسته بود. به این دلیل، اوولا به فاشیسم ایتالیا روی آورد با این امید که بتواند دولت موسولینی را به ابزار تحقق آرمانهایش بدل کند. این تلاش به بهای توقیف نشریه اوولا تمام شد. به دلیل اینگونه عقاید، کتاب قیام علیه جهان مدرن و سایر آثار اوولا در دهه ۱۹۷۰ به یکی از منابع الهام راستگرایان افراطی و نئوفاشیستهای ایتالیا و بمبگذاریهای ایشان بدل شد. بعلاوه، اوولا به جادوگری علاقمند بود و در این زمینه مقالاتی منتشر کرد که در سالهای اخیر به انگلیسی منتشر شده است. [۲۳] او در دهه ۱۹۲۰ محفلی مخفی مرکب از ۱۲ یا ۱۵ نفر در پیرامونش داشت. یکی از اعضای محفل اوولا زنی روس، اصالتاً از یهودیان لهستان، بنام ماریا ناگلوسکا [۲۴] بود. [۲۵]
ناگلوسکا بعداً، در دهه ۱۹۳۰، در پاریس محفلی رازآمیز را اداره میکرد که کار آن “جادوی جنسی” [۲۶] بود. “جادوی جنسی” به معنی بهرهگیری از شهوت جنسی برای دستیابی به قدرتهای فراطبیعی است. ماریا ناگلوسکا در مناسک جنسی از نمادهای شیطانی استفاده میکرد و خود را «زن شیطانی» میخواند. طبق آموزههای این زن، شیطان را باید بعنوان نیرویی در درون بشر شناخت نه نیرویی خارجی، مخرب و دشمن انسان. ناگلوسکا میگفت: «خرد در خدمت شیطان است.» او شیطان را نماد تمایل بشر به شادی و آزادی معرفی کرده و اینگونه نوشت: «برادرانم… انسان آزاد درون تو شیطان است و او میخواهد از شادی جاودان بهرهمند شوی.» [۲۷]
بنوشته گارت مدوی، نویسنده تاریخ شیطانپرستی، ماریا ناگلوسکا در مناسک فوق برهنه… بود و مردی… خطاب به ابلیس میخواند: «ای لوسیفر، میخواهم روشن شوم با کمک زنی که میداند چگونه به من عشق بورزد…» [۲۸]
۱. Mark Sedgwick, Against the Modern World; Traditionalism and the Secret Intellectual History of the Twentieth Century, Oxford University Press, 2004.
۲. The European Society for the Study of Western Esotericism (ESSWE)
۳. link3
۴. نقلقولهای مارک کاسلو برگرفته از مقاله زیر است که آدرس آن در بحث “کاسلو و افشاگری علیه شوان” درج خواهد شد.
Mark Koslow, “The Spiritual Fascism of Rene Guenon and His Followers”.
۵. Setareh Houman, De la philosophia perennis au pérennialisme américain, Milan: Archè, ۲۰۱۰.
بنگرید به: ف. ر.، “از حکمت جاویدان تا پرنیالیسم آمریکایی”، جهان کتاب، سال پانزدهم، شماره ۱۰-۱۲، دی- اسفند ۱۳۸۹، صص ۱۰۶-۱۰۷.
۶. Antoine Faivre (b. 1934)
بنگرید به زندگینامه آنتون فوره در وبگاه رسمی انجمن اروپایی مطالعات باطنیگرایی غرب و نیز در ویکیپدیای انگلیسی:
۷. در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۶ ستاره هومن به سجویک نوشت: «در حال حاضر مشغول کار بر روی پایاننامه ام هستم؛ رسالهای که زیر نظر دکتر آنتون فوره از Ecole Pratique des Hautes Etudes (پاریس، فرانسه) تهیه میشود. موضوع رساله من پرنیالیسم در محافل روشنفکری ایالات متحده در اواخر سده بیستم و اوائل سده بیست و یکم است…. من در این زمینه قبلاً کتاب منتشرشده نداشتهام. کتاب قبلی منتشرشده من درباره نیچه بوده و ترجمه هایی از فرانسه به فارسی… »
۸. link
۹. Andrew Rawlinson, The Book of Enlightened Masters: Western Teachers in Eastern Traditions, Chicago: Open Court, 1997.
۱۰. وبگاه انتشارات حکمت، ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲.
۱۱. “انتشار آثار مهم جریان سنتگرایی”، باشگاه اندیشه، ۳۰ تیر ۱۳۸۷.
۱۲. Sedgwick, Against the Modern World, pp. 3-17.
۱۳. ibid, p. 9.
۱۴. ibid, p. 10.
۱۵. Alan Gould
۱۶. ibid, p. 8.
۱۷. ibid, p. 10.
۱۸. ibid, p. 10.
۱۹. Baron Julius Evola [Giulio Cesare Andrea Evola] (1898-1974)
۲۰. ibid, p. 98.
۲۱. Julius Evola, Revolt against the Modern World, Translated by Guido Stucco, Rochester, Vermont: Inner Traditions International, 1995.
۲۲. H. T. Hansen, “A Short Introduction to Julius Evola”, ibid, p. ix.
۲۳. Julius Evola, Introduction to Magic: Rituals and Practical Techniques for the Magus, Rochester, Vermont: Inner Traditions International, 2001.
۲۴. Maria de Naglowska (1883-1936)
۲۵. Sedgwick, ibid, p. 103.
۲۶. Sexual Magic
۲۷. Maria de Naglowska, Advanced Sex Magic: The Hanging Mystery Initiation, Rochester, Vermont: Inner Traditions, 2011, p. 81.
۲۸. Gareth J. Medway, Lure of the Sinister: The Unnatural History of Satanism, New York University Press, 2001, p. 19.
منبع: وبگاه مؤلف کتاب