در میان کتب شیعه، اولینبار در کتاب “اقبال الاعمال” دستورالعمل این شب، نقل شده که روایتش عامّی (از سُنّیان) است و برخی روات آن مجهول یا جعلکننده بودهاند و راوی “أنس بن مالک” است که طبق روایات، بر رسول اکرم صلی الله علیه و آله دروغ میبست، و مورد نفرین امیرالمؤمنین علیه السّلام واقع شد. سند این مطلبِ عامّی نزد سُنّیان هم بشدّت ضعیف، و حتّی متن آن نیز خالی از إشکال و اضطراب نیست. هرچند اگر این روایت بهترین سند را هم داشت، چون از طریق شیعی نیست و در روایات شیعه مؤيدی ندارد، فاقد ارزش و اعتبارست. در کتب شیعی، هرکس اعمال لیلة الرغائب را نقل کرده از همان منبع مذکور نقل کرده که وضعیت اعتبار روایتش بیان شد.
دیدگاه برخی علمای شیعه درباره لیلة الرغائب
علامه مجلسی رحمه الله در کتاب خویش آن را نقل ننموده و درباره علت آن می نویسد: «نماز “لیلة الرغائب” سند معتبری ندارد و از طریق سُنّیان نقل شده، لذا آن را نقل نکردم.»[1]
با تمام این اوصاف، غالب “سُنّیان و صوفیان” بسیار به این شب اهمیّت میدهند.
استاد سید احمد مددی درباره سند لیلة الرغائب می نویسد:
«میرزا جواد ملکی تبریزی در “رساله لقاء الله” یک دستورالعملی را نقل میکند و خیلی تاکید میکند که این نماز و دستورالعمل را انجام بدهید، چون این دستورالعمل را “سید بن طاووس” در کتاب اقبال نوشته است! اما مرحوم سید، این دستورالعمل را از “احمد بن قاسم جویباری هرویِ” سُنی مذهب نقل کرده که این شخص نزد خود سُنیان از اعجوبههای دروغ و جعل است. او چندتا سندِ حدیث برا خودش ساخته و برای هر چیز از زبان رسول الله صلی الله علیه و آله حدیث درست میکردهست. حتی برای چیزهایی که در آن زمان وجود نداشته حدیث میساخته. همین اعمال لیلة الرغائب را سید بن طاووس عینا با همین سند و همین متن، از منابع سُنی گرفته و در کتاب اقبال نقل کرده؛ متن و سندِ این روایت عینا در کتاب “موضوعات ابن جوزیِ” سُنی موجود است که از سر تا پای این روایت، آثار جعل و وضع پیداست.»[2]
علامه محمد تقی شوشتری این حدیث را به دلیل اینکه اهل سنت آن را نقل کردهاند، غیر معتبر و غیرقابل اعتماد میداند.[3]
آیتالله فاضل لنکرانی در جواب سؤال از مستحب بودن «نماز لیله الرغائب» در اولین شب جمعه از ماه رجب و روزه روز پنجشنبه قبل از آن میگوید: «فضیلت لیله الرغائب و روزه روز پنجشنبه قبل از آن را، علامه مجلسی در اجازه علامه به بنی زهره و از کتاب اقبال روایت کرده است که در اعتبار هر دو روایت تأمل و اشکال است و لذا حکم به استحباب نماز لیله الرغائب و روزه روز قبل از آن مشکل است.»[4]
دیدگاه برخی علمای اهل تسنن
اما جالب است که برخی بزرگان عامّه نیز به جعلی و بدعت بودن این روایت تصریح کرده اند.
در میان محدثان و علمای اهل سنت نیز برخی این حدیث را نپذیرفتهاند به عنوان مثال: «ابناجوزی» بعد از نقل حیث با متنی شبیه آنچه سید بن طاووس نقل کرده است، میگوید: «این حدیث به نام رسول خدا (ص) جعل شده است و ابن جهیم متهم به این جعل است که او را دروغگو میدانند» وی در ادامه میگوید: «واضع این حدیث از بدعتگذاران است».[5]
همچنین ابن اثیر از دیگر علمای اهل سنت است که این حدیث را جعلی میداند.[6] ابن حجر هم سند حدیث را ضعیف میداند.[7] «نووی» در شرح صحیح مسلم مینویسد: نماز لیله الرغائب بدعت و نتیجه آن، گمراهی و جهالت است و در آن امور غیرمشروع و ناپسند روشن و واضحی است.[8]
برخی نیز علاوه بر تضعیف، آن را به صوفیه نسبت داده اند. برای نمونه سخاوی مصری از علمای سنی مذهب، لیلة الرغائب را بدعت و از مخترعات صوفیه دانسته است.[9]
توجّه بزرگانِ صوفیه به “لیلة الرغائب”
غزالی این نماز را نقل نموده هر چند خودش نیز اعتراف می کند که این نماز سند محکمی ندارد، اما چون تمام صوفیه به آن مواظبت دارند، آن را ذکر نموده است:
« و اين نماز مستحب است. و ما در اين قسم براى آن آورديم كه به تكرر سال متكرر مىشود، اگر چه در مرتبه تراويح و نماز عيد نيست، زيرا كه آحاد آن را نقل كردهاند. و لكن جمله (تمامی) اهل قدس[10] را ديدم كه بر آن مواظبت مىنمودند و در ترك آن مسامحت نمىكردند.»[11]
دکتر زرین کوب در این زمینه می نویسد:
«روز استفتاح بنا بر مشهور پانزدهم ماه رجب است و شب نيمه رجب مثل اول و بيست هفتم آن در نزد زهاد و اهل اذكار و ادعيه غالبا متضمن فضايل بسيار تلقى مىشده است، عبد القادر جيلانى، الغنيه 1/ 186- 173، و در شب نيمه رجب احياء را مستحب مؤكد هم مىدانستهاند. احياء علوم الدين 1/ 373. و آن را مثل بعضى ديگر از ليالى ماه رجب در شمار ليلة الرغائب مىخواندهاند. فوايد الفؤاد/ 37.»[12]
در کتاب”فواید الفؤاد” (یکی از مهمترین کتبِ فرقه چشتیه) در این باره چنین آمده است:
«لختی سخن در فضیلت لیله الرغائب افتاد، فرمود که رغائب جمع رغیب است یعنی چیزهای بسیار است درین شب بر لفظ مبارک راند که نمازی که در لیله الرغائب آمده است هر که آن را بگزارد او دران سال نمیرد. بعد ازان فرمود که یکی بود پیوسته این نماز بگزاردی آن سال که فوت او بود چون سال تمام شد آن شب که لیله الرغائب خواهد بود روز آن وفات یافت یعنی آن سال تمام نزیست!»[13]
جمع بندی
بر اهل دقّت و آشنایان با أعمال عبادی پوشیده نیست که اگر چنین شبی، فضیلت و ویژگی خاصی داشت، اهل بیت علیهم السّلام شیعیان خود را به فضل آن آگاه کرده و بر إحیای چنین شبی تأکید و توصیه میفرمودند.
نکته مهم و قابل توجه دیگر این است که مبنای بسیاری از سران صوفیه، جواز و بلکه فضیلت سند سازی و جعل حدیث در راستای تشویق مردم به عبادات جعلی خودشان است: «در کتب علوم حديثی آمده است که بسياری از احاديث مجعول نه از سوی انسانهای فاسد و لاابالی، بلکه از سوی صالحان و زاهدان (صوفیه) جعل شده است؛ آن هم با اين توجيه و بهانۀ فريبنده که مردم نسبت به مستحبات، قرآن، دعا، اخلاق و… بیرغبت شدهاند، و ما برای ترغيب مردم به اين امور، احاديثی را جعل کردهايم) [14]و گويا برای کار خود منتظر پاداش و دستمريزاد هم هستند.[15] بلکه از برخی نقل شده است که اگر مطلبی نيکو بود (يعنی قواعد عقلی و نقلی آن را تأييد کرده باشد) آن را با سند و بهصورت حديث نقل کن (نووی، 1407، ج1، ص32)»[16]
از طرف دیگر آنها مکاشفات و مشاهدات باطنی خود را نیز در زمره احادیث به شمار آورده و بلکه آنها را بالاتر از روایات می دانستند:« حدّثنی قلبی عن ربّی سندِ صحيح اعلایی بسياری از اين معارف عاليه صوفيانه و باور جمع بسياری از متصوفه است؛ امری که اين طایفه ابایی از اقرار به آن ندارند… در نگاه صوفيه، مکاشفات مرتبهای بس برتر از حديثی مسند دارد، بلکه بهنقل ابنعربی، اهل عرفان مستندشان برای حکم به صحت احاديث، خواب و مکاشفه است (ابنعربی، بیتا، ج4، ص272)»[17]
«وقتی متصوفه حجم زيادی از منقولاتشان را به مکاشفات و احاديث مناميه اختصاص دادهاند، به احتمال زياد بخشی از احاديث بدون اصل (لا اصل له) در منقولات متصوفه از سنخ همين خوابها باشد. يا باتوجه به باور و اعتقاد آنها به «حدثنی قلبی عن ربی» مستند بخشی ديگر اين احاديث همين خطورات قلبی است که البته نيازی نديدهاند در تکتک اين احاديث متذکر شوند که سند اينها «حدّثنی قلبی عن ربی» است.»[18]
لذا به روایاتی که در میان صوفیه مرسوم بوده به هیچ عنوان نمی شود اعتماد و اعتنا نمود.
[1] و ذكر لكل من هذه الصلوات ثواب كثير لم نذكره بناء على عدم الاعتماد على السند، و كل النوافل المذكورة كل ركعتين تؤدى بسلام واحد، و بعضها الطويل منها و التي تقع بين صلاتي المغرب و العشاء و يجب أن تقع بعد دخول وقت العشاء لا يخلو أداؤها من إشكال، و لهذا لم نورد في هذه الرسالة صلاة ليلة الرغائب المشهورة مع أنها منقولة عن طرق العامة. )زاد المعاد – مفتاح الجنان، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، مصحح: اعلمى، علاءالدين، موسسة الأعلمي للمطبوعات، بيروت، 1423 ق، ص42)
[2] درس خارج اصول، ٢٠ / ٧ / ١٣٩٠
[3] النجعه فی شرح اللمعه، محمدتقی شوشتری، تهران، کتاب فروشی صدوق، 1406 ق، ج ۳، ص 103
[4]جامع المسائل، فاضل لنکرانی، قم: امیر، 1383 ش، ج ۲، ص ۱۷۲.
[5] الموضوعات، جمالالدین ابن جوزی، مدینه: المکتبه السلفیه، 1966 م، ج ۲، ص۱۲۶
[6]جامع الاصول فی احادیث الرسول، ابن اثیر، مبارک بن محمد، بیروت: دارالفکر، 1420 ق، ج ۶، ص ۱۵۴
[7] لسان المیزان، ابن حجر عسقلانی، جمالالدین احمد بن علی، بیروت: مؤسسه الأعلمی، 1390 ق، ج 4، ص 255
[8] شرح صحیح مسلم، نووی، محیالدین، بیروت: دارالکتاب العربی، 1407 ق، ج ۸، ص ۲۰
[9] «و كذا كان يصلي إماما للجماعة في الروضة النبوية صلاة الرغائب التي تصلى ليلة أو جمعة من شهر رجب المنصوص على كونها بدعة لوهائن في حديثها، و معارضته بحديث: «لا تخصبوا ليلة الجمعة بقيام» اقتداء بكثير من المتصوفة بها، و كانوا في أيامه إلى أيام الشرف الأميوطي يرفعون مقام الإمام بالروضة النبوية بشيء من الرمل، حتى يزول الكراهة أو المنع من ارتفاع المأموم على الإمام، ثم رام الشرف المذكور إزالة الخشب و ما حوله، و طمس المقام أو رفعه، فما تمكن من ذلك، و له ذكر في سليمان الغماري». (التحفة اللطيفة في تاريخ المدينة الشريفة، محمد بن عبد الرحمن سخاوی، دار الکتب العلمية، بیروت، 1414 هجری قمری، ج1، ص432)
[10] اهل قدس در اینجا به معنای اهل معنا و صوفیه است. همان گونه که در جای دیگری از کتاب، به همین مفهوم استعمال گردیده است. (ج1، ص235) اما شارح، آن را به اهل بیت المقدس ترجمه نموده است!!
[11] ترجمه احياء علوم الدين، ابو حامد محمد غزالى / مؤيد الدين خوارزمى، نشر علمى و فرهنگى، تهران، 1386، چاپ ششم، ج1، ص438
[12] سر نى، دكتر عبد الحسين زرين، اننتشارات علمى، تهران، 1387، چاپ هفتم، ج2، ص783
[13] فوائد الفواد، حسن دهلوی، حسن بن علی، مصحح ملک، محمد لطیف، ناشر: ملک سراج الدین ایند سنز پبشرز، لاهور – پاکستان، 1345 هجری شمسی، بخش3، ص37
[14] «روي عن أبيعصمة نوح بن أبي مريم المروزي انّه قيل له: من أين لك عن عكرمة عن ابنعباس في فضائل القرآن سورة و ليس عند أصحاب عكرمة هذا؟ فقال: إنّي رأيت الناس قد أعرضوا عن القرآن واشتغلوا بفقه أبيحنيفة و مغازي محمّد بن إسحاق، فوضعت هذا الحديث حسبة.» (القرطبی، 1405، ج1، ص797)
[15] ابن ابیحاتم رازی از جاعلی نقل میکند که او احاديثی را جعل کرده بود و میگفت: من از اين کار اميد ثواب دارم (رازی، 1371، ج8، ص254؛ همچنین ر.ک: ابنعساکر، 1415، ج54، ص233؛ ابن العجمی، 1407، ص265؛ العسقلانی، بیتا، ج1، ص161).
[16] رک به: ولنگاری عرفا و متصوفه در عرصه علوم حديث، محمدباقر ملکیان، مجموعه مقالات همایش ملی تصوف، شاخصه ها و نقدها، بوستان کتاب، قم، 1402، ج1، صص 209 الی 233
[17] رک به: ولنگاری عرفا و متصوفه در عرصه علوم حديث، محمدباقر ملکیان، مجموعه مقالات همایش ملی تصوف، شاخصه ها و نقدها، بوستان کتاب، قم، 1402، ج1، صص 209 الی 233
[18] رک به: ولنگاری عرفا و متصوفه در عرصه علوم حديث، محمدباقر ملکیان، مجموعه مقالات همایش ملی تصوف، شاخصه ها و نقدها، بوستان کتاب، قم، 1402، ج1، صص 209 الی 233