مولوی

آیا مولوی تقیّه کرده است؟ بررسی امکان تقیه در آثار مولوی-۱

3,178 بازدید

بررسی امکان تقیه در آثار مولانا – قسمت اول

 

رابطه مولوی با سلاطین و دولتمردان قونیه و سلجوقیان

رابطه مولوی با سلاطین و امراءِ قونیه که اکثر عمر مولوی در آنجا سپری­ شده کاملاً صمیمانه بوده و هیچ ضرورتی جهت تقیّه وجود نداشته است.

اکثر دوران زندگی مولوی در قونیه گذشت. پادشاهان، وزراء و دولتمردان سلاجقه در آنجا حاکمیت داشتند. برخی از این حاکمـان گرایش به تصوّف داشتند و سایرین هـم مخالفتی ابـراز نمی­کردند. اصولاً محیط قونیه محیط اباحه ­گری بود. یهودیان و مسیحیان و . . . در کنار مسلمانان با کمال آزادی زندگی می­کردند. شراب فروشی و شرابخواری، بر پائی مجالس سماع و لهو و لعب رواج داشت.

مولوی با برخی سلاطین نظیر: عزّالدّین­ کیکاوس (۶۴۳-۶۵۵) و رکن­ الدّین­ قلج­ ارسلان (۶۵۵-۶۶۴)، … مراوده و روابط کاملاً حسنه ­ای داشت[۱].

همچنین با وزیران و امرائی نظیر: جلال الدین­ قراطای­ وزیر، بدر الدّین­ گهرتاش، نور الدّین­ جاجا حکمران شهر قیـر[i] علم الدّین قیصر[۲]، امین ­الدّین ­میکائیل ­نایب­السّلطنه، مجد­ الدّین­ اتابک داماد معین­ الدّین­ پروانه و رئیس دیوان [ii] مخصوصاً تاج­ الدّین­ معتزّ­ خراسانی و نیز وزیر پر نفوذ و قدرتمند معین­ الدّین­ پروانه [۳] که بدون نظر او هیچ امر مهمّی از امور کشور روم نظیر عزل و نصب فرمانروایان و قضات صورت نمی­گرفت، روابط خوبی داشت علاوه بر آن­که مولوی میان سلاطین و دولتمردان، با افراد قدرتمند و ذی­ نفوذی مرتبط بود، مریدانی از میان همسران آن­ها داشت.

گرجی­ خاتون دختر غیاث­ الدّین کی خسرو ­دوم، همسر معین ­الدّین­ پروانه، گوماج ­خاتون همسر سلطان­ رکن ­الدّین و نیز همسر امین­ الدّین ­میکائیل که طبق نقل احمد ­افلاکی شب های جمعه، زنان قونیه در منزل وی گرد می ­آمدند و مولوی در حضور آن­ها مجلس سماع بر پا می­ کرد[iii]، از آن جمله بودند.

از جانب این مریدان و غیر آن­ها، علاوه بر حمایت­های سیاسی، هدایا و کمک­های اقتصادی زیادی به دست مولوی می ­رسید و مولوی بنا بر نقل، میان مریدان خویش تقسیم می­ کرد.[iv]

با وجود این روابط حسنه و تعلّقات مراد و مریدی صوفیانه مولوی با سلاطین و دولتمردان عصر خود و با عنایت به محیط اباحی­گری قونیه و نیز مطرح نبودن آیین و کیش در مرام صوفیانه (صلح کل)، چگونه ادّعای تقیّه مولوی پذیرفتنی است؟


[۱]- اخبار­ سلاجقه­ روم، مقدمه، ۱۲۴« در آن زمان که مولانا و خاندان پدریش از ایران به کشور روم مهاجرت و در بلده «قونیه» توطن کردند در دستگاه سلاطین سلجوقیه روم (­۴۷۱ – ۷۰۰ هـ . ق­) که یکی از آن­ها همان سلطان­علاءالدّین­کیقباد (­۶۱۶-۶۳۴­) دوستدار و ارادتمند مولوی بوده است . . . » (مولوی­نامه، ج ۲ ، ص ۳ …­)

[۲]- مولانا­ جلال الدّین، ۲۲۱ وی سی­هزار درهم برای ساختن قبّه­ای بر قبر مولوی پرداخت نمود.

[۳]- اخبار­ سلاجقه­ روم ،مقدمّه ۱۲۴ این وزیر مقتدر مذاق تصوّف داشت و به گفته استاد­ همائی بعد­ها از ارادتمندان خاص مولوی شده است.


[i]- مولانا­جلال­الدّین­، ص۳۵۰.

[ii]- پلّه­ پلّه تا ملاقات­ خدا، ص۳۲۱.

[iii]- مناقب­ العارفین، ص۴۲۵ به نقل از مولانا­، ص۳۴۰.

[iv]- نقدی­ بر­ مثنوی، ۵۸ و ۵۹.

  • لطفا از ارسال پیام هایی که به مسائل سیاسی یا شخصیت های سیاسی مربوط می شود خودداری کنید.

  • از ارسال کامنت های توهین آمیز پرهیز شود.

  • پیام هایی که در نقد شخصیت های صوفیه معاصر ارسال شوند، به منظور رعایت برخی مصالح عموم تایید نخواهد شد.

  • دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دکمه بازگشت به بالا