در مطالب قبلی اشاره شد که علی اکبر خانجانی یکی از مدعیان عرفان مصطلح است که انحرافات فراوانی دارد و با اندکی تتبع در آثار وی، برخی از مطالب انحرافی وی به دست آمد و در قالب نوشتاری منتشر گردید.
نکته قابل توجه این است که این فرد چندین دهه مشغول تدریس عرفان برای مردم عادی، دانشگاهیان و برخی طلاب بوده و متاسفانه در فضای مجازی نیز کمابیش مطالب وی ارائه و ترویج شده است. از طرفی ظاهرا هیچ یک از متخصصان فرق و ادیان و رسانه ها در فضای مجازی به انحرافات وی نپرداخته و آگاهی های لازم را به عموم مردم منتقل ننموده اند. لذا بر آن شدیم تا به ادامه مباحث قبلی پرداخته و رسالت خویش را در این زمینه به انجام رسانیم.
متاسفانه در مراجعات بیشتر به مکتوبات وی، مطالب بسیار عجیب تری یافت شد که بدون مقدمه به آنها می پردازیم:
الهام اسماء الهی به علی اکبر خانجانی
وی در کتاب الممنوع مدعی است که همانگونه که امیرالمومنین علیه السلام هزار نام از اسماء الهی را در قالب دعای جوشن کبیر عرضه نموده است، او نیز رویایی دیده و در جریان ذکر قلبی و استغراق روحانی، اسمائی را دریافت نموده است.[۱]
فارغ از ادعای گزاف وی که خود را در جایگاه انشاء اسماء الهی که مختص معصومین علیهم السلام است قرار داده، باید این نکته ذکر شود که کلماتی که خانجانی تحت عنوان اسماء الله ارائه نموده، بسیار موهن و عجیب است. برای نمونه به برخی از آنها اشاره می شود:
«یا اَلِف * یا اَلیف * یا اَلّف * الّاف! * یا بَبّ * یا با با* یا تَتِتو * یا ثِ * یا دَد * یا رَرّ * یا زَز * یا زَزِ زو * یا قیف * یا آقاف * یا کِیف * یا مَموم * یا واو * یا ووو * یا وَوِ وُ * * یا اَهّو * یا هاء هاء * یا یایا * یا اَرّ * یا جَرّ * یا خَرّ * یا نَرّ * یا هَرّ * یا کریشنا * یا اُل اُل * یا علعل * یا هُد هُد * یا بَق بَق* یا لُب لُب * یا لا لا * یا قُد قُـد * یا عَر عَر * یا غار غار * یا مع مع * یا شق شق * یا هوم هوم * یـا غَـل غَل * یا بَد بَد* یا شَر شَر * یـا قو قو و …» [۲]
آیا ارائه این کلمات موهن، عجیب و مضحک تحت عنوان اسماء الله، اهانت به ذات اقدس الهی نیست؟!
تاکید خانجانی بر اهمیت آلت جنسی، آلت جنسی ریشه تمام مذاهب!
خانجانی در کتاب فلسفه وجودی مرد (کاوشی در ذات نرینه گی) در بابی با عنوان پرستش آلت جنسی، مذهب آلت پرستی را پدید آمده از اعماق غرایز و فطرت بشر دانسته و معتقد است که سجده و بوسه مادر بر آلت نوزاد خود نیز ناشی از همین غریزه و فطرت می باشد. وی با همین استدلال ، زنده به گور کردن دختران در زمان جاهلیت را نیز برگرفته از فطرت دانسته و عملا آن را توجیه می کند! او در نهایت بر اهمیت هر چه بیشتر توجه به آلت جنسی تاکید نموده و بیان می کند که ریشه تمامی ادیان و مذاهب در آلت جنسی است!
خانجانی می نویسد:
«یکی از مذاهب کهن در همه جای زمین که هنوز هم گاه گزارش می شود همانا پرستش آلت جنسی مردان بوده است. این مذهب در اکثر فرهنگ های ملل جهان هنوز هم حضور دارد که به صورت پرستش و تبعیض نوزاد مذکر بر مونث خودنمائی می کند. می دانیم که اکثر مادران آلت جنسی کودکان خود را می بوسند و سجده می کنند. این مسئله غریزی بودن این مذهب را خاطر نشان می کند. در اعراب قبل از اسلام این وضعیّت به جائی رسیده بود که وجود نوزادان دختر را جز برای تولید مثل نمی خواستند و مابقی را زنده به گور می کردند. این امر نشان می دهد که چگونه مذاهب در طول تاریخ از اعماق غرایز و فطرت بشر پدید آماده و رشد کرده اند… پس آنچه که مرد سالاری نامیده می شود درواقع ادامه طبیعی این مذهب غریزی بوده که هنوز هم کمابیش حاکمیّت دارد…
بدین لحاظ باید گفت که شریعت چیزی جز شریعت غریزۀ جنسی نیست و مابقی امور بر محور آن قرار دارد زیرا تا غریزۀ جنسی و ازدواج و خانواده نباشد امور دیگر هم موجودیّت معنائی ندارند ….
پس واضح است که اندیشه گری مردانه و عواطف زنانه در کلّیه امور که خواه ناخواه مذهب را مدّ نظر دارد ریشه در غریزۀ جنسی بشر دارد و برخاسته از آلت جنسی است . یعنی معنویّات و امور فلسفی و متافیزیکی و عشق و همه مقدّسات و ارزشهای بالاتنه ای بشر جملگی آبشخوری جز پائین تنه ندارند و تا ابد متّصل به آلت جنسی می باشند و غریزه جنسی.» [۳]
درباره مطالب سخیفی که به ناچار نقل شد پوزش می طلبیم و به نظر، هیچ نقد و توضیحی درباره آنها لازم نیست!
همچنین بخوانید: شاهد بازی چیست؟ حکایات عجیب عشق مجازی و جمال پرستی در عرفان و تصوف
[۱] الممنوع، مقدمه کتاب
[۲] الممنوع، صفحات ۳ الی ۸ و ص ۴۱
[۳] کتاب فلسفه وجودی مرد (کاوشی در ذات نرینه گی)، ص۲۳-۲۴
سلام. ایشان آثار زیادی دارن آیا همه اثارشون مورد نقد هستند ، برخی آنهای که نیستند مورد تایید برای مطالعه است ؟
سلام و عرض ادب
مبنای آقای خانجانی از اساس مشکل دارد و بر این اساس، طبیعتا آثار دیگر ایشان هم دچار انحراف خواهد بود. لذا به هیچ وجه مطالعه آثار اینچنینی توصیه نمی شود. مگر اینکه تحت نظر یک متخصص باشد.
سلام …وقتی که نگاه میکنم به طول تاریخ میبینم نام کسانی بیشتر درخشش دارد و مشهور تر هستند در معرفت و سلوک که در زمان خودشان و یا امروز ،،علمای بزرگی آنها را منحرف و حتی مسیر آنها را کفر نامیده اند..مثل مولوی ها ،حافظ ها،عطارها، بایزیدها،منصور حلاج ها و وووو محی الدین عربی ها …. ووووو ..بنابر این متوجه این موضوع شدم که برای پیدا کردن جملات و کلمات اسرار آمیز و عجیب و ناب عرفانی باید به سراغ کسانی بروم که از طرف علما منحرف منکر و کافر خوانده شده اند..و همان طور مشهود است نام آن منحرفین روز به روز پیدا تر و نام مخالفانشان روز به روز گم تر شده…ممنونم دوست عزیز که بنده را راهنمایی کردید که آقای علی اکبر خانجانی را کتاب هایش را مطالعه کنم…معرفی خوبی بود…سپاس بیکران بر شما..
دریا با پوز سگ نجس نخواهد شد، مخالفت شما مدعیون خود دلیل محکمی بر حقانیت سخنان جناب خانجانی هست. آفتاب آمد دلیل آفتاب
از جای جای این نوشته پیداست که نویسنده ی مقاله، فردی ناآگاه نسبت به آراء استاد خانجانی و کلا ناآگاه به معارف الهی است. ولی جای این سوال همچنان برایم باقی است که چه کسی چنین رسالت شتابزده ای را به چنین افراد ناآگاهی داده است؟ و اصلا اینان با کدام بضاعت احساس تکلیف میکنند که خلق الله را از گمراهی نجات دهند؛ آن هم فقط با خواندن سه تا کتاب؛ آن هم نقد کسی که به اندازه ی تاریخ اندیشه ی بشری فکر تولید کرده است. واقعا چنین جسارتهایی هیچ دلیلی جز سفاهت ندارد.
شما بهتره بری مثل خانجانی اذکار یا عَر عَر و یا غار غار و یا مع مع رو بگی
نمیخواد درباره تولید فکر به اندازه تاریخ اندیشه بشر اظهار نظر کنی
نه سلام و نه درود
ویل للمکذبین
لعنت خدا بر کذابان و تهمت زنان
سلام و درود بر شما
مطالبی که نقل شد همه مستند و به همراه آدرس و منبع هستند
دقیقا بفرمایید کجا دروغ و تهمت هست؟
آیا حقا این مطالب انتخابی شما هویت و تفکر این انسان را نمایان می کند یا مقصود شما تماماً بازی با ذهن و تحریک و گمراه کردن خواننده است؟گزینش و سانسور شما از بین حدود ١٨٠ جلد کتاب و مقاله و دریایی از آیات قرآنی و روایات و سیره معصومین سلام الله علیهم اجمعین و معارف حقه شیعه امامیه نیت شما رو آشکار میکند. انسانی که عمری در تنهایی و با وجود بیماری و بدون هیچ چشم داشت مادی و معنوی و به عشق انسان و انسانیت به نشر معارف الهی پرداخته. کاش کمی وجدان، ذره ای انصاف و سر سوزنی ترس از خدا و قیامت وجود داشت.
کافران میخواهند که نور خدا را با دهانشان (به نَفَس تیره و گفتار جاهلانه خود) خاموش کنند و خدا نگذارد تا آنکه نور خود را در منتهای ظهور و حد اعلای کمال برساند هر چند کافران ناراضی و مخالف باشند. (۳۲) سوره توبه
اول: با تتبعی کوتاه در مطالب آقای خانجانی و بدون صرف زمان قابل توجه، آنقدر مطالب انحرافی و عجیب به چشم آمد، که سه پست در سایت درباره انحرافات وی قرار دادیم. این حجم از مطالب در این سطح از ضلالت و سخافت به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
دوم: مگر ما ادعا کردیم که ایشان یا هر کس دیگری، هیچ گزاره درستی در کتبشان وجود ندارد؟
تمامی سران فرقه های انحرافی و حتی بی دینان نیز، در آثار خویش سخنان خوبی دارند.
اما انحراف از مسیر حق و تخطئی از معارف قرآن و اهل بیت علیهم السلام، در هر سطحی مذموم است و موجب ضلالت و تباهی.
چه برسد به اینکه فردی چنین مطالب مضحک و سخیفی بیان کند، ریشه تمامی ادیان و مذاهب را آلت جنسی بداند! نعره حیواناتی چون الاغ را به عنوان ذکر و نام خداوند متعال (سبحانه و تعالی عما یصفون) مطرح کند. از افرادی فاسد و معلوم الحال چون صادق هدایت و طاهره قره العین تمجدید و ستایش کند.
مفهوم نبوت و ختم نبوت را تحریف نماید و آن را به همه ابناء بشر تعمیم دهد.
مدعی شود که امام رضا علیه السلام به او سجده کرده است!!! و در نهایت مقام الوهیت را برای خود قائل شود!
یک شخص دیگر باید چه چیزی بگوید تا برای شما روشن شود که از معارف اصیل قرآن و اهل بیت علیهم السلام فرسنگ ها دور افتاده؟ و آن ها به سخره گرفته است؟
عزیزم اگر قبول دارید که «یسبح لله ما فی السماوات والارض» و اگر سنگ و درخت و دریا و حیوان و… تسبیح خدا میگویند، شما توقع دارید مثلا الاغ و کلاغ و گوسفند با چه زبانی تسبیح بگویند. لابد توقع دارید با لهجه ی فصیح عربی «سبحان الله» بگویند!
اولا ذکر حیوانات به صورت باطنی یا تکوینی هست. نه اینکه اصواتی که از اونها خارج میشه ذکر باشه. ثانیا بر فرض قبول که الاغ وقتی عر عر میکنه، داره ذکر میگه، شما که الاغ نیستید که خداوند رو با ذکر عر عر بخونید.
تازه خانجانی نمیگه ذکر عر عر بگید…. میگه یا عر عر بگید
یعنی نعوذبالله اسم خدا عرعر هست و ما داریم صداش می کنیم!!!
یکم مطالعه بیشتر لازم هست،تا درک بهتری از موضوع پیدا کنیم،
درکمون که بیشتر بشه،خودمون خیلی از کارهارو دیگه نمیکنیم
همه گمراهن الا تو
شما برو یا قُد قُدتو بگو و کاری به هدایت و گمراهی دیگران نداشته باش
اقای خانجانی فردی عالم و اگاهی هستنداما در مورد شهود چون گاهی تند میروند بیشتر تجلیات شیطانی گریبانگیرشان می شود و چون فاطر شهود رحمانی
و شیطانی اموزهای قران و احادیث معتبره هست و ایشان زیاد پایبند به این موارد نیستند پس فرق این دو باز نشناسند و ناگاهانه مبلغ راه شیطان شده اند . مشکل
در اعتصموا بحبل الله است
سلام وقت بخیر
من دارم درباره شاهد بازی در تصوف تحقیق می کنم، میخواستم بدانم در آثار آقای خانجانی چیزی درباره این مسئله وجود داره و اینکه اگر هست در کدام آثار تا بتوانم مورد استفاده قرار بدهم.
خیلی ممنون