پیشنهادی:

دیدگاه مولوی درباره تشیع و شیعیان – توهین های عجیب مولوی به شیعیان

در این نوشتار صرفا به بررسی نمونه هایی از اشعار مولوی می پردازیم که صراحتا در آن به شیعیان اشاره شده است. وگرنه اکثر اشعار مولوی در مخالفت با اعتقادات صحیح مذهب … ادامه مطلب

افراط ابن عربی از عقیده اهل سنت درباره ابوبکر (علم و عصمت)

ابن عربى و عصمت ابوبکر!

محى الّدین ابن عربی براى برخى از به اصطلاح رجال اللّه‏ مقام شامخى قائل است و ابوبکر را در بالاترین مرتبه آن مقام مى‏ داند.

در فتوحات مکّیّه مى‏ گوید: …حتى لاینوون الاّ ما أمرهم اللّه‏ به أن ینووه و یقصدوه و هذا غایه ما یقدر علیه رجال اللّه‏ و هذه الطائفه فى الرجال قلیلون فانّه مقام ضیّق جدا یحتاج صاحبه الى حضور دائم و أکبر من کان فیه أبوبکر الصدیق رضى‏ الله‏ عنه و لهذا قال عمربن الخطاب رضى ‏الله ‏عنه فیه فى حرب الیمامه فما هو الاّ ان رأیت أن اللّه‏ عزّوجلّ قد شرح صدر أبى ‏بکر للقتال فعرفت أنّه الحق لمعرفه عمر باشتغال أبى ‏بکر بباطنه. فاذا صدرت منه حرکه فى ظاهره فما تصدر الاّ من «إل» و هو عزیز…

یقولون هذا کلام ما خرج الاّ من «إل» اى هو کلام الهىّ ما هو کلام مخلوق[۱].

از سخن فوق استفاده مى‏ شود که ابوبکر نه تنها در گفتار و کردار معصوم بوده است بلکه

ادامه مطلب

اصرار شمس تبریزی به جسارت بر حضرت زهرا علیهاسلام+مستندات

اصرار شمس تبریزی به توهین بر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و استخفاف مقام ایشان

در مطالب قبلی عنوان شد که شمس تبریزی با جسارت به ام الائمه علیهم السلام، مقام معرفت و خوف و خشیت ایشان را خوار و پست شمرده، حضرت را زاهده خطاب نموده و عارفه نمی داند و مى‏ گوید:

«مردم را سخن نجات خوش نمی ‏آید، سخن دوزخیان خوش مى آید… لاجرم ما نیز دوزخ را چنان بتفسانیم که بمیرد از بیم! فاطمه رضی اللّه‏ عنها عارفه نبود، زاهده بود. پیوسته از پیغمبر حکایت دوزخ پرسیدى»

نکته: زهاد در اصطلاح و ادبیات عرفان صوفیانه، افرادی ظاهربین، خشک مقدس، قشری و فاقد مقام معرفت می باشند و مقام عرفا بسیار بالاتر از آنهاست.

اما در تعلیقات مقالات شمس نسخه محمد علی موحد، مطلبی در همین راستا از وی نقل شده که حاکی از اصرار قبیحانه بر جسارت و بی ادبی به ساحت مقدس حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است. شمس ضمن نقل داستانی جعلی و موهوم چنین می گوید:

«(پیغمبر) از معراج آمده بود، هر کسی از آنچه در آن بود سوال می کرد، یکی دیدار، یکی صفت بهشت، فاطمه رضی الله عنها گفت من آن ندانم، من خوفی دارم، صفت دوزخ کن»

 

اسناد و تصاویر هر دو عبارت شمس تبریزی در دو نسخه از مقالات شمس را می توانید در ذیل مشاهده

ادامه مطلب

جسارت شمس تبریزی به ساحت قرآن و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

اهانت شمس تبریزی به قرآن و حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله

پیشتر و در مطالب قبلی به برخی انحرافات شمس تبریزی من جمله :

سحر و تسخیر اجنه – مذمت علما – درخواست نامشروع (شاهد بازی و شرب خمر) – اعتقاد به لورالیسم – اعتقاد به فرح و خوشحالی در روز عاشوراء – اهانت به حضرت صدیقه طاهره علیها سلام – اعتقاد به فریضه و واجب بودن سماع اشاره نمودیم.

برای نمونه بیان شد که شمس تبریزی ، مقام معرفت و خوف و خشیتِ برترین بانوی خلقت، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را خوار و پست شمرده و ضمن اهانت صریح به ایشان، عبادت ام الائمه علیهم السلام را ناشی از محبت و شوق نمی داند و چنین مى‏ گوید:

«مردم را سخن نجات خوش نمى‏ آید، سخن دوزخیان خوش مى ‏آید… لاجرم ما نیز دوزخ را چنان بتفسانیم . که بمیرد از بیم! فاطمه رضی اللّه‏ عنها عارفه نبود، زاهده بود. پیوسته از پیغمبر حکایت دوزخ پرسیدى.» [۱]

شمس تبریزی: خواندن قرآن مرا تاریک می کند!

اما شمس پا را فراتر نهاده و در کمال بی ادبی و جسارت به قرآن و ساحت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله توهین می کند و می گوید که

ادامه مطلب

مذهب شمس تبریزی-شیعه یا سنی|ستایش و مدح عجیب خلفای اهل سنت

شمس تبریزی شیعه بود یا سنی؟

shams4

شمس تبریزی سنی و شافعی مذهب بود. در کتاب مقالات شمس، که گزارشی معتبر و دست اول از سخنان شمس تبریزی است، می بینم که وی در مواقع مختلف، به شافعی بودن خود تصریح می ‎کند؛ به ستایش از خلفا و شخصیت های اهل سنت می پردازد، مقام حضرت زهرا سلام الله علیها را تحقیر می کند، شأن نزول آیه ای را به نفع ابوبکر تحریف می نماید تا برایش مناقبی دست و پا کند و از جهل و بت پرسی عمر نیز برای او فضیلت می تراشد. اما در مقابل، بنابر جستجو و تحقیقی که در این زمینه داشتیم، هیچ فضیلتی از امیر مومنان علی علیه السلام و حسنین علیهماالسلام در مقالات شمس یافت نشد!

شمس تبریزى، که وجود خود را کیمیا می داند ، مقام معرفت و خوف و خشیتِ برترین بانوی خلقت، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را خوار و پست شمرده و ضمن اهانت صریح به ایشان، عبادت ام الائمه علیهم السلام را ناشی از محبت و شوق نمی داند و چنین مى‏ گوید:

«مردم را سخن نجات خوش نمى‏ آید، سخن دوزخیان خوش مى ‏آید… لاجرم ما نیز دوزخ را چنان بتفسانیم . که بمیرد از بیم! فاطمه رضی اللّه‏ عنها عارفه نبود، زاهده بود. پیوسته از پیغمبر حکایت دوزخ پرسیدى.» [1]

شمس تبریزی و مدح عجیب و غریب خلفاء

اما همین شخص هنگامی که به خلفای اهل سنت می رسد تعصب خود را نشان داده و چنین می گوید :

وقتی پیامبر به معراج رفت جبرئیل به ایشان گفت: اگر چهار برابر عمر نوح فرصت داشته باشم و فضائل عمر بن خطاب را بشمرم، مناقب او تمام نخواهد شد، اما عُمر با همه فضیلت هایی که دارد تنها یک خوبی از خوبی های ابوبکر است. [2]

این فرد که حضرت زهرا علیها سلام را به قصور در معرفت خدا متهم می کند می گوید: خداوند متعال با زبان عمر بن خطاب

ادامه مطلب

عباراتی در تقریر مذهب ابن عربی – وحید باقرپور کاشانی

عباراتی در تقریر مذهب ابن عربی – وحید باقرپور کاشانی

 

 

1. فَاَرْفَعُ الْاَوْلياءِ اَبوبَكْرٍ. والاترين اولياء، ابوبكر است.

 

2. قالَ صلى الله عليه وسلم في عُمَرَ بْنِ الْخَطّابِ يَذْكُرُ ما أَعْطاهُ اللهُ مِنَ الْقُوَّةِ: يا عُمَرُ! ما لَقيَكَ الشَّيْطانُ في فَجٍّ إِلّا سَلَكَ فَجًّا غَيْرَ فَجِّكَ! فَدَلَّ عَلَى عِصْمَتِهِ بِشَهادَةِ الْمَعْصومِ وَ قَدْ عَلِمْنا إِنَّ

ادامه مطلب

آیا ابن عربی تقیه کرده است؟ – مروری کوتاه بر این مساله

آیا ابن عربی تقیه کرده است؟ – مروری کوتاه بر این مساله

عده‏اى براى شیعه نشان دادن ابن عربى دست و پا زده و از باب «الغریق یتشبّث بکلِّ حشیشٍ» متوسل به تقیه[۱] شدند.

اولاً: تقیّه خلاف اصل و صِرف ادّعاست. و بلکه باید در ابتدا تشیّع ابن عربى ثابت باشد تا بعد به سراغ توجیهات کلمات وى رفت.

ثانیاً: تقیّه را به ابن عربى مى‏توان در مطالبی نسبت داد که درباره امامان علیهم‏ السلام دارد؛ چرا که شاید وى در هنگام اعلام مودّت خود نسبت به ائمه هدى علیهم‏ السلام در جمع شیعیان بوده!

ثالثاً: مگر ابن عربى را مجبور کردند که مطالبى نسبت به خلفا و مدح شیخین بگوید.

رابعاً: تقیّه در فرضى است که فرد مطالبى را که مورد قبول خصم بوده بر زبان جارى کند نه مطالبى که در هیچ کدام از کتب اهل سنّت موجود نیست مانند ۳۰۰ خصلت نیکو در خلیفه اول! و عصمت خلیفه

ادامه مطلب

ابن عربی : ابوبکر صاحب سر پیامبر علیه السلام و شریک نبوت است و کسی ازاو برتر نیست!

ابن عربی : ابوبکر صاحب سرّ پیامبر علیه السلام و شریک نبوت است و کسی بر او برتری ندارد!

ابن عربی درباره ابوبکر می گوید: « … فلیس بین ابی بکر و رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم رجل لانه صاحبُ صدّیقیّه و صاحبُ سرّ . فهو من کونه صاحِبَ سرٍّ ، بین الصدّیقیّه و نبوّه التّشریع و یُشارکُ فیه ، فلا یَفضُلُ علیه مَن یشارکُهُ فیه بل هو مساوٍ له فی حقیقته فافهم ذلک.»[*]

بنابراین طبق اعتقاد ابن عربی بین ابوبکر و رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم شخصی (حائل) نیست زیرا

ادامه مطلب