پیشنهادی:

وصف مولوی و شمس تبریزی از زبان یکدیگر و خواسته های نامشروع شمس

مدیر سایت
182,503

خواسته های نامشروع شمس تبریزی از مولوی

رابطه نامشروع شمس و مولانادر کتاب نفحات الانس جامی در شرح احوال مولوی می خوانیم:

روزی شمس الدین، از مولانا شاهدی [زیباروی] التماس کرد. مولانا حرم خود را دست گرفته در میان آورد. [شمس] فرمود که: او خواهر جانی من است. نازنین پسری می خواهم. [مولوی]فی الحال فرزند خود سلطان ولد را پیش آورد. [شمس] فرمود که: وی فرزند من است. حالیا اگر قدری شراب دست می داد ذوقی می کردم. مولانا بیرون آمد و سبویی از محله جهودان پر کرده بر گردن خود بیاورد. [۱]

رابطه نامشروع شمس و مولانا

آیا شمس و مولوی با یکدیگر رابطه نامشروع داشته اند؟ با اینکه شمس و مولوی هر دو اهل شاهد بازی، جمال بازی و عشق ورزی با زنان و نوجوانان زیبارو بوده اند (برای نمونه شمس تبریزی خود می گوید که به امردخانه رفته و با پرداخت مبلغی، شب را با یک پسرک زیبارو گذرانده است. برای مطالعه بیشتر در زمینه انحرافات جنسی و اخلاقی صوفیه روی عبارت شاهدبازی کلیک کنید یا به پست های لیست شده در انتهای مطلب مراجعه کنید.) و انحرافات عدیده اعتقادی و … داشته اند، اما در منابع و متون قدیمی و معتبر، مدرکی دال بر رابطه نامشروع میان شمس و مولوی وجود ندارد.

بیان اوصاف الهی برای مولوی توسط شمس تبریزی

اگر از تو پرسند که مولانا را چون شناختی؟ بگو: اگر از قولش می پرسی، «انما امره اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون»!

و اگر از فعلش می پرسی، «کل یوم هو فی شان»!

و اگر از صفتش می پرسی«قل هو الله احد»!

و اگر از نامش می پرسی «هو الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب و الشهاده هو الرحمان الرحیم»!

و اگر از ذاتش می پرسی «لیس کمثله شیٌ و هو السمیع البصیر»! [۲]

نشاندن شمس در جایگاه الوهیت توسط مولوی

مولوی شمس را آفتاب و بادبان کشتی وجود می نامد، جان جان جان و وجود غریبی میخواند که در گیتی چون او نمی توان یافت:

خود غریبی در جهان چون شمس نیست [۳]

مولوی شمس را نوری می داند که به موسی می گفت : منم پروردگار تو! :

تو آن نوری که با موسی همی گفت خدایم من، خدای من خدایم [۴]

تنها در این بیت نیست که مولوی او را تا مقام خدایی بالا می برد؛ بلکه در بسیاری از غزلهایش به گونۀ عریان تری، شمس را در مقام الوهیت می نشاند:

از در بلخ تا به روم نغمۀ های هوی من **** اصل کجا خطا کند شمس من و خدای من

پیر من و مراد من، درد من و دوای من **** فاش بگویم این سخن شمس من و خدای من

برتری مقام شمس تبریزی از انبیاء در کلام مولوی

عیسی و موسی چه باشد چاکران حضرتش **** جبرئیل اندر فسونش سحر مطلق می زند

جان ابراهیم مجنون گشت اندر شوق او **** تیغ را بر حلق اسمعیل و اسحق می زند

احمدش گوید که واشوقا الی اخواننا **** بر وفای عشق او صدیق صدّق می زند

کیست آنکس کین چنین مردی کند اندر جهان **** شمس تبریزی که ماه بدر را شق می زند [۵]

شمس تبریزی، معشوق حضرت خضر است

مولوی، شمس را معشوق حضرت خضر میداند و از وی نقل شده است که «بر در حجرۀ مدرسه هم به دست مبارک خود نبشته است که مقام معشوق خضر علیه السلام» [۶]

هر که میخواهد انبیاء را ببینید مولوی را ببنید

عبارت زیر در مناقب العارفین از شمس تبریزی نقل شده است:

«روزی حضرت مولانا شمس‌الدین تبریزی عظّم الله ذکرهُ فرمود که هر که میخواهد انبیا را ببیند مولانا را ببیند. سیرت انبیا او راست. از آن انبیاء که به ایشان وحی آمد! نه خواب و الهام!»[۷]

شراب خواری و ارتکاب محرمات برای شمس تبریزی مباح است

مولوی شراب و همه محرمات را برای عارفانی چون شمس تبریزی حلال می دانسته است: «روزى فقهاى حسّاد از سر انکار و عناد از حضرت مولانا سؤال کردند که شراب حلال است یا حرام؟… [مولوى ] به کنایت جواب داد: تا که خورد. چرا اگر مشکى شراب را در دریا ریزند متغیر نشود و او را مکدّر نگرداند و از آب وضو ساختن و خوردن جایز باشد اما حوضک کوچک را قطره ى شراب بى گمان که نجس کند، اگر مولانا شمس الدین مى نوشد او را همه چیزها مباح است که حکم دریا دارد و اگر چون تو غر خواهرى(=ناسزائی رکیک) کند، نان جوینت هم حرام است. [۸]»

برای مطالعه بیشتر درباره برخی از انحرافات شمس تبریزی به لینک های زیر رجوع کنید:


[۱] نفحات الانس ص ۴۶۶ با تصحیح مهدی توحیدی پور

[۲] مقالات شمس تبریزی ص۷۸۹ چاپ دوم سال ۱۳۷۷ انتشارات خوارزمی

[۳] مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اول ، بخش ۶ ،بردن پادشاه آن طبیب را بر بیمار تا حال او را ببیند

[۴] مولوی، دیوان شمس، غزلیات، غزل شمارهٔ ۱۵۲۶

[۵] مولوی، دیوان شمس، غزلیات، غزل شمارهٔ ۷۳۸

[۶] مناقب العارفین، شمس‌الدین احمد الاقلاکی‌العارفی، به کوشش تحسین یازیجی، چاپ سوم تهران: ۱۳۷۵، چاپ آشنا، ص ۳۴۹

[۷] مناقب العارفین، شمس‌الدین احمد الاقلاکی‌العارفی، به کوشش تحسین یازیجی، چاپ سوم تهران: ۱۳۷۵، چاپ آشنا، ص ۲۹۲

[۸] احمد افلاکی، مناقب العارفین، آنکارا، بى نا، ۱۹۵۹م‏، چاپ اول‏، ج‏۲، صص ۶۳۹-۶۴۰

  • لطفا از ارسال پیام هایی که به مسائل یا شخصیت های سیاسی مربوط می شود خودداری نمائید.
  • از ارسال کامنت های توهین آمیز پرهیز شود.
  • پیام هایی که در نقد شخصیت های صوفیه معاصر ارسال شوند، به منظور رعایت برخی مصالح عموم تایید نخواهد شد.

1 دیدگاه دربارهٔ «وصف مولوی و شمس تبریزی از زبان یکدیگر و خواسته های نامشروع شمس;

دیدگاهتان را بنویسید