پیشنهادی:

درخواست دعای خیر شهاب الدین سهروردی از صوفی مکشوف العوره و تارک الصلاه

روایات بسیاری درباره اهمیت و جایگاه حیا و عفت و نقش آن در ایمان فرد وارد شده است که ابتدا به برخی از آنها اشاره می کنیم:

  • امام صادق علیه السلام : لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا حَیَاءَ لَه‏: ایمان ندارد کسی که حیا ندارد. [۱]
  • رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم : الحیاء هو الدّین کلّه‏: حیا تمام دین است‏ [۲]
  • رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم : الحیاء و الإیمان قرنا جمیعا فإذا رفع أحدهما رفع الآخر: حیا و ایمان قرین یک دیگرند اگر یکى از میان برخاست دیگرى هم برود . [۳]
  • رسول اکرم صلى الله علیه و آله : إذا رأیت من أخیک ثلاث خصال فارجه: الحیاء و الأمانه و الصّدق و إذا لم ترها فلا ترجه‏: وقتى در برادر(دینی) خود سه صفت دیدى به او امیدوار باش، حیا و امانت داری و راستگویی و اگر آن ها را ندیدی به او امید نداشته باش‏. [۴]

 

در احوالات شهاب الدین سهروردی نقل شده است که :

شیخ شهاب الدین سهروردی به رسالت به دمشق آمده بود و با اصحاب گفت: به زیارت شیخ علی کردی می رویم.

به شیخ گفتند که: «وی مردی است که نماز نمی گذارد و اکثر اوقات مکشوف العوره می باشد.»

شیخ گفت:

ادامه مطلب

دیدگاه مرحوم علامه محقق علی رجبی دوانی درباره حسين بن منصور حلاج

دیدگاه مرحوم علامه محقق علی رجبی دوانی درباره حسين بن منصور حلاج

 

مرحوم علی دوانی می نویسد:

حسين بن منصور حلاج از مردم بيضاء فارس بوده و در واسط عراق نشو و نما يافته است.

 

بايد دانست كه به گفته عطار در «تذكرة الاولياء» و جامى در «نفحات الانس» و ساير منابع، اكثر مشايخ صوفيه حسين بن منصور حلاج را از سلك تصوف خارج دانسته‏ اند و نيز در تمام تذكره‏ ها و كتب صوفيه حلاج را سنى مي­ دانند. ولى به نظر مي­ رسد كه وى ادعاى تشيع داشته، كه به دروغ مدعى نيابت امام زمان و بابيت بوده است.

 

نكته ديگر اينكه گروهى از صوفيه نظر به حالات عجيب و ادعاهاى غريب او، گفته‏ اند دو حسين بن منصور بوده؛ يكى

ادامه مطلب

وصف مولوی و شمس تبریزی از زبان یکدیگر و خواسته های نامشروع شمس

خواسته های نامشروع شمس تبریزی از مولوی

رابطه نامشروع شمس و مولانادر کتاب نفحات الانس جامی در شرح احوال مولوی می خوانیم:

روزی شمس الدین، از مولانا شاهدی [زیباروی] التماس کرد. مولانا حرم خود را دست گرفته در میان آورد. [شمس] فرمود که: او خواهر جانی من است. نازنین پسری می خواهم. [مولوی]فی

ادامه مطلب