پیشنهادی:

دفاع تمام قدِ سید احمد نجفی (آقا جون) از صوفیه و فلاسفه و استناد به زنان نخ ریس!

سید احمد نجفی، بزرگان شیعه را بخاطر نقد مشاهیر تصوف و مبانی صوفیانه فلاسفه، نادان و نفهم خطاب می کند. جالب اینجاست که او برای تایید باباطاهر که از قضا مانوی مسلک … ادامه مطلب

دانلود کتاب عرفان از حقیقت تا پندار – گذاری در مکتب لاله زاری(علامه طهرانی)

دانلود فایل pdf کتاب کتاب عرفان از حقیقت تا پندار – گذاری در مکتب لاله زاری تالیف استاد مجتبی عابدی تاریخ حیات بشری شاهد حضور اندیشه ها و آیین های باطل و … ادامه مطلب

دستور خلاف شرع محمد حسین طهرانی به قطع رحم با منتقدین سیدهاشم حداد

دستور خلاف شرع آقای محمد حسین طهرانی: قطع رحم با منتقدان و مخالفان سید هاشم حداد

محمد صادق طهرانی فرزند محمد حسین طهرانی در کتاب نور مجرد می نویسد:

«روزی به بنده فرمودند: «آقا سید محمدصادق اگر فرزند خود من نیز با کسانی که با مبانی توحیدی و عرفانی حضرت آقای حداد… مخالفند، مراوده و آمد و شد کند، با او هم قطع رابطه میکنم!»

و حقيقتا حضرت علامه والد اینچنین بودند و بر توحيد و أهل آن غیرت ورزیده و با أهل عناد و لجاج، تسامح و مداهنه نداشتند.

روزی خدمت ایشان عرض کردم: بعضی از أرحام در طهران با مرام شما و حضرت آقای حداد مخالفند و بنده متمایل

ادامه مطلب

پاسخی به مباحث و ادعاهای محمدحسن وکیلی درباره حجیت کشف و شهود

چندی پیش در تاریخ 7 اردیبهشت در شهر مشهد مقدس جلسه مناظره ای بین حجج اسلام آقایان سبحانی و زمانی در موضوع “حجیت کشف و شهود از منظر عقل و عرفان” برگزار گردید و دو استاد بزرگوار، نقطه نظرات و دیدگاه های خود را در این زمینه با متانت و کمال احترام و رعایت ادب به بحث و گفتگو گذاشتند. این جلسه در حالی پایان یافت که نتایج و بازخورد های مثبتی در فضای حوزه های علمیه پیرامون آن بوجود آمد و همگان از ادامه این سلسله نشست ها در موضوعات مورد نظر استقبال کردند.

به فاصله اندکی بعد از این جلسه، در تاریخ 23 اردیبهشت آقای محمد حسن وکیلی نشستی را تحت عنوان “حجیت کشف و شهود” در مشهد مقدس ترتیب داد تا اشکالات و سوالات آقای سبحانی در جلسه مذکور که عمدتا بدون پاسخ مانده بود را جواب دهد.

حجة الاسلام موسوی در این نوشتار به مباحث مطرح شده توسط آقای وکیلی درباره حجیت کشف و شهود و مسائل پیرامون آن پرداخته و مغالطات و خطاهای وی را برای مخاطبین روشن ساخته است. در مقدمه این مقاله آمده است:

صرف برگزاری این نشست توسط آقای وکیلی امری کاملا مطلوب و شایسته است و هیچ کس با این مهم مخالفتی ندارد لکن متاسفانه ایشان در طول جلسه با زیرپا گذاشتن آداب و اخلاق انسانی

ادامه مطلب

آیت الله صافی گلپایگانی: من کتاب محمد حسین طهرانی را در کتابخانه ام نمی گذارم

آیت الله صافی گلپایگانی دام ظله و رد کتاب الله شناسی آقای طهرانی

در کتاب “ما سمعت ممن رأیت” از قول سید عبدالهادی تهرانی ( نوه سید محمدحسین طهرانی) نقل شده است که حضرت آیت الله صافی گلپایگانی حفظه الله، کتابهای آقای طهرانی را حتی در کتابخانه خود نیز نمی گذاشتند:

«سال گذشته با دایی ام -جناب آقای سید احمد رضوی- رفتیم منزل آیت الله حاج شیخ لطف الله صافی، کتاب الله شناسی جدّم را بردم. وقتی آقای رضوی مرا معرفی کردند که نوهٔ آقای حاج سید محمد حسین حسینی تهرانی هستم ، آقای صافی چند مرتبه با تعجب گفتند: آقای رضوی! آقای سید محمد حسین! بعد هم گفتند: من این کتاب ها را در کتابخانه ام نمی گذارم ، ببرید. کتاب را نگرفتند و گفتند: یک وقتی من یک کتاب اخلاقی مطالعه می کردم ، مرحوم آیت الله حاج سید احمد خوانساری آمدند وقتی دیدند ، گفتند: این کتاب را مطالعه نکنید. من تعجب کردم هر چه خواندم مطلب خلافی در آن ندیدم جز این که متوجه شدم یکی دو صفحه راجع به وحدت وجود مطالبی نوشته است.»

همچنین بخوانید: دانلود کتاب عرفان از حقیقت تا پندار – گذاری در مکتب لاله زاری(علامه طهرانی)

آیت الله رضوی یکی دیگر از عالمان ربانی بود که با فرقه و جریان آقای طهرانی مخالفت می کرد. ایشان کسی بود که آقای طهرانی وی را قبول داشت و او را مانند شیشه صاف و زلال میخواند. (ما سمعت، ج ۲، ص۱۱۴) اما آیت الله رضوی عرفان و روش آقای طهرانی را قبول نداشته و نوه خود را از روش او برحذر می داشته است. در كتاب “ماسمعت ممن رأيت” از سید عبدالهادی حسینی تهرانی (نوه آقایان طهرانى و رضوی) چنین

ادامه مطلب

تکذیب ادعای جریان طهرانی درباره 7 بار مطالعه کتاب روح مجرد توسط رهبر انقلاب

در تمام کانال ها و سایت های مرتبط با جریان لاله زاری(طهرانی)، از قول حاج آقا محمود لولاچیان پدر همسر حاج آقا سید میثم خامنه ای نقل کردند که : مقام معظم رهبری کتاب روح مجرد را هفت بار مطالعه کرده اند!!

جریان طهرانی و به ویژه آقای حسن وکیلی اصرار زیادی دارند خود را به رهبر انقلاب منتسب نمایند و چهره ای انقلابی از خود نشان دهند. اکنون با دیدن این فیلم مخاطبان می توانند

ادامه مطلب

سرقت علمی و نشر بدون اجازه مطالب وبلاگ “آثار” توسط محمد حسن وکیلی

بی اخلاقی، انتحال و کپی برداری بدون اجازه مطالب وبلاگ “الآثار” توسط محمدحسن وکیلی

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

چندی پیش آیت الله سبحانی، آقای وکیلی و دوستانش را به دلیل سوء استفاده از پیام ایشان آشکارا به «خیانت» توصیف کردند. (در این رابطه بخوانید: واکنش تند آیت الله سبحانی به فریبکاری جریان تصوف حوزوی مشهد: کار آنها خیانت است) در مطالب قبلی نیز به یکی از تحریفات و سندسازی های جانبدارانه محمد حسن وکیلی اشاره شد. و بیان گردید که وی با بی تقوایی و بی اخلاقی، در یک سخنرانی کوتاه با چندین ادعای باطل و فریبنده، شخصیت واقعی شمس و مولوی را تحریف و به مخاطبین خویش خیانت و آنان را گمراه کرده است. (در این رابطه بخوانید: تحریفات و سندسازی های جانبدارانه محمد حسن وکیلی- آیا مناقب العارفین کتاب معتبری است؟)

اما اخیرا مطلع شدیم که ظاهرا این بی اخلاقی ها و بی تقوایی ها در اثر جدید وی نیز جلوه گر شده؛ کتابی که در این همایش به نام آقای وکیلی رونمایی شد تا حدّ زیادی کپی برداری از «وبلاگ آثار» آن هم بدون اجازه و اطلاع نویسنده و نیز سرقت علمی و تحریف مطالب بوده است.

در تاریخ ۲۶ دی ماه ۱۳۹۸ آقای محمد حسن وکیلی به کمک جمعی دیگر از صوفیان در مشهد مقدّس همایشی با عنوان گرامیداشت شهید اوّل برگزار و در حضور جمعی از اساتید فلسفه و عرفان از سه کتاب جدید خود رونمایی کرد. یکی از این سه کتاب، کتاب «تطهیر الشریعه عن حدیقه الشیعه» است و ۵۲۰ صفحه دارد که تقریباً ۲۰۰ صفحه آن کپی‌برداری از وبلاگ آثار است. متأسّفانه آقای محمد حسن وکیلی بدون اجازه و اطّلاع نویسنده‌ی وبلاگ آثار دست به انتشار این حجم گسترده زده که غیرمتعارف بوده و طبق قانون حمایت از حقوق مؤلّفین جرم است.

عجیب‌تر آن که در حدود نیمی از این حجم گسترده‌، بدون ارجاع به وبلاگ آثار و در حکم سرقت علمی و انتحال است. او همچنین با ایجاد تحریف در برخی عبارات وبلاگ سعی کرده، مرجع اصلی را مخفی کرده و متن را به خود نسبت دهد.

جریان وابسته به محمد حسن وکیلی با رسانه ای شدن این بی اخلاقی و سرقت مطالب، -طبق معمول- به جای عذرخواهی و پذیرش خیانت خود، اتّهامات را روانه‌ی مدیر وبلاگ آثار و سایر منتقدان کرده‌اند؛ لذا در ادامه مستندات این خیانت علمی ارائه می شود.

در صورتی که آقای وکیلی و دوستانشان بر این رفتار زشت خود پافشاری کنند، ناچار خواهیم بود که از طریق دادخواست قانونی و در دادگاه ویژه‌ی روحانیت

ادامه مطلب

تحریفات و سندسازی های جانبدارانه محمد حسن وکیلی- آیا مناقب العارفین کتاب معتبری است؟

فهرست

مقدمه

تحریف معنای داستان شمس و مولوی

تقریر استاد زرین کوب از این واقعه

آیا مناقب العارفین کتابی جعلی و غیر معتبر است؟ اعتبار کتاب مناقب العارفین در تراث صوفیه

نکاتی پیرامون نسخه های مناقب العارفی افلاکی

گولپینارلی و اعتبار مناقب العارفین و برتری آن بر رساله سپهسالار (تحریف دیدگاه گولپینارلی توسط وکیلی!)

تاکید استاد فروزانفر بر اعتبار کتاب مناقب العارفین

دکتر عبد الحسین زرین کوب و اعتبار مناقب العارفین‏

استاد سید جعفر شهیدى و مناقب العارفین افلاکی

دکتر محمدعلی موحد مصحح مقالات شمس

استاد ذبیح الله صفا و اعتبار کتاب مناقب العارفین

اشکال برخی اساتید به کتاب مناقب العارفین

زیر سوال بردن اعتبار مولف کتاب (افلاکی)

آیا انحرافات مولوی و انتقادات وارده بر وی، منحصر در مناقب العارفین است؟

نتیجه

 

مقدمه

اعتراض آیت الله سبحانی به فریبکاری جریان تصوف حوزوی در مشهد و خیانت نامیدن حرکت مزوّرانه[۱] آنها بهانه ای شد تا با مروری کوتاه بر سخنان و نوشته جات حسن وکیلی(یکی از اعضای پر سر و صدای این روزهای جریان تصوف در مشهد) به نمونه ای دیگر از فریب کاری های این مدعیان عرفان و اخلاق بپردازیم و خیانت آشکار آنها به مخاطبان خویش را تبیین کنیم. (در این رابطه بخوانید: واکنش تند آیت الله سبحانی به فریبکاری جریان تصوف حوزوی مشهد: کار آنها خیانت است)

مدتی پیش در جریان انتقاداتی که توسط یکی از بزرگان و اهل علم به جریان تصوف مشهد وارد شد، پاسخ هایی از آنها (به ویژه از محمد حسن وکیلی) به این انتقادات داده شد و در فضای مجازی منتشر گردید. که این پاسخ ها آکنده از فریب کاری و وارونه نمایی بود که در اینجا به یک نمونه از آنها اشاره می شود.

یکی از انتقاداتی که به شمس و مولوی وارد شد، این بود که شمس از مولوی درخواست زن زیبارو، شاهد زیبارو و در نهایت شراب کرده است و مولوی نیز بی درنگ درخواست وی را اجابت نموده و آنها را برای شمس فراهم می کند. این واقعه در کتبی که به شرح حال مولوی پرداخته اند چنین نقل شده است:

« روزی شمس الدین، از مولانا شاهدی [زیباروی] التماس کرد. مولانا حرم خود را دست گرفته در میان آورد. [شمس] فرمود که: او خواهر جانی من است. نازنین پسری می خواهم. [مولوی]فی الحال فرزند خود سلطان ولد را پیش آورد. [شمس] فرمود که: وی فرزند من است. حالیا اگر قدری شراب دست می داد ذوقی می کردم. مولانا بیرون آمد و سبویی از محله جهودان پر کرده بر گردن خود بیاورد»

حسن وکیلی چندین پاسخ جالب و به اصطلاح علمی!! به این انتقادات داده است که در ذیل به بررسی آنها می پردازیم.

تحریف معنای داستان شمس و مولوی

اولین ترفند وکیلی برای فرار از این اتهام بزرگ، تحریف معنای داستان بود. وی درخواست زن خوبروی و شاهد و پسر زیبارو را به طلب خدمتکار فرو می کاهد و عملا این واقعه را تحریف می کند. و پس از آنکه منتقدان این برداشت وی را ناصحیح و غیر علمی خواندند، آنها را با چماق تجهیل و تمسخر مورد عنایات عارفانه و صوفیانه خود قرار می دهد.

حال جالب است که اساتید ادبیات و مولوی شناسان برجسته ای به این داستان شمس و مولوی اشاره نموده اند و آن را دقیقا با همان معنایی که منتقدین نقل می کنند تقریر کرده اند که در ادامه به نمونه ای در این زمینه اشاره می شود. و با جستجویی که انجام شد، توجیه مضحک حسن وکیلی و تعبیر این واقعه به درخواست خدمتگذار، در هیچ کتاب ادبی و عرفانی دیده نشد.

شمس تبریزی پیش تر نیز یکی دیگر از صوفیان را با درخواستی مشابه و تقاضای نوشیدن شراب امتحان نموده بود. در مقالات شمس نقل شده که روزی

ادامه مطلب