ابن عربی از بزرگان صوفیه و عرفان نظری مدعی شده که شبی در عالم رویا با یکایک ستارگان جماع نموده تا جایی که هیچ ستاره ای از این مساله در امان نمانده است. پس از آن نیز با حروف الفبا همان معامله و مراوده را داشته است. جالب است که واسطه ای از جانب ابن عربی این رویا را برای یکی از به اصطلاح عرفای عصر نقل می کند. آن عارف نیز تعبیری والا و متعالی برای رویای ابن عربی قائل می شود.
در فتوحات به نقل از ابن عربی آمده است که:
«رأيت ليلة أني نكحت نجوم السماء كلها فما بقي منها نجم إلا نكحته بلذة عظيمة روحانية ثم لما كملت نكاح النجوم أعطيت الحروف فنكحتها و عرضت رؤياى هذه على من عرضها على رجل عارف بالرؤيا بصير بها و قلت للذي عرضتها عليه لا تذكرني فلما ذكر له الرؤيا استعظمها و قال هذا هو البحر الذي لا يدرك قعره صاحب هذه الرؤيا يفتح له من العلوم العلوية و علوم الأسرار…»[1]
ترجمه: «شبی در خواب با ستارگان جماع کردم و لذت روحانی عظیمی بر من دست داد. تا جایی که هیچ ستارهای نماند مگر آنکه با او جماع کردم؛ سپس حروف الفبا برایم آورده شد و با آنها نیز جماع کردم. خواب خود را با واسطه به عارفی که (به تاویل و تعبیر) رویا آگاه بود عرضه کردم ولی به آن واسطه گفتم که نامی از من نبر. آن عارف از رویای من به بزرگی یاد کرد و گفت تعبیر آن دریایی است که عمق و قعر آن را کسی نمی تواند درک کند جز صاحب رویا و بابی از علوم متعالی و اسرار به روی او گشوده خواهد شد.»
با توجه به چنین ادعاهایی سخن قاضی عضد ایجی تقویت میشود که می گفت:
«أنه كان كذابا حشاشا كأوغاد الأوباش.[2]»
ترجمه: «ابن عربی دروغگویی بود که مانند پستترین اوباش حشیش مصرف می کرد.»
[1] ابن عربی، الفتوحات المکیة، بیروت، دار الصادر، بی تا، ج4، ص ۵۵۹
[2] برهان الدین البقاعی، مصرع التصوف، مكة المكرمة، عباس أحمد الباز، بی تا، ج1، ص ۱۸۲