پیشنهادی:

مذهب عطار نیشابوری – تحریف آثار عطار برای انحراف اذهان از مذهب وی

مذهب عطار نیشابوری – عطار شیعه بود یا سنی؟

مذهب عطار نیشابوری

بر اهل تحقیق پوشیده نیست که عطار سنی مذهب بوده، او اشعار بسیاری درباره فضیلت خلفا، ابوحنیفه و شافعی دارد که به گفته سعید نفیسی[1] و بدیع‌الزمان فروزانفر[2]، نشان می‌دهد بر مذهب اهل سنت بوده است.

استاد بدیع الزمان فروزانفر معتقد است که غلو عطار در عقاید اهل سنت و دفاع از خلفا به قدری تند است که به هیچ روی نمی توان مطالب او را تاویل نمود:

«آثار عطار گواهي مي دهد او مذهب اهل سنت داشته است. اظهار عشق و علاقه آتشين به خلفاي سه گانه و مدح و ستايش شافعي و ابوحنيفه و مثنوي خسرونامه و تكريم ائمه سنت در تذكره الاولياء دليلي است ظاهر و غير قابل انكار، اندرزهاي عطار به متعصبان كه روي سخن با شيعيان است و غلوّ او در دفاع از عقايد سنيان و صحت خلافت ابوبكر و عمر به حدي صريح و تند است كه به او هيچ روي تاويل نمي پذيرد و حمل آن بر تقيه مكابره با عيان است.»[3]

عطار در جای جای آثارش به مدح عمر و ابوبکر و عثمان و امامان چهار گانه اهل سنت پرداخته و عشق و ارادتش به آنها را فریاد زده است.

در ادامه من باب نمونه به چند مورد اشاره می شود:

در فضيلت صدّيق (منظورش ابوبکر است) ‏[4]

در فضيلتِ فاروق (منظورش عمر است) [5]

ذكر امام جهان ابو حنيفه[6]

ذكر امام اعظم، شافعى[7]

و موارد بسیار دیگری که ذکر همه آنها در این مقال نمی گنجد! بخش های دیگر کتب عطار نیز بر اساس مبانی، اعتقادات و آداب اهل سنت است.

اما عطار به مدح خلفا

ادامه مطلب

مقاله ای مبسوط پیرامون تقدیس ابلیس در تصوف – قسمت دوم

حلاج و ابلیس

حلاج (متوفی 309) اثرگذارترین صوفی است که بی پرده در باب تقدیس و تمجید از ابلیس سخن گفته است و مشایخ دیگر تصوف در ابلیس شناسی، راه حلاج را پیموده اند. تاریخ تقدیس ابلیس به طور رسمی، صریح و بی پروا از حسین بن منصور حلاج آغاز می شود. حلاج که به عنوان قهرمان دفاع از ابلیس شناخته می شود فصلی از کتاب طواسین خود را به موضوع ابلیس و تمجید از او اختصاص داده است. با اطمینان می توان گفت که حلاج ، شیطان پرستی بزرگ در میان جماعت صوفیه بود و کار را به جایی رساند که مظهر شرارت عالم هستی را هم ردیف پیامبر اکرم اسلام صلی الله علیه و آله و یگانه مظهر بندگی و رحمت قلمداد کرد و طریقت حسن بصری را در پیش گرفت.[1] تقدیس شیطان

شاید سخن امام هادی علیه السلام در وصف صوفیه که آنها را هم پیمان شیطان (حلفاء الشياطين) معرفی می فرماید ، اشاره به این مبنای آنها در تقدیس ابلیس داشته باشد.[2] حلاج می گوید :

صاحب من و استاد من ابليس و فرعون است. به آتشش بترسانيدند ابليس را، از دعوى بازنگشت. فرعون را بدريا غرق كردند، و از پى دعوى باز نگشت‏.[3] اگر حلاج حتی یک مرتبه قرآن را خوانده بود متوجه می شد فرعون در واپسین لحظات از دعوی خود بازگشت و تسلیم شد و گفت: آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ الَّذي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمين‏ .[4]

حلاج معتقد بود که تنها دو جوانمرد در عالم وجود دارد : ابلیس و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله[5] این سخنان از حلاج و حلاجیان غربی همچون لویی ماسینیون و هنری کربن که کمر بر انهدام اسلام و تشیع بسته اند عجیب نیست ، تعجب از کسانی است که امروزه او را شهید راه الهی می دانند و تمام همت خود را صرف طرفداری از تصوفی کرده اند که ستون و قواعد آن بر پایه تقدیس ابلیس پایه گذاری شده است !

 

اما کار به تخریب چهره ی پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله خلاصه نمی شود . حلاج در رابطه با دیدار ابلیس و حضرت موسی علیه السلام می گوید :

ادامه مطلب

موضع عارف و صوفی بزرگ عطار نیشابوری در برابر ابن ملجم

موضع عارف و صوفی بزرگ عطار نیشابوری در برابر ابن ملجم

پیش از این گفتیم که مولوی در مثنوی اش بر اساس مذهب و مسلک جبر ، ابن ملجم را از بزرگترین جنایت تاریخ بشری تبرئه می کند و به دروغ از امیر المؤمنین علیه السلام خطاب به ابن ملجم نقل می کند که:

هيچ بغضي نيست در جانم ز تو زان که اين را من نمي‏دانم ز تو

آلت حقي تو، فاعل دست حق كي زنم بر آلت حق طعن و دق!

و نیز می گوید:

یک سر مو از تو نتواند برید چون قلم بر تو چنین خطی کشید!

یعنی

ادامه مطلب