پیشنهادی:

نفوذ صوفیان فرقه ای (ذهبیه) در سایت حوزه (hawzah.net)

ترویج فرقه ی ذهبیه در سایت حوزه علمیه (hawzah.net)

یکی از خطرناک ترین و منحرف ترین فرق صوفیه، فرقه ذهبیه است که توانسته در طی چند دهه اخیر، به صورت مخفیانه و چراغ خاموش، در بسیاری از مراکز فرهنگی-دینی نفوذ کند و به جذب عوام بپردازد.

اخیرا مشاهده شده که مراکز وابسته به حوزه علمیه از جمله سایت حوزه دات نت (www.hawzah.net) نیز خواسته یا ناخواسته به تبلیغ و ترویج این فرقه ضاله دامن زده اند.

در برخی مقالات سایت حوزه دات نت، از فرقه ضاله ذهبیه با الفاظی همچون عرفان “حقیقی” و “علّیه” یاد شده و این فرقه، تافته ی جدا بافته و کاملاً متفاوت از دیگر فرق صوفیه معرفی می شود و عملا ننگ فرقه داری و تساهل و تسامح در شریعت را از دامان ذهبیان پاک می کند. با اینکه تا قرن هفتم، تمام اقطاب فرقه ذهبیه در مذهب اهل سنت بودند این سایت برخلاف تمام گزارشات و شواهد تاریخی متقن، مقالاتی را منتشر می کند که در آنها ادعا شده تمام اقطاب فرقه ذهبیه، شیعه اثنی عشری هستند.

ادعای تشیع اقطاب ذهبیه و نجم الدین کبری!

در یکی از مقالات این سایت به اشتباه چنین نوشته شده است:

از معروفترین اقطاب ذهبیه که به نام او یعنی ذهبیه کبرویه مشهور گشته اند، شیخ نجم الدین کبری (مقتول ۶۱۸ ه . ق) است. مشایخ سلسله ذهبیه به طورکلی

ادامه مطلب

کتاب “فریب سراب” جدیدترین اثر دکتر سید یحیی یثربی در آستانه انتشار

عشق در قرآن کریم و احادیث معصومان علیهم السلام به کار نرفته است. اما، محبت بارها و بارها به کار رفته است… از آنجا که اسلام یک دین عقلانی است، لذا محبت را قبول دارد، ولی عشق را نمی‌پذیرد!

به صورت متعدد بحث‌ کرده‌ایم که مسائلی مانند ریاضت، فنا و شهود به چه معناست و چه تبعاتی خواهد داشت… و نشان داده‌ایم که این مکتب یک مکتب زندگی‌سوز بوده و اسلام به همین دلیل عرفان را اجازه نداده و به آن راه نداده است.

برای مشاهده قیمت و خرید آنلاین کتاب فریب سراب روی این لینک کلیک کنید.

دکتر سید یحیی یثربی، استاد تمام در رشته فلسفه و کلام اسلامی در دانشگاه علامه طباطبایی است و پژوهش‌های او در حوزه فلسفه و عرفان اسلامی دارای جایگاه ویژه ای است.

تحصیلات:

از سال ۱۳۳۰ تا سال ۱۳۳۷ به گذراندن دروس ابتدایی در مدارس سنتی در زادگاه خود در نزد عزیز الله خسروی زنجانی پرداخت. از سال ۱۳۳۵ تا سال ۱۳۳۷ در حوزه علمیه زنجان به تحصیل علوم مقدماتی علوم اسلامی ( صرف و نحو و منطق ) پرداخت. از سال ۱۳۳۷ تا سال ۱۳۴۶ درحوزه علمیّه قم نزد محمد حسین طباطبایی ، حسین علی منتظری و جعفر سبحانی فلسفه خواندو از سال ۱۳۴۶ تا سال ۱۳۵۸ دوره کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکترای رشته فلسفه و حکمت اسلامی را در دانشگاه تهران گذراند.

اندیشه شناسی

استاد یثربی مهمترین چهره فلسفی و آکادمیک ایران است که به نقد “حکمت متعالیه” و “عرفان اسلامی” پرداخته است . وی با نقدِ مبانی “حکمت متعالیه”، معتقد است که این مکتب فکری، مکتبی اختلاطی بدون سازگاری درونی است (رک به: “عیار نقد”، “حکمت متعالیه”). وی تلاش نموده تا با احترام به تصوف و عرفان اسلامی، آنرا از دیانت اسلامی تفکیک نماید (رک به: “پژوهشی در نسبت دین و عرفان”). وی در “تاریخ تحلیلی انتقادی فلسفه اسلامی” به روش تحلیلی تمام تاریخ فلسفه اسلامی را نقد می نماید و از اندیشمندان فلسفی می خواهد که اندیشمند روزگار خود باشند. از نظر گرایش فلسفی، وی را می توان یک واقعگرای انتقادی دانست . دکتر یثربی با اسلوبی سنتی، ولی سبکی روان و صریح سخن می گوید. اسلوب سنتی وی موجب شده تا جایگاهش در جامعۀ روشنفکری ایران چندان شناخته نشود. وی دیدگاههای انتقادی خویش پیرامون اوضاع سیاسی، فکری و اجتماعی ایران را صریح اعلام می کند.

کتاب فریب سراب

بنا بر اخبار واصله، آخرین اثر دکتر یحیی یثربی با عنوان «فریب سراب» به زودی منتشر می‌شود. دکتر یثربی در این اثر به روشنگری در حوزه عرفان پرداخته است. همچنین گفتنی است نگارش این کتاب در ۱۷ فصل تمام شده است.

در بخشی از این کتاب آمده است:‌ عشق در قرآن کریم و احادیث معصومان علیهم السلام به کار نرفته است. اما، محبت بارها و بارها به کار رفته است. آیا این دو واژه با هم فرق دارند؟

ادامه مطلب

دکتر سید یحیی یثربی: ساخت آرامگاه شمس تبریزی توجیهی ندارد

دکتر سید یحیی یثربی (استاد پیشکسوت فلسفه و مفسر قرآن کریم): ساختن آرامگاه برای شمس، بعد از چند قرن در خوی نه تنها توجیه لازم را ندارد، بلکه مشکل آفرین هم هست.

متن زیر یادداشتی از دکتر سید یحیی یثربی به مناسبت ساخت آرامگاه شمس تبریزی است که از نظر می گذرد:

حدود نه سال پیش، کنگره ای در تبریز تشکیل شد که در کنار آن بحثی درباره مقبره شمس در شهر خوی بود. عده ای در جنب و جوش بودند که برای شمس، آرامگاهی شایسته بسازند. همان زمان، از تبریز که به تهران بازگشتم، در دیدار با برخی افراد نکته ای را یادآور شدم. همچنین، نامه ای هم به شورای عالی فرهنگی و مدیریت محترم حوزه فرستادم که طبق معمول، حتی اعلام وصول هم نشد! اینک، پس از نه سال، دوباره همان نکته را به مسئولان فرهنگی تذکر می دهم و آن اینکه، ساختن آرامگاهی برای شمس، بعد از چند قرن علاوه بر این که باید دلیل و توجیه مناسبی داشته باشد، نباید مشکل آفرین باشد! در حالی که، ساخت آرامگاه شمس در خوی نه تنها توجیه لازم را ندارد، بلکه مشکل آفرین هم هست. از این رو، این ساخت و ساز اصولاً امری ضروری نیست! اما، این که توجیه لازم را ندارد، از آن جهت است که:

اولاً، قطعی نیست که شمس در خوی مرده و دفن شده باشد. بنابراین، جایی که مسئله مشکوک است، چرا باید این همه هزینه کرد؟

ثانیاً، سیاست فرهنگی کشور آن نیست که برای جامعه و جوانان الگو و سرمشقی همانند شمس تعریف کند. زیرا، اگر چنین الگویی برای خود تعریف کنیم، علاوه بر اینکه به نشر خرافات پرداخته و عقلانیت را هرچه بیشتر کمرنگ می کنیم، باعث اختلاف و درگیری هم خواهیم شد. چراکه از همان آغاز عده ای از مومنان با این کار مخالف بوده اند.

ثالثاً، بارگاه

ادامه مطلب

جسارت شمس تبریزی به ساحت قرآن و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

اهانت شمس تبریزی به قرآن و حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله

پیشتر و در مطالب قبلی به برخی انحرافات شمس تبریزی من جمله :

سحر و تسخیر اجنه – مذمت علما – درخواست نامشروع (شاهد بازی و شرب خمر) – اعتقاد به لورالیسم – اعتقاد به فرح و خوشحالی در روز عاشوراء – اهانت به حضرت صدیقه طاهره علیها سلام – اعتقاد به فریضه و واجب بودن سماع اشاره نمودیم.

برای نمونه بیان شد که شمس تبریزی ، مقام معرفت و خوف و خشیتِ برترین بانوی خلقت، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را خوار و پست شمرده و ضمن اهانت صریح به ایشان، عبادت ام الائمه علیهم السلام را ناشی از محبت و شوق نمی داند و چنین مى‏ گوید:

«مردم را سخن نجات خوش نمى‏ آید، سخن دوزخیان خوش مى ‏آید… لاجرم ما نیز دوزخ را چنان بتفسانیم . که بمیرد از بیم! فاطمه رضی اللّه‏ عنها عارفه نبود، زاهده بود. پیوسته از پیغمبر حکایت دوزخ پرسیدى.» [۱]

شمس تبریزی: خواندن قرآن مرا تاریک می کند!

اما شمس پا را فراتر نهاده و در کمال بی ادبی و جسارت به قرآن و ساحت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله توهین می کند و می گوید که

ادامه مطلب

فرقه ذهبیه و احیاء شمس تبریزی|کنفرانس شمس الحق تبریزی

برگزاری کنفرانس شمس الحق تبریزی توسط صوفیان ذهبیه

عناوین کلی : سحر و تسخیر اجنه – مذمت علما – درخواست نامشروع (شاهد بازی و شرب خمر) – شمس و پلورالیسم – عاشوراء، روز فرح و خوشحالی شمس تبریزی – اهانت به حضرت صدیقه طاهره علیها سلام – سماع فریضه است !

شمس تبریزی و مقبره جعلی او در شهرستان خوی، می رفت که به تاریخ بپیوندد اما دست های پنهان صوفیان ذهبیه مانع آن شد. آری، شمس تبریزی یکی از بزرگترین مشایخ فرقه ذهبیه می باشد، نسب طریقتی شمس به بابا کمال الدین جندى، و از او به شیخ نجم الدین کبرى می رسد.[۱]

به همین جهت اعضاء این فرقه، در دهه های اخیر تمام تلاش خود را برای احیاء این شخصیت مرموز و مجهول به کار بردند تا او را از میان صفحات تاریخ بیرون کشیده و به تمام جهانیان به عنوان یک صوفی ذهبی معرفی نمایند.

آنها در قدم اول کتاب “مقالات شمس را برای اولین بار در تاریخ، چاپ کردند. میرزا احمد خوشنویس یکی از مشایخ پرآوازه فرقه ذهبیه در مقدمه کتاب مقالات شمس گزارش می دهد که چاپ این کتاب، به دستور قطب وقت فرقه ذهبیه یعنی “دکتر گنجویان” صورت گرفته است:

«دو سال پیش در مجمعی که سالکان طریقت حاضر بودند،(یعنی در مجلس خصوصی فرقه ذهبیه) جناب آقای دکتر گنجویان(قطب قبلی فرقه ذهبیه) … به این بنده ناچیز اشاره فرمودند که نسبت به چاپ مقالات شمس اقدام نمایم اتفاقا از توجهات معنوی اولیای حق همان روز ها یک نسخه خطی زیبایی به دستم آمد و نوید موفقیت به بنده داد و همان نسخه ملاک ورود به این امر خطیر گردید و با تطبیق آن با نسخه های متعدد عکسی موجود دانشگاه تهران، توسط شرکت مطبوعاتی عطائی، شروع به چاپ گردید اینکه پس از یک سال کوشش که این آرزو جامه عمل پوشیده و چاپ کتاب انجام گردیده است… .»[۲]

اما پس از انقلاب اسلامی، همچنان برخی از مسئولین و یا بهتر بگوییم برخی از نفوذی های فرقه ذهبیه، سعی در احیاء و بازسازی محل دفن شمس تبریزی در شهرستان خوی دارند (شهرستانی که تمام اهالی آن شیعه اثنی عشری هستند) تا این صوفی ذهبی را -که انحرافات بسیاری دارد- در کسوت یک امامزاده به مردم آن مناطق معرفی نمایند!

قرار است برای مرقد شمس تبریزی، (با سرمایه شیعیان و بیت المال مسلمین) چنین گنبد و بارگاهی ساخته شود!

آیا “شمس تبریزی” برای شیعیان شخصیتی مقدس محسوب می شود که چنین تصمیمی گرفته شده است؟ آیا به طور یقین می توان شهرستان خوی را آرامگاه شمس تبریزی دانست؟ کتاب مقالات شمس سرشار از انحرافات صوفیه آمیخته با عقائد اهل سنت است. این موضوع بر خواننده کتاب مقالات پوشیده نیست. اکنون برای آشنائی بیشتر با این شخصیت مرموز تاریخ تصوف، به نقل گوشه ای از سخنان او می پردازیم تا ابعاد اعتقادات انحرافی وی برای همگان آشکار گردد.

شمس تبریزی و سحر و تسخیر اجنه

شمس تبریزی، مرشد و پدر معنوی جلال الدین رومی

ادامه مطلب

ابراهیمی دینانی و شاگردی مکتب فرقه ذهبیه در خانقاه!

دستگیری از محمد علی حکیم توسط وحید الاولیاء (قطب ۳۷ ذهبیه)

میرزا محمد علی حکیم، فرزند ابوالقاسم، به سال ۱۳۲۱ ق ، در شیراز زاده شد. میرزا احمد اردبیلی معروف به “وحید الاولیاء” (قطب ۳۷ ام فرقه ذهبیه) در حدود سال ۱۳۴۰ ق، ـ به اصطلاحِ صوفیه ـ او را دستگیری کرد. بدین سان در سلاسل رسمی تصوف وارد شد و خود نیز به تربیت برخی از اهل سیر(!) در همان مسلک پرداخت و از مشایخ خانقاه ذهبیه[۱] گردید. وی در سال ۱۳۹۱ ق به طور ناگهانی ناپدید شد و پس از آن دیگر دیده نشد.

دکتر دینانی استاد دینانی استاد ابراهیمی دینانی

محمد خواجوی از شاگردان حکیم بوده و اینگونه از وی نقل می کند:

هر وقت مطلبی برایم مشکل می گشت به محضر حضرت “وحید الاولیاء” می رفتم و وی با یک نگاهش آن را می آموخت و حل می کرد. او حالات و اوصاف ضد و نقیضی داشت و زندگی با او دشوار بود تا حدی که برخی دیوانه اش می پنداشتند ولی می گفت: باطن به من چنین دستوری می دهد!![۲]

 

 

سخنان برخی از اعضای فرقه ذهبیه درباره محمد علی حکیم

سید محمد جعفر باقری دزفولی ، محمد علی حکیم را علت گرایش خود به فرقه ذهبیه دانسته و می گوید:

«حکیم چون از برجستگان فقراء سلسله(ذهبیه) نیز بود، وجود او در خانقاه مشی حقیر را به عرفان عملی از دیدگاه اکابر سلسله الذهب (یعنی فرقه ذهبیه) انتقال داد… از شگفتی های خوی و خصلت آن جناب، خضوعی بود که با داشتن آن همه معلومات نسبت به بزرگان سلسله به خصوص حضرت وحیدالاولیاء (قطب فرقه) داشت»![۳]

محمد حسین رکن زاده از دیگر تلامیذ حکیم چنین نقل می کند:

«حکیم می گفت: تا حدود سن هجده سالگی که به واسطه انقطاع از امور دنیا و اتفاق صحبت با حضرت وحیدالاولیاء

ادامه مطلب