پیشنهادی:

ابن عربی: ابلیس مامور خداوند است و در نهایت وارد بهشت می شود!

مدیر سایت
139

ابن عربی در برخی مواقع، هم نوا با بسیاری از سران صوفیه به تطهیر ابلیس و اعتذار برای او پرداخته و او را مامور مطیع خداوند و موحدی می داند که در عدم سجده به آدم، مجبور بوده است.

اعتذار ابلیس با استناد به ادله نقلی (دستور خدا)

ابن عربی مدعی می شود که شیطان اهل توحید بود و در گمراه نمودن مردم، به دستور و فرمان خداوند عمل کرده است و به نوعی، او نیز مکلف به انجام دستورات حق بوده است. و با استناد به آیه 64 سوره اسرا می نویسد:

«پس بنده مستقیم کسی است که بر صراط خدا است، با اینکه شیطان تحت فرمان خدا هست که فرمود: اذهب و استفزز… و تمام اینها، اوامر الهیه است»[1]

اعتذار ابلیس بر مبنای جبر

ابن عربی معتقد است ماجرای ابلیس، یکی از اسرار نهان آفرینش است و در روز قیامت پرده از چیستی این ماجرا برداشته می شود. اما ابن عربی این راز را برملا کرده و می گوید ابلیس، در عدم سجده به حضرت آدم، مطابق جبر و تقدیر الهی عمل کرد لذا در نهایت ابلیس به بهشت وارد می شود و غرق در نعمت خواهد بود:

«وترا بشفاعة أرحم الراحمين من جهنم ظاهر السور إلى جنة باطنه فإذا وقع‏ الجدار و انهدم السور و امتزجت الأنهار و التقت البحران و عدم البرزخ صار العذاب نعيما و جهنم جنة فلا عذاب و لا عقاب إلا نعيم و أمان بمشاهدة العيان و ترنم أطيار بألحان على المقاصير و الأفنان و لثم الحور و الولدان و عدم مالك و بقي رضوان و صارت جهنم تتنعم في حظائر الجنان و اتضح سر إبليس فيهم فإذا هو و من سجد له سيان فإنهما ما تصرفا إلا عن قضاء سابق و قدر لا حق لا محيص لهما عنه فلا بد لهما منه و حاج آدم موسى‏»[2]

ترجمه: به شفاعت الرحمن الراحمین از جهنم ظاهر سور به بهشت باطنی-باز خواهد گشت و چون دیوار افتاد و سور منهدم گردید و رودها امتزاج یافتند و دو دریا به هم رسیدند و برزخ معدوم گشت، عذاب نعیم می گردد و دوزخ بهشت می شود، پس نه عذابی می ماند و نه عقابی، جز نعیم و امان، به مشاهده عیان و ترنم مرغان خوش آواز از کنگره کاخ های بهشت و شاخه های درختانش، و بوسیدن حوران و وِلدان در آن هنگام مالک (دوزخ) نابود می شود و رضوان (دربان بهشت) و دوزخ در حظائر بهشت به تنعم و خوشگذرانی می پردازد و راز ابلیس آشکار می شود، در آن وقت ابلیس و آنکه برایش سجده صورت گرفته (یعنی آدم) برابر می شوند، چون آن دو جز قضای پیشین و قدر پسین را اجرا نکردند (یعنی ابلیس در ابای از سجده و آدم در خوردن از درخت) آن دو را گریزی و گزیری از آن نبود و ناگزیر از انجامش بودند، ادم با موسی در این باره محاجه و گفتگو کردند.


[1]الفتوحات المكية( اربع مجلدات)، محيى الدين بن عربى‏، دار الصادر، بيروت، بی تا، ج‏3، ص368
«و سبب ارتفاع الخوف من الشيطان على نفسه علمه بأنه من أهل التوحيد و لهذا قال فبعزتك لأغوينهم أجمعين فأقسم به تعالى لعلمه بربه كأنه يرى الحق أنه قد علم من نشأة الإنسان قبوله لكل ما يلقي إليه فلما سأل ذلك أجاب الله سؤاله فأمره بما أغوى به الإنس فقال له اذهب يعني إلى ما سألته مني‏… فالعبد المستقيم هو الذي يكون على صراط ربه مع‏ أن الشيطان تحت أمر ربه في قوله‏ اذهب‏ و استفزز و أجلب‏ و شاركهم‏ و عدهم‏ و هذه كلها أوامر إلهية فلو كانت ابتداء من الله ما شقي إبليس و لما كانت إجابة له لما قال‏ فبعزتك لأغوينهم أجمعين‏ و لأحتنكن ذريته»

[2] الفتوحات المكية( اربع مجلدات)، محيى الدين بن عربى‏، دار الصادر، بيروت، بی تا، ج1، ص114

  • لطفا از ارسال پیام هایی که به مسائل یا شخصیت های سیاسی مربوط می شود خودداری نمائید.
  • از ارسال کامنت های توهین آمیز پرهیز شود.
  • پیام هایی که در نقد شخصیت های صوفیه معاصر ارسال شوند، به منظور رعایت برخی مصالح عموم تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید