دانلود فایل صوتی بخش هشتم سلسله مباحث نقد وحدت وجود در عرفان و تصوف
استاد محمد مهدی طوبایی
موضوع: تمثیل رنگین کمان، شیشه، یخ، عدد و آتش گردان و…
عناوین برخی مطالب مطروحه در این بخش:
– تمثیل پنجمی که برای اثبات وحدت شخصیّه وجود استفاده می کنند، تمثیل یخ زدن آب است.
– می گویند آب یخ میزند و اشکال مختلف ظروف را به خود میگیرد، ولی در حقیقت آن چیزی جز آب نیست که یخ زده است . اگر یخ ذوب بشود، همان وجود آب باقی می ماند.
– عالَم هم به همین نحو است که تجلّی خداوند متعال است و اگر این ظهورات حضرت حقّ، از این حالت تجلّی و حالت ظهور دربیایند، همان وجود خداوند متعال هستند.
– نقد: چیزی که بتواند به قالب های مختلف در بیاید، دارای شکل بشود، دارای اندازه بشود… اینها همه خصوصیّات اشیاء و موجودات ذی اجزاء است…
– آن چیزی که حقیقت دارد آن کثرت است و نه وحدت، و وحدت یک اعتباری است که از مجموع این اجزاء ما در ذهن قرار دادیم.
– تمثیل ششم، رنگین کمان است. نور واحدی که در حقیقت بیرنگ است، در برخورد با هوا، به رنگ های مختلف دیده میشود، امّا در حقیقت همان یک تابش نور است.
– تمام نقدهایی را که در مثالهای آب زدیم، در این جا هم وارد است. نور حقیقتاً ذی اجزاء است و کثیر حقیقی است. نور در کمیّت های مختلف مکانی واقع میشود و می توانیم به بخش خاصی از یک نور بخش خاصی از مکان را نسبت بدهیم. اگر دیواری حائل بشود، این نور نمیتواند اتاق کناری را روشن بکند و نور طی مسافت میکند.[۱]
– این یعنی نور متکثّر حقیقی و مرکّب حقیقی است و تکثّر، ذاتی آن است و اگر هم ما نسبت وحدتی به آن می دهیم، از باب مجانست صرف است و وحدت در این جا صرف یک اعتبار و قرارداد ذهنی است.
– تمثیل هفتمی که ذکر کرده اند، تمثیل شیشه های رنگی است. ابن عربی این را در فصوص آورده است. نور واحد بیرنگ، رنگدار می شود و این نور واحد، متکثّر دیده می شود، یک تابش نور که به شیشه های رنگارنگ بخورد، هرکدام از این شیشه ها، تابش مجزّا و تابش مستقلی در طرف دیگر خودشان با رنگهای متعدد از این نور خواهند داشت.
– اگر رنگ متعلق به هوا و چیزهای دیگری باشد که آن را به نور انتساب دادیم، در واقع یک خطای دید و توهّم محض است. و وجودی به غیر از وجود نور خواهد بود.
– اگر نور حقیقتاً رنگ را پذیرفته باشد، لازمه اش این است که چیزی غیر خداوند متعال به خداوند اضافه شده باشد کما این که رنگ یک جوهر و یک عرض است به جوهری عارض شده است که همان نور باشد، لازمهی این تمثیل این است که این رنگهای مختلف عارض شده باشد به ذات الهی که این علاوه بر این که خروج از قول به وحدت شخصیّه هست، مستلزم این است که خداوند متعال محلّ حوادث باشد و ذات الهی افتقار و نیاز داشته باشد به غیر خودش که لوازم فاسدهی بسیار زیادی خواهد داشت.
– تمثیل هشتم، تمثیل آتش گردان است. وقتی آتشگردانی را می چرخانند تا ذغال آتش بگیرد، با این چرخش در چشم ما یک دایره دیده می شود. ابن عربی این تمثیل را در فتوحات ذکر کرده است.
– این که ما آتشگردان را به صورت دایره مشاهده می کنیم به خاطر حرکت سریع آن در مکان است و علاوه بر این که یک خطای دید و یک توهّم محض است، اگر بخواهیم این تمثیل را به خداوند متعال نسبت بدهیم لازمه آن این است که عالم هم حقیقتاً توهّم محض باشد… لازمه فاسد دیگر آن این است که خداوند متعال تجلّی تامّ کرده باشد در هر وجودی. به نحوی که خداوند متعال وجودی ورای آن ظهور نداشته باشد، و وجودش منحصر باشد در آن ظهور خاصّ که این مورد طعن و انکار شدید قائلین به وحدت شخصیّه واقع شده و نخواستند این را بپذیرند…
– تمثیل نهمی که بیان کرده اند برای وحدت شخصیّه وجود، تمثیل عدد است. ابن عربی در جاهای مختلف این تمثیل را ذکر کرده است. و می گویند که همه اعداد از یک به وجود آمده است.
– حتّی اگر بگوییم همه اعداد از یک پدید آمده اند، ده تا یک کنار هم تبدیل به عدد ده می شوند. و خودِ ابن عربی می گوید که عدد دو از اضافه یک به خودش پدید خواهد آمد… وقتی که چیزی به خودش اضافه می شود یعنی تکثّر حقیقی دارد، جزئی به جزء دیگر اضافه می شود، اگر از اضافه چیز جدیدی حاصل شود یعنی ترکّب حقیقی والّا از شیء بسیط چیز اضافه ای پدید نخواهد آمد.
[۱]- امروزه ثابت شده که نور یک تابش الکترومغناطیسی است و از اجزائی به نام فوتون (به انگلیسی: Photon) تشکیل شده است. همچنین نور در اصل از هزاران رنگ تشکیل شده که هفت رنگ اصلی دارد: قرمز، نارنجی، زرد، سبز، ابی، نیلی، بنفش. بنابراین کاملا مرکب و ذی اجزاء است. برای مطالعه بیشتر ر ک به مبحث نور در ویکی پدیا
پخش آنلاین