پیشنهادی:

وحدت وجود در یونان باستان از طالس تا زنون؛ استاد طوبایی| سلسله مباحث نقد وحدت وجود(12)

مدیر سایت
913

دانلود فایل صوتی بخش دوازدهم سلسله مباحث نقد وحدت وجود در عرفان و تصوف

نقد وحدت وجود استاد محمد مهدی طوبایی

استاد محمد مهدی طوبایی

موضوع: وحدت وجود در یونان باستان (از طالس تا زنون)

خلاصه ای از مطالب مطروحه در این بخش:

– طالس ملطی و سه فیلسوف دیگر را در یونان به فیلسوف های ملطی نام گذاری کرده اند

– بحثی در آن زمان مطرح بوده تحت عنوان مادةالموادکه تصور می کردند کل عالم از آن ماده پدید آمده است و در زبان یونانی آن را آرخه می نامیدند

– طالس بیان می کند که مادة المواد همه ی اشیاء آب است و ارسطو از قول طالس نقل می کند که وی مدعی بود که تمام چیز ها پر از خدایان است و درون اشیاء خالی از خدا نیست

– کاپلستون در کتاب تاریخ فلسفه از آناکسیمندر دستیار طالس نقل می کند که مادة المواد، نا متعین است و آن را یک حقیقت نامتناهی می نامد

– بی کرانی که به یونانی آنرا آپایرون هم می گویند یعنی جوهر بی حد، که ازلی و بی زمان است. آن چیز واحدی که پدید آورنده ی کل عالم است نه به نحو خلقت بلکه مادة المواد کل عالم هست

– کاپلستون نقل کرده که جوهری ازلی و بی پایان جهان را فرا گرفته است. این جوهر یک حرکت ازلی داشت و از آن حرکت آسمانها به وجود آمدند که این در فضای عرفان نظری به نفس رحمانی تعبیر شد که به یک نفس به یک تجلی به یک وجود عام منبسط همه ی اینها پدید آمدند

– وحدت انگاری جزو اولین تفکرات بشر هست. اولین و ابتدایی ترین مسائلی که در آغاز تاریخ بشریت به اذهان مادی گرایان خطور کرده است، همین بحث وحدت وجود است.

– بعد از اینها فیثاغورس در نیمه ی دوم قرن ششم قبل از میلاد بوده و جمعیتی را هم بنیان گذاری کرده است بنام فیثاغوریان. حرفهایی هم دارند از جمله حرف های این ها بحث تناسخ است. این را عرض می کنم که متوجه باشید که اینها اصلاً در فضای ادیان الهی نیستند.

– ارسطو می گوید فیثاغوریان معتقد بودند که عدد از یک حاصل می شود و افلاک سراسر عدد اند. شاید از این عبارات بشود استفاده کرد که مادة المواد را عدد دانسته اند. در عبارات دیگر تبیین هایی که نسبت به پدید آمدن خط از نقطه، سطح از خط و همه ی اشیاء از سطح و خط و نقطه آورده اند مشابهت بسیاری دارد با تمثیل هایی که ابن عربی در باب وحدت شخصیه به نقطه و خط و سطح زده است.

– فیلسوف بعدی که مناسب است ذکر کنیم هراکلیتوس است. وی حدود 500 سال قبل از میلاد در اوج شهرت خودش بوده است. وی مردی بوده بسیار اندوهگین، تاریک اندیش، بد گمان، انزوا طلب، کناره جو و نه تنها مردم معمولی را تحقیر می کرده بلکه به اشخاص برجسته و بزرگان خودشان هم اهانت می کرده. لذا از این فرد یک تصور الهی نداشته باشید و یک وقت کسی ادعا نکند که اینها خودشان جزو انبیاء الهی بوده اند.

– در صفحه ی 52 جلد یک کاپلستون از او نقل شده که می گفته: اگر می خواهید فرزانه باشید باید اعتراف بکنید به اینکه تمام چیزها یکی است یک حقیقت وجود دارد و عالم واحد است و وحدت همه ی عالم را فرا گرفته است.

– کاپلستون بیان می کند که در نظر هراکلیتوس واقعیت واحد است اما در عین حال کثیر است نه صرفاً به طور عرضی بلکه به طور ذاتی. هراکلیتوس وحدت را پذیرفته است از آن طرف کثرت را هم به نحو حقیقی پذیرفته است و می خواهد بین اینها جمع کند.

– برای کثرات فقط وجود عرضی قائل نیست بلکه وجود ذاتی هم قائل است. وحدت در عین کثرت. در عین اینکه همه ی عوالم واحد هستند کثیر هم هستند. چقدر نظریه وحدت وجود و وحدت شخصیه در این عبارات و افکار ابتدایی قبل از میلاد نمایان است.

– گزنوفانس بنیان گذار مکتب الیائی است. ارسطو نقل می کند که گزنوفانس وقتی که عالم را مشاهده کرد تعبیر کرد که واحد خداست. کاپلستون در این باره می گوید که پس احتمال قوی می رود که او یگانه انگار بوده و نه موحد (که قائل به یک خدا بوده باشد) بلکه قائل به وحدت بوده و وحدت را در عالم، اصل می دانسته است.

– فیلسوف بعدی پارمنیدس نام دارد که او نیز از فیلسوفان الیائی بوده و قرن ها پیش از میلاد مسیح می زیسته. کاپلستون می گوید نظریه ی پارمنیدس به اختصار دایر بر این معناست که وجود واحد است و صیرورت و تغیر ، توهم است. زیرا اگر چیزی به وجود آید پس یا از وجود به وجود می آید یا از لاوجود. اگر از اولی به وجود می آید یعنی از چیز موجود، در این صورت قبلاً بوده و چیز جدیدی بوجود نیامده. و اگر از دومی به وجود می آید یعنی از نیستی و در اینصورت از هیچ، هیچ چیز به وجود نمی آید بنابر این صیرورت، توهم است و وجود، واحد است و کثرت نیز توهم است. این استدلال دقیقاً همان استدلالی است که صدرالدین شیرازی برای بحث اصالة الوجود آورده است!

 

پخش آنلاین

 

دانلود فایل صوتی

  • لطفا از ارسال پیام هایی که به مسائل یا شخصیت های سیاسی مربوط می شود خودداری نمائید.
  • از ارسال کامنت های توهین آمیز پرهیز شود.
  • پیام هایی که در نقد شخصیت های صوفیه معاصر ارسال شوند، به منظور رعایت برخی مصالح عموم تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید