دانلود فایل صوتی بخش یازدهم سلسله مباحث نقد وحدت وجود در عرفان و تصوف
استاد محمد مهدی طوبایی
موضوع: وحدت وجود در هندوستان (ودانتا)
خلاصه ای از مطالب مطروحه در این بخش:
– اوپانیشاد اساس مکتب ودانتا را تشکیل می دهد و این مکتب نخستین بار در رساله معروف براهما سوترا جلوه گر شد.
– در کتب آیین های هندی عباراتی وجود دارد که دلالت بر وحدت وجود می کند.
– استاد شانکارا در کتاب خود می نویسد: آتمان که ظهور حقیقت است در عالم صغیر، همان برهمن است. آتمان در کلیه اشیاء و هستی، منتشر شده و در سریان است. در وحدت شخصیه وجود نیز ذات لا یتناهی و نَفَس رحمانی ، سریان و تجلی و ظهور پیدا می کند که باعث ظهور کثرات می شود.
– مثال کوزه و فضای کوزه نیز مشابه مثال های وحدت وجود است. در وحدت شخصیه نیز همان حقیقت وجود واحد، تکثر پیدا می کند و به حدود مختلف درمی آید.
– ابن عربی نیز می گوید: …محدود بکل حد… اما حالت جزئی نسبت به کل ندارد.
– استادِ شانکارا می گوید: هر که علت را همان معلول بداند، یعنی معلول را صورت بالفعل علت می داند که به این نحو صورت پیدا کرده و متجلی گشته است. اگر معلول سوای علت نباشد، پس بایستی اذعان داشت که معلول نیز به سان علت هرگز زاده نشده و معلول هم ازلی است. خلقتی وجود ندارد، بلکه علت و معلول متحد و ازلی هستند.
– این سخنان، انطباق تام و تمام با وحدت وجود دارد. در اوپانیشاد عبارات منحط بسیاری آمده که نشان می دهد زاییده ذهن بشر است و منشأ وحیانی ندارد.
– شانکارا می نویسد: آتمان همان برهمن و حقیقت واحده است که ظهورات مختلفی دارد. برهمن نیز از ریشه رشد و گسترش گرفته شده است.
– یعنی ذاتی که گسترش پیدا کرده یا به تعبیر وحدت شخصیه وجود، وجودِ عامِ منبسط، تعینات و تکثرات پیدا کرده است.
– و می گوید: عالم و تکثرات، وجود برهمن است. برهمنی که هیچ نقصی ندارد چگونه می تواند علت موجودات ناقص باشد؟ در واقع بین علت و معلول، عدم یگانگی نیست.
– شانکارا به اوپانیشاد استناد می کند و می نویسد: به مجرد شناختن توده گِل، اشیاء گِلی نیز شناخته می شود. چون کلیه دگرگونی های اشیاء گِلی، تنها در حکم اسم و رسمی مبتنی بر الفاظ است. و یگانه حقیقت، همان گل است و بس.
– یعنی تغییری در ماهیت گِل رخ نداده، همان حقیقت است که در صور و اشکال مختلف در آمده است. شانکارا این مطالب را در تفسیر علت و معلول بیان می کند. و این همان وحدت شخصیه وجود است.
– جالب است که حتی مثال موج و دریایی که ابن عربی و پیروانش در تبیین وحدت وجود مطرح کرده اند، در کلمات شانکارا که قرن ها پیش از اسلام بوده، نیز دیده می شود.
– شانکارا می نویسد: همانگونه که درخت، یکی است و شاخه های بسیار دارد، بدانگونه که دریا یکی است و موج و کف بسیار دارد، همان سان که گِل یکی است و از آن ظروف مختلفی می سازند، همانطور نیز برهمن یکی است و نیروهای بسیار دارد. این عالم هم همان برهمن است.
– در اوپانیشاد آمده: وقتی به مقامی رسیدید که غیر از برهمن چیزی نبینید و ندانید، به مقام حقیقت و برهمنی رسیده اید.
– در اوپانیشاد می گوید: همانطوری که گیاهان روی زمین رشد می کنند و موی از انسان زنده پدید می آید، به همانگونه نیز همه چیز در این جهان، از ذات یگانه و فناناپذیر پیدا گشته است. این وجود که جوهر لطیف است و حقیقت باطنی همه موجودات عالم است. آن حق است، آن آتمان است و تو آن هستی.
– این تفسیر از لطیف بودن خداوند نیز توسط ابن عربی و شاگردانش مطرح شده است. این تعبیرات، صراحتا بر وحدت شخصیه وجود دلالت می کند. با اینکه آیین هندو فاصله بسیاری با ادیان الهی و با مباحث عقلانی دارد، اما مطالبی که دلالت صریح بر وحدت شخصیه دارد، در این آیین فراوان است.
– مطلب دیگری که در کتب آیین هندو به آن اشاره شده است، بحث مایا است. مایا را می توان به سراب و جادوی جهانی تعبیر کرد. همانگونه که ابن عربی عالم را سحر می داند: «عالم کُلُهُ سحر»
– مایا در فاصله بین هستی و نیستی قرار گرفته، نه غیر هستی است و نه خود هستی. چون از خصوصیات هر دو بهره مند است و به هیچ یک نیز تعلق ندارد.
– یعنی خودش مصداق بالذات هستی نیست، از طرفی عدم هم نیست. کما اینکه قائلین به وحدت شخصیه وجود نیز، عالم را مصداق بالعرض وجود می دانند.
– در تبیین مایا، داستانی به نام نارادا نقل شده است. نارادا از مراد خودش درباره معنای مایا سوالی می پرسد. استادش وی را در بیابان سوزانی می برد و به او می گوید که برو از روستایی که در این نزدیکی است مقداری آب بیاور. نارادا به کلبه ای در روستا مراجعه می کند. و دختری زیبارو در را برای وی باز می کند. جوان شیفته آن دختر می شود و از او خواستگاری می کند. نارادا با آن دختر ازدواج می کند و صاحب فرزندانی می شود و چندین سال با او زندگی می کند. در یکی از روزها سیلی می آید و فرزندان و همسر نارادا در آب غرق می شوند. نارادا از هوش می رود و پس از لحظاتی با صدای استاد خودش بیدار می شود. استاد به او می گوید اندکی دیر کردی و من (مثلا) حدود یک ربع است که منتظر تو هستم که آب بیاوری. استاد سپس به او می گوید آیا حالا حقیقت مایا (و سراب) را فهمیدی؟
– جالب است که همین مضمون و داستان با تفاوت هایی توسط ابن عربی نیز نقل شده است. [۱]
– مایا و سراب را به این نحو تبیین می کنند و شاید بشود اینگونه تعبیر کرد که تکثرات این عالم را می توان مایا نامید که نه بهره تامی از وجود دارند و نه می توان به آن نسبت نیستی داد.
– در این جلسه اشاره و نگاهی اجمالی به جایگاه وحدت شخصیه وجود در آیین های هندی داشتیم. برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب مکاتب و ادیان فلسفی هند تالیف داریوش شایگان (که از کتب مهم و مرجع در این زمینه است)، مراجعه کنید.
پخش آنلاین
[۱] الفتوحات المکیه( اربع مجلدات)، محیى الدین بن عربى، دار الصادر، بیروت، ج۲، ص۸۲