پیشنهادی:

ابن عربی و شب قدر: درک شب قدر، موجب اسقاط تکالیف شرعی و اباحه محرمات می گردد!

مدیر سایت
104

ابن عربی مدعی می شود که هر کس شب قدر را درک کند، احکام الهی و دستورات شرعی از او ساقط می شود. او برای این ادعای مضحک خود به اسرائیلیات کتب حدیثیشان (منابع حدیثی اهل تسنن) استناد می کند و سپس مدعی می شود که چه خیری بالاتر از این؟! که این اباحه محرمات، بهشتی زودتر از موعد است!

او در بابی تحت عنوان ” (من قام ليلة القدر فوافقها ستر عنه خطاب التحريم‏)” می نویسد:

«هر کس (حقیقت) شب قدر را درک کند، تکالیف شرعی از او برداشته می شود. و محرمات بر او مباح می شود و کاری نمی کند مگر اینکه مباح خواهد بود. چرا که خداوند به فحشا امر نمی کند!»

سپس توجیهاتی برای این اباطیل می بافد که:

«اگر این عظمت شب قدر نبود خداوند آن را با صفت علم الحاق نمی کرد. از همین جهت خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله را  امر نموده به طلب کردن زیادت در علم (فرمایش رب زدنی علما).

و معنای قول من در این الحاق آن است که در روایت صحیح [همان اسرائیلیات اهل تسنن]وارد شده که هنگامی که بنده ای گناه میکند و می داند که خداوندی است که گناه را می بخشد یا مجازات می کند، خداوند در بار سوم به او میفرماید که هر کاری میخواهی بکن که من تو را بخشیدم.

و آن چیزی که باعث می شود که تکالیف شرعی برداشته شود، نیست به جز علم. پس الحاق کرد فضیلت لیله القدر را به مرتبه علم همانطور که بیان کردیم و چه خیری بالاتر از اینکه محدودیت های شرعی از بنده برداشته شود؟ که این خود، بهشتی مُعجّل (زودتر رسیده) است! »[1]

البته ابن عربی بحث اسقاط تکالیف شرعیه را تنها در اینجا مطرح نکرده و در جاهای دیگر نیز به این مضمون تاکید نموده است. برای نمونه در جای دیگری می گوید:

«از بندگان خدا کسانی هستند که خداوند ایشان را از میزان گناهانشان آگاه می سازد و ایشان از شدت حیا نسبت به خداوند به سراغ معاصی خود می روند تا به سرعت توبه کنند! گناهان روی دوش ایشان می ماند و آنها از تاریکی مشاهده آنها نجات می یابند. هنگامی که توبه می کنند معاصی بنابر آنچه بوده به حسنه تبدیل می شوند! این قبیل چیزها به جایگاه ایشان نسبت به خداوند ضرری نمی رساند… در شرع ثابت شده است که خداوند در حالتی مخصوص به بنده اش می گوید: إفعل ما شئت، فقد غفرت لک؛ این همان عمل مباح است و کسی که مباح انجام می دهد خداوند او را سرزنش و مؤاخذه نمی کند. اگر در مورد عموم مردم در ظاهر هم معصیت باشد، درباره این شخص، معصیت نیست.»[2]


[1] الفتوحات المكية(عثمان يحيى)، ج‏9، ص 451 – 452:

[من قام ليلة القدر فوافقها ستر عنه خطاب التحريم‏]

فيكون قد ستر عنه خطاب‏ التحريم‏ و أبيح له شرعا فما تصرف إلا في مباح فإن الله لا يأمر بالفحشاء فلو لا عظم قدرها ما ألحقها الله بصفة العلم الذي هو أشرف الصفات و لهذا أمر تعالى نبيه صلى الله عليه و سلم بطلب الزيادة منه و معنى قولي ألحقها الله لما ورد في الصحيح أن العبد إذا أذنب ذنبا فعلم إن له ربا يغفر الذنب و يأخذ بالذنب يقول الله له في الثالثة افعل ما شئت فقد غفرت لك‏ و ما ثم سبب موجب لإباحة ما حرم عليه فعله إلا العلم فلحق فضل ليلة القدر بمرتبة العلم فيما ذكرناه و قال صلى الله عليه و سلم من حرم خيرها فقد حرم ذكره النسائي‏ و أي خير أعظم من رفع التحجير فذلك جنة معجلة

[2] الفتوحات المكية(عثمان يحيى)، ج9، ص ۲۲۸-۲۳۰

  • لطفا از ارسال پیام هایی که به مسائل یا شخصیت های سیاسی مربوط می شود خودداری نمائید.
  • از ارسال کامنت های توهین آمیز پرهیز شود.
  • پیام هایی که در نقد شخصیت های صوفیه معاصر ارسال شوند، به منظور رعایت برخی مصالح عموم تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید