پیشنهادی:

آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی و نقد نظریه اصالت وجود

مدیر سایت
132

اصالت وجود از مهم ترین نظریات و دیدگاه های مطرح شده در فلسفه صدرایی است که ریشه آن به فلسفه نوافلاطونی برمی گردد. میرزا جوادآقا تهرانی (۱۲۸۳-۱۳۶۸ش) از متکلمان شیعی در عصر جدید به شمار می آید که عمر خویش را صرف نقد و تبیین مطالب ناصحیح صوفیه و فلاسفه نمود. ایشان اصالت ماهیت را امری بدیهی می دانست و بخش مهمی از کتاب ”عارف و صوفی چه می‌‌گویند؟“ را به رد ادلۀ‌ اصالت وجود اختصاص داده است. از نظر ایشان، براهین ارائه شده در اثبات اصالت وجود، مشتمل بر اشکالات بسیاری از جمله دور و مصادره به مطلوب و… است.

دلیل بر اصالت ماهیت

میرزا جوادآقا تهرانی در اثبات اصالت ماهیت می گوید:

«هر عاقل شاعری – چون به نور فهم و شعور و نور علم و عقل خداداده، خارج را مشاهده نماید – حکم می کند که اشیاء و مهیات (مثلاً انسان، فرس، بقر، شجر، حجر، . . . ) در خارج حقیقتاً و اولاً و بالذات اشیای واقعی و حقیقی می باشند؛ یعنی بشر به فطرت سلیم خود حکم می کند که در خارج، مثلاً انسان، فرس، بقر، شجر، حجر متحقق است حقیقتاً (نه این که این اشیاء و ماهیات مجازاً و ثانیاً و بالعرض متحقق باشند و امر دیگری بنام وجود اولاً و بالذات موجود و واسطه در عُروض تحقق، نسبت به آنها باشد) و عنوان موجود مجرد مفهومی است که بشر از این اشیاء و مهیات خارجی قهراً انتزاع و بر آنها حمل می نماید.

به بیان دیگر: آدمی به نور شعور فطری، واقعیات خارجیه را مصادیق حقیقی مفاهیم مثلاً انسان، فرس، بقر، شجر و حجر . . . درک می کند. پس به فطرت حکم می کند که انسان و فرس و بقر و شجر و حجر . . . در خارج متحقق و موجود است حقیقتاً (اولاً و بالذات، نه مجازاً و ثانیاً و بالعرض) و وجود، چنان که اشاره شد، مجرد مفهومی است انتزاعی که از واقعیات و مصادیق حقیقی ماهیات انتزاع می شود.

پس ما به نور شعور و فطرت عقولمان، اصالتِ ماهیت و موجودیت بالذات ماهیت را در خارج ادراک می کنیم، نه اعتباریت و انتزاعیت و موجودیت بالعرض آن را (و برای توضیح بیش تر، خوانندگان محترم از مطالعه پاورقی غفلت نکنند!) و حکم به این که ماهیت متحقق و موجود است حقیقتاً (اولاً و بالذات؛ نه مجازاً و ثانیاً و بالعرض) فطری می باشد و درک آن برای هر عاقلی به فطرتِ سلیم اوّلیّه ی خود بسیار سهل است و صحّت سلب چنین موجودیت از ماهیت خارجی به غایت مشکل است و بالفطره جایز نیست.

و با این که تا حال، دلیل و برهانی هم بر خلاف این فطرت در نظر ما قائم و تمام نشده است، چگونه عقلاً جایز و روا است که دست از مقتضای این فطرت بر داریم؟! ﴿فَأقِمْ وجْهكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّه الَّتِي فَطَرَ النّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّه ذَلِكَ الدِّينُ القَيِّمُ ولَكِنَّ أكْثَرَ النّاسِ لا يَعْلَمُونَ﴾ [1]» [2]

نقد ادله اصالت وجود

. نقد برهان خیریت وجود

ملا صدرا بر آن است که وجود، منشأ خیر و شرف است و معتقد است که اگر وجود امری ذهنی و اعتباری‌ باشد‌، خیر و شرفی‌ در آن نیست[3]. آیت‌ الله میرزا جواد تهرانی می گوید که از‌ این استدلال، اصالت وجود ثابت نمی‌‌ شود. حد اکثر چیزی که از این‌ برهان‌ به ‌دست‌ می ‌‌آید این است که امور خارجی خیرند؛ اما این‌ که تحقق ذاتی از آن وجود است از آن ‌‌به ‌دست‌ نمی‌‌آید، زیرا اصالت ماهوی نیز همین ادعا را دارد که ماهیت خارجی منشأ‌ خیر‌ و شرف‌ است:

«فرضاً هرچه در خارج باشد خیر و شرف باشد، خیر و شرف همین واقعیات خارجی است و اما‌ این واقعیات اولاً بالذات وجود است یا ماهیت؟ فهو اول الکلام»[4]

. نقد برهان وجود ذهنی

این برهان اختلاف میان شیء خارجی با شیء ذهنی را ناشی از اختلاف وجود آن دو می‌داند، زیرا پیش‌‌فرض، این است‌ که‌ ماهیت‌ هر دو شیء یکی است‌. مطابق‌ این‌ برهان، ماهیت اصیل نیست، زیرا اگر اصالت با ماهیت باشد، وجود خارجی اشیا با وجود ذهنی آن‌ها تفاوتی نخواهد داشت؛ اما‌ انسان‌ به‌صورت‌ بدیهی می‌‌داند که میان وجود ذهنی با وجود‌ خارجی‌ به ‌لحاظ ترتب آثار تفاوت وجود دارد؛ پس ماهیت اصیل نیست و وجود اصیل است[5].

آیت الله جواد تهرانی می گوید: «با فرض اصالت ماهیت هم ممکن است بگوییم‌: تأثیر‌ ماهیت‌ به اختلاف مواطن و اطوار مختلف می ‌‌شود. ماهیت مجعوله در خارج منشأ آثار خارجی است‌؛ ولی‌ ماهیت‌ متحقق به تَبَع نفس و ذهن آدمی منشأ آن آثار نمی‌ باشد»[6]

. نقد برهان امتناع تشکیک به اقدمیت در ماهیت

برطبق این برهان، ماهیت اصیل‌ نیست‌، زیرا اگر ماهیت اصیل باشد‌، اوصافی‌ مانند علیت‌ و معلولیت‌ را‌ نیز باید به ماهیت منتسب کرد‌ و اگر‌ علیت و معلولیت از آن ماهیت باشد، لاجرم ماهیتی که علت محسوب می‌‌شود‌ بر‌ ماهیتی که معلول است مقدم خواهد‌ بود؛ پس در مواردی‌ که‌ علت و معلول، ماهیتی‌ واحد‌ دارند تشکیک به اقدمیت لازم می‌‌آید و ازآن ‌جا که ماهیت تشکیک ناپذیر است، پس اصالت ماهیت‌ رد‌ و لاجرم اصالت وجود ثابت می‌‌شود[7].

آیت الله میرزا جوادآقا تهرانی معتقد است که یکی از مقدمات و پیش‌ فرض ‌های این برهان، اصل‌ تشکیک‌ ناپذیری‌ ماهیت است؛ ولی برخی از اصالت‌ ماهوی‌‌ ها‌ همانند خودش‌ تشکیک‌ در‌ ماهیت را بلااشکال می ‌‌دانند‌؛ پس دلیل فوق را نمی ‌توان برای آن‌ ها اقامه کرد:

«این دلیل بر اصالت وجود فقط جدل‌ و الزام‌ است (نه برهان)، آن هم بر‌ همان‌ دسته‌ از‌ قائلین‌ به اصالت ماهیت‌ (که‌ تشکیک در ماهیت را تجویز نکرده‌‌ اند) و برای ما که می‌ بینیم دلیل قاطعی بر امتناع تشکیک در ماهیت‌ نیست‌ هیچ‌ فایده و اثری ندارد»[8]

. نقد‌ برهان حرکت اشتدادی یا انواع‌ بی ‌نهایت‌

اساس این برهان بر عدم امکان وقوع حقایق نامتناهی در حرکتی متناهی استوار است. توضیح برهان این است که ماهیت اصیل نیست، زیرا اگر‌ ماهیت‌ اصیل باشد، در هر‌ حرکت‌ اشتدادی متناهی انواع بی ‌نهایت ماهیت قرار می ‌‌گیرد و وقوع چنین چیزی محال است، زیرا به‌ معنای متناهی‌ شدن امر نامتناهی و محصورشدن امر غیرمحصور است؛ پس ماهیت اصیل نیست و وجود اصیل است[9].

البته، اصل عدم وقوع حقایق نامتناهی بالفعل در یک حرکت متناهی موردپذیرش آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی نیز است؛ اما پرسش اصلی وی این‌ است‌ که انواع‌ بی ‌نهایت ماهیاتی که از حدود حرکت اشتدادی انتزاع می ‌‌شوند از نوع ماهیات بالقوه ‌اند یا بالفعل؟

«بنا بر فرض اصالت‌ ماهیت و عدم جواز تشکیک در ماهیت، در اشتداد، انواع غیر متناهیۀ بالفعل‌ لازم‌ نیاید‌ (بلکه انواع غیر متناهیۀ بالقوه خواهد بود)؛ زیرا اشتداد (حرکت) و یا هر امر متصل دیگر انقسامات و ابعاض و اجزای ‌‌غیرمتناهیه‌ را بالفعل دارا نیست، بلکه بالقوه انقسامات غیرمتناهیه را (ولو به‌حسب ذهن و قوه‌ واهمه‌) قبول‌ می‌‌نماید و فرض اصالت ماهیت و انواع هم که امر بالقوه را بالفعل نمی‌‌کند»[10].

. نقد برهان صدق حمل شایع

مفاد حمل شایع این است که‌ با این ‌که‌ موضوع و محمول قضیه در مفهوم با یک‌دیگر تغایر و اختلاف دارند، در مصداق با یک‌دیگر متحدند؛ پس اگر وجود اصیل نباشد، هیچ حمل شایعی صدق نمی‌‌کند، در صورتی ‌که تحقق و صدق حمل ‌های شایع‌ امری‌ بدیهی و انکارناپذیر است؛ پس وجود اصیل است[11].

آیت الله میرزا جواد تهرانی بر آن است که اگر بنا بر اصالت وجود موضوع و محمول قضیه‌ در‌ وجود متحدند، چرا همین دیدگاه را دربارۀ ماهیت نداشته باشیم؟ و اساساً دعوی اصالت ماهوی هم همین است که موضوع و محمول قضیه در ماهیت با هم اتحاد دارند:

«ملاک صحت حمل‌ همین‌ است‌ که یک نحو اتحاد و هو‌ هویتی‌ بین‌ موضوع و محمول بوده باشد، نه به‌خصوص اتحاد وجودی (چنان‌که مشهور است) و بنابر فرض اصالت ماهیت، آن اتحاد را ما اتحاد تحققی‌ و مصداقی‌ گوییم‌؛ یعنی موضوع و محمول در قضایای شایع صناعی (گرچه‌ مفهوماً‌ متغایرند ولی) مصداقاً و تحققاً متحدند (و این تحقق تحقق ماهوی است، نه وجودی)»[12].

. نقد تمامیت برهان ترکب

دعوی اصالت وجودی این است که اگر وجود اصیل نباشد، وجه اشتراکی‌ میان‌ دو واجب الوجود نمی ‌‌توان متصور بود و آن‌ دو‌ متباین‌ به تمام ذات می‌‌شوند؛ در نتیجه برهان ترکب‌ باطل‌ می‌‌شود، در حالی ‌که برهان توحید صحیح و درست است؛ پس وجود اصیل است[13].

آیت الله میرزا جواد تهرانی این دلیل‌ را‌ دور می‌‌داند‌:

«این‌ دلیل‌ دور است؛ چون بر اصالت وجود‌ به‌ امری استدلال شده است که خود آن امر متوقف است بر ثبوت‌ اصالت‌ وجود؛ زیرا استقامت و تمامیت دلیل لزوم‌ ترکیب از مابه‌ الاشتراک و مابه‌ الامتیاز‌ متوقف‌ است بر ثبوت اصالت وجود‌…»[14]

. نقد برهان عینیت صفات حق با ذاتش

این برهان نیز همانند برهان قبلی‌ بر‌ این محور قرار دارد که وجود وجه مشترک و وحدت میان اسماء با ذات حق است. بر این اساس، اگر وجود اصیل نباشد، هیچ‌ وحدتی‌ پدید نمی‌آید و اگر هیچ وحدتی هم‌ نباشد‌، اتحاد و عینیت میان ذات حق با صفاتش و نیز اتحاد و عینیت صفات حق با یک ‌دیگر ممکن نیست، در حالی ‌که صفات حق با یک ‌دیگر و با ذات حق‌ متحد‌ و عین هم‌اند؛ پس وجود‌ اصیل‌ است[15].

در نظر آیت الله میرزا جواد تهرانی، همان‌گونه‌که برطبق اصالت وجود، نقطۀ وحدت همۀ اسماء با ذات حق در وجود قلمداد می‌‌شود، مطابق اصالت ماهیت نیز‌ محور‌ وحدت آن‌ها در مصداق ماهیتش است:

«گذشته از این ‌که بنا بر فرض اصالت وجود (هم‌ چنان‌که گفته می‌‌شود) مفاهیم مختلفۀ علم و قدرت و حیات و سایر صفات کمالیه در وجود متحدند، بنا بر فرض اصالت‌ ماهیت‌ هم می ‌‌توان‌ گفت که این مفاهیم مختلف درمقام مصداق و تحقق ماهوی متحدند و همه عین ذات و حقیقت واحد حق متعال‌ می‌‌باشند. می‌‌گوییم این استدلال مثبت اصالت وجود فقط درمورد ذات واجب‌ تعالی‌ خواهد‌ بود»[16]

. نقد برهان توحید فعلی

مطابق این برهان، توحید فعلی یا فعل واحد الهی تنها با نظریۀ اصالت وجود سازگاری دارد؛ یعنی چنان‌چه‌ وجود‌ اعتباری‌ باشد، وحدتی در دار‌‌تحقق برقرار‌ نمی‌‌شود‌ و چون‌ وحدتی میان موجودات نباشد، با ماهیات گوناگون و کثیری مواجه می ‌‌شویم که هر کدام از یک فعل حق حکایت می‌‌کنند؛ بنابراین، فعل خداوند‌ متعدد‌ و کثیر‌ خواهد شد، در حالی ‌که فعل حق واحد است؛ پس وجود‌ اصیل‌ است[17].

آیت الله میرزا جواد تهرانی این برهان را دور می داند و می نویسد:

«توحید فعل الله، به‌معنایی که در این‌جا‌ مراد‌ است‌ به این‌که فعل خداوند متعال ازلاً و ابداً شیء و حقیقت واحدی چون‌ وجود‌ منبسط عرفانی باشد، عقلاً ثبوت آن متوقف است بر ثبوت اصالت وجود، بلکه به‌ضمیمۀ وحدت و تشکیک در‌ وجود»[18]

. نقد برهان موجودیت ماهیات

خلاصۀ این برهان این است که اصالت با وجود است، وگرنه هیچ ماهیتی‌ از‌ حد‌ استوا خارج نمی ‌‌شد و موجودیت پیدا نمی‌‌ کرد؛ ‌اما ماهیات در خارج محقق‌اند؛ پس اصالت با وجود‌ است‌.[19]

آیت الله میرزا جواد تهرانی این برهان را قبول ندارد:

«این ‌که گفته می‌‌شود ماهیت من حیث‌ هی‌ لیست الا هی و نسبتش به وجود و عدم یک‌سان و برابر است ناظر به مرحلۀ مفهوم‌ بما‌ هو مفهوم است و اما این ‌که‌ گفته می‌‌شود‌ ماهیت اصیل‌ است‌ و اولاً‌ و بالذات در خارج مجعول و موجود است‌ همانا‌ به ‌لحاظ مرحلۀ مصداق ماهیت است، نه مفهوم بما هو مفهوم و اختلاف احکام‌ ماهیت‌ به ‌لحاظ این دو مرحله اشکالی ندارد‌»[20].

10. نقد برهان تشخص اشیا

برطبق این برهان، تشخص اشیا دلیلی بر اصالت وجود است، زیرا اگر وجود اعتباری باشد، هیچ‌ ماهیتی‌ دارای فرد و جزء حقیقی نیست؛ یعنی ماهیات تنها وجودهای ذهنی و کلی خواهند داشت که فاقد افراد خارجی‌اند؛ درصورتی‌ که اشیا در عالم خارج متشخص‌ اند و تشخص آن‌ها در عالم خارج امری‌ وجدانی‌ و بدیهی است؛ پس، وجود امری اعتباری نیست و اصالت از آن اوست.[21]

آیت الله میرزا جواد تهرانی بر آن است که گرچه مفهوم ماهیت نه کلی است و نه جزئی، مصداق آن جزئی و متشخص است و برای تشخصش به قید وجود نیازی‌ ندارد‌:

«مفهوم ماهیت، مثلاً انسان‌ بما‌ هو، گرچه نه کلی است و نه جزئی، ولی مصداق آن جزئی است و به مجرد این‌که جاعل به جعل بسیط در خارج مصداق ماهیت را اولاً و بالذات جعل نمود، ماهیت متحقق‌ در‌ خارج و جزئی و متشخص و ممتنع از صدق بر کثیرین می‌‌شود و هرگز برای حصول تشخص احتیاج به انضمام امر دیگری ندارد»[22].

11. نقد برهان‌ لزوم‌ تحقق منتزَع‌ عنه برای انتزاع مفهوم وجود

براساس این برهان، انتزاع مفهوم وجود دلیل بر تحقق منتزع‌ عنه آن، یعنی وجود، است؛ زیرا اگر وجود اصیل نباشد و امری انتزاعی و اعتباری باشد، ماهیت‌ که‌ معروض آن است باید قبل از این امر انتزاعی تحقق داشته باشد؛ ولی ماهیت نیز نمی‌‌تواند منشأ انتزاع یا منتزع‌ عنه مفهوم وجود باشد، زیرا نسبتش با وجود و عدم یک‌سان‌ است‌؛ پس وجود اصیل است[23].

آیت الله میرزا جواد تهرانی در نقد این برهان می‌‌نویسد: «ماهیت قبل از جعل در خارج معدوم است و به ‌مجرد جعل، انتزاع موجودیت از ماهیت‌ و حکم‌ به‌ موجودیت آن در خارج صحیح‌ است‌»[24].

همچنین ببینید: دانلود فایل PDF کتاب عارف‌ و صوفی‌ چه‌ می‌‌گویند؟

پانویس ها

سوره الرّوم، آیه ۳۰
عارف و صوفي چه ميگويند؟، حاج ميرزا جواد آقا تهراني، آفاق، تهران، 1390، ص 277 – 280
الحكمه المتعاليه في الاسفار الاربعه العقليه، ملاصدرا، محمد بن ابراهيم ، مكتبه المصطفوي، قم، بي تا، ج 1، ص340
عارف و صوفي چه ميگويند؟، حاج ميرزا جواد آقا تهراني، آفاق، تهران، 1390، ص 253‌
الحكمه المتعاليه في الاسفار الاربعه العقليه، ملاصدرا، محمد بن ابراهيم ، مكتبه المصطفوي، قم، بي تا، ج 2، ص12؛بدايه الحكمه، طباطبايي، محمد حسين، ترجمه و اضافات‌ دکتر‌ علی‌ شیروانی، موسسه انتشارات دار العلم، قم، 1384، چـاپ دهم، ص 24‌
عارف و صوفي چه ميگويند؟، حاج ميرزا جواد آقا تهراني، آفاق، تهران، 1390، ص254
بدايه الحكمه، طباطبايي، محمد حسين، ترجمه و اضافات‌ دکتر‌ علی‌ شیروانی، موسسه انتشارات دار العلم، قم، 1384، چـاپ دهم، ص24‌
عارف و صوفي چه ميگويند؟، حاج ميرزا جواد آقا تهراني، آفاق، تهران، 1390، ص258
الحكمه المتعاليه في الاسفار الاربعه العقليه، ملاصدرا، محمد بن ابراهيم ، مكتبه المصطفوي، قم، بي تا، ج 2، ص17‌؛ الحكمه المتعاليه في الاسفار الاربعه العقليه، ملاصدرا، محمد بن ابراهيم ، مكتبه المصطفوي، قم، بي تا، ج 3، ص83
عارف و صوفي چه ميگويند؟، حاج ميرزا جواد آقا تهراني، آفاق، تهران، 1390، ص260
الحكمه المتعاليه في الاسفار الاربعه العقليه، ملاصدرا، محمد بن ابراهيم ، مكتبه المصطفوي، قم، بي تا، ج 2، ص12؛ بدايه الحكمه، طباطبايي، محمد حسين، ترجمه و اضافات‌ دکتر‌ علی‌ شیروانی، موسسه انتشارات دار العلم، قم، 1384، چـاپ دهم، ص23
عارف و صوفي چه ميگويند؟، حاج ميرزا جواد آقا تهراني، آفاق، تهران، 1390، ص269
شرح المنظومه في المنطق و الحكمه، سبزواري، ملا هادي، تحقيق و تعليق محسـن بيـدار فـر، نشر بيدار، قم، 1386، ج 1، ص187‌
عارف و صوفي چه ميگويند؟، حاج ميرزا جواد آقا تهراني، آفاق، تهران، 1390، ص272
الحكمه المتعاليه في الاسفار الاربعه العقليه، ملاصدرا، محمد بن ابراهيم ، مكتبه المصطفوي، قم، بي تا، ج 6، ص148
عارف و صوفي چه ميگويند؟، حاج ميرزا جواد آقا تهراني، آفاق، تهران، 1390، ص272
شرح المنظومه في المنطق و الحكمه، سبزواري، ملا هادي، تحقيق و تعليق محسـن بيـدار فـر، نشر بيدار، قم، 1386، ج 1، ص189
عارف و صوفي چه ميگويند؟، حاج ميرزا جواد آقا تهراني، آفاق، تهران، 1390، ص273
الحكمه المتعاليه في الاسفار الاربعه العقليه، ملاصدرا، محمد بن ابراهيم ، مكتبه المصطفوي، قم، بي تا، ج 8، ص13؛ بدايه الحكمه، طباطبايي، محمد حسين، ترجمه و اضافات‌ دکتر‌ علی‌ شیروانی، موسسه انتشارات دار العلم، قم، 1384، چـاپ دهم، ص23
عارف و صوفي چه ميگويند؟، حاج ميرزا جواد آقا تهراني، آفاق، تهران، 1390، ص262
الحكمه المتعاليه في الاسفار الاربعه العقليه، ملاصدرا، محمد بن ابراهيم ، مكتبه المصطفوي، قم، بي تا، ج 2، صص 13و14
عارف و صوفي چه ميگويند؟، حاج ميرزا جواد آقا تهراني، آفاق، تهران، 1390، ص276
منتخباتي از آثار حكماي الهي ايران، آشتياني، جلال الدين، مركـز انتشـارات دفتر تبليغات اسلامي، قـم، 1378، ويرايش دوم، ج 4، ص459
عارف و صوفي چه ميگويند؟، حاج ميرزا جواد آقا تهراني، آفاق، تهران، 1390، ص276
پانویس ها
  • لطفا از ارسال پیام هایی که به مسائل یا شخصیت های سیاسی مربوط می شود خودداری نمائید.
  • از ارسال کامنت های توهین آمیز پرهیز شود.
  • پیام هایی که در نقد شخصیت های صوفیه معاصر ارسال شوند، به منظور رعایت برخی مصالح عموم تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید