دیدگاه آیت الله خامنه ای درباره فلاسفه یونان و رد استقلال “عقل” در هدایت بشر:
آیا این خرد، این اندیشه انسانی،کفایت می کند که شما را هدایت کند و به سر منزل سعادت برساند؟
عقل بشر برای هدایت او بسنده هست؟ خودِ خرد اگر باز باشد، اگر فکر کند، اگر تعصب نورزد، اگر بدون غرض بخواهد قضاوت کند، خواهد گفت نه؛ مثل دادگاهی که خودش رای به عدم صلاحیت خودش بدهد، دادگاهی که خودش رای می دهد من صلاحیت ندارم در این مورد قضاوت بکنم.
خردِ سالمِ بی غرضِ انسانی قضاوت میکند که من صلاحیت ندارم انسانیت را مستقلا هدایت کنم. عقل بشر محدود است، بی نهایت نیست، در حالیکه نیازهای انسان بی نهایت است. آیا عقل هایی مثل عقل ارسطو و افلاطون و سقراط توانستند بشر را اداره بکنند؟
افلاطونِ متفکر، بعد از آنی که می نشیند فکر می کند، مشورت می کند، مطالعه می کند، تحقیق می کند، مدینه ی فاضله ای ترسیم می کند که این مدینه فاضله فقط به درد ذهن و داخل صندوق خانه خود جناب افلاطون می خورد.
شما ببینید مکتب های عقلی را و فلسفی را که چطور در مقابل هم صف آرایی می کنند. ببینید که انسانیت تا به یک مبدا و نقطهای فراتر و بالاتر و عمیق تر از خردِ انسان متصل نباشد، نمیتواند راه به هدایت و سعادت برساند.
او می آید تا عقل را راهنمایی کند، تا عقل را پرورش بدهد، تا عقل دفن شده را از زیر خروارها خاک بیرون برآورد.
منبع: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، سیدعلی خامنه ای، ص۳۱۳و۳۱۴