مشاهده نور سیاه در سیر و سلوک عرفان و تصوف!
سید عباس موسوی مطلق در کتاب خواجه قنبر در دیوان خواجه شیراز می نویسد:
در روز ازل یک قطره سیاهی که شاید مقصود از همان نور ذات، که سیاه است و اتفاقاً قدیمی ها نیز در مثالها گفته اند بالاتر از سیاهی رنگی نیست، چون سیاهی همان نور ذات است. خلاصه یک قطره سیاه از قلم تو بر ماه افتاد که تمام مشکلات عالم ماوراء الطبیعت حل شد. [۱]
جالب است که بحث نور سیاه در هیچ کدام از فرق و مذاهب مختلف اسلامی جز صوفیه، مطرح نشده است! و سران تصوف درباره نور سیاه مطالب بسیاری بیان نموده اند. برای نمونه به چند مورد از این مطالب در آثار سران تصوف اشاره می شود.
لاهیجی قطب بزرگ سلسله نوربخشی می گوید:
دیدم تمام عالم را نور سیاه فراگرفته، چنانچه همه اشیا به رنگ آن نورند، و من مست و شیدا گشته، غرق این نورم، و ریسمانی از نور