پیشنهادی:

ترفند مولوی برای نظربازی عرفانی و فریب دادن زنان!

مولوی و نهی زنان از پوشاندن صورت

جناب ملای رومی که به ادعای مشایخ صوفیه خانقاهی و حوزوی، عارفی کامل و واصل بوده است، در رفتاری عجیب که گویا از همان اطوار وراء العقل عرفانى است، هر گاه خانمی با حجاب می دیده با اصرار وی را مجبور می کرده است که حجابش را کنار بگذارد تا مولوی روی او را ببیند. و جالب اینکه در علت این عمل بسیار زشت و خلاف می گفته است: «اگر نگاه نکنم دچار تشویش می شوم» و ادعا می کند که خدا من را از فتنه زنان پاک کرده است.

این چه استدلالی است؟ چه تشویشی از ندیدن “زنان و نوامیس خلق الله” ممکن است برای (به اصطلاح) اولیای خدا و سران صوفیه حاصل شود؟

چگونه خدا وی را از این غریزه پاک کرده است، اما از فضولی و تشویش ذهن که چه کسی رد شد، پاک نکرده است؟ دیگر اینکه چرا این تشویش را جناب مولوی، درباره مردان نداشته است؟! و فقط در مورد زنان نقاب دار دچار تشویش می شده است!؟ جالب است که او به بانوان امر می کند که روی خود را از اهل دل نگیرند.

اینگونه تلاش های مولوی و امثال او برای بهره برداری از صاحبان جمال را می توان ذیل مساله شاهد بازی سران صوفیه فهم و درک نمود.

 

+ همچنین بخوانید: شاهدبازی، عشق مجازی و جمال پرستی در تصوف | ملاعبه سران صوفیه با خداوند!

 

متن کتاب فیه ما فیه از این قرار است:

«خدا را بندگانند که چون

ادامه مطلب

سماع و شاهدبازی در صوفیه – آیت الله مکارم شیرازی

صوفیان با این که طرفدار پشت پازدن به لذایذ جسمانى هستند ، در بعضى از لذایذ مادى، ولع و حرص عجیبى از خود نشان مى دهند. موضوع تمایل به خوانندگى و موسیقى و رقص (که در میان آنها به عنوان «وجد» و «سماع» معروف است) یکى از این موارد است که در میان فرقه هاى صوفیه طرفداران بسیارى دارد، مخصوصاً قسمت خوانندگى که در غالب خانقاهها رایج است.(۱)

افرادى که به خانقاه ها رفت و آمد داشته اند، حکایات فراوانى از خوانندگیهایى که بوسیله جوانان نورس و زیبا که لذات سمعى و بصرى را در یک لحظه به هم آمیخته و تحویل «فقراء الى اللّه»! مى دهند نقل کرده اند!

عجیب تر اینکه ، اینها را وسیله توجه به خدا و در نور دیدن وادیهاى «جذبه» و «شوق» مى دانند. در اینجا لازم مى دانم حکایت جالبى را که در یکى از کتب معروف صوفیه است نقل کنم:

 

+ همچنین مطالعه کنید: شاهدبازی، عشق مجازی و جمال پرستی در تصوف | ملاعبه سران صوفیه با خداوند!

+ و مطالعه کنید: شاهدبازی احمد غزالی

 

رقص ابوسعید!

در کتاب «اسرار التوحید فى مقامات ابى سعید» نقل شده است که «شیخ عبداللّه باکو» (او هم از سران صوفیه است) را به سماع و رقص شیخ ابوسعید انکار مى بود و گاه گاه اظهار مى کرد تا شبى به خواب دید که هاتفى آواز داد: «قوموا وارقصواللّه»

یعنى: «برخیزید و براى خدا رقص کنید»! بیدار شد و لا حول کرد و گفت: این خواب

ادامه مطلب

مقاله ای مبسوط پیرامون تقدیس ابلیس در تصوف – قسمت دوم

حلاج و ابلیس

حلاج (متوفی 309) اثرگذارترین صوفی است که بی پرده در باب تقدیس و تمجید از ابلیس سخن گفته است و مشایخ دیگر تصوف در ابلیس شناسی، راه حلاج را پیموده اند. تاریخ تقدیس ابلیس به طور رسمی، صریح و بی پروا از حسین بن منصور حلاج آغاز می شود. حلاج که به عنوان قهرمان دفاع از ابلیس شناخته می شود فصلی از کتاب طواسین خود را به موضوع ابلیس و تمجید از او اختصاص داده است. با اطمینان می توان گفت که حلاج ، شیطان پرستی بزرگ در میان جماعت صوفیه بود و کار را به جایی رساند که مظهر شرارت عالم هستی را هم ردیف پیامبر اکرم اسلام صلی الله علیه و آله و یگانه مظهر بندگی و رحمت قلمداد کرد و طریقت حسن بصری را در پیش گرفت.[1] تقدیس شیطان

شاید سخن امام هادی علیه السلام در وصف صوفیه که آنها را هم پیمان شیطان (حلفاء الشياطين) معرفی می فرماید ، اشاره به این مبنای آنها در تقدیس ابلیس داشته باشد.[2] حلاج می گوید :

صاحب من و استاد من ابليس و فرعون است. به آتشش بترسانيدند ابليس را، از دعوى بازنگشت. فرعون را بدريا غرق كردند، و از پى دعوى باز نگشت‏.[3] اگر حلاج حتی یک مرتبه قرآن را خوانده بود متوجه می شد فرعون در واپسین لحظات از دعوی خود بازگشت و تسلیم شد و گفت: آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ الَّذي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمين‏ .[4]

حلاج معتقد بود که تنها دو جوانمرد در عالم وجود دارد : ابلیس و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله[5] این سخنان از حلاج و حلاجیان غربی همچون لویی ماسینیون و هنری کربن که کمر بر انهدام اسلام و تشیع بسته اند عجیب نیست ، تعجب از کسانی است که امروزه او را شهید راه الهی می دانند و تمام همت خود را صرف طرفداری از تصوفی کرده اند که ستون و قواعد آن بر پایه تقدیس ابلیس پایه گذاری شده است !

 

اما کار به تخریب چهره ی پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله خلاصه نمی شود . حلاج در رابطه با دیدار ابلیس و حضرت موسی علیه السلام می گوید :

ادامه مطلب

انحرافات مولوی،نقد مولوی – سماع ۶ | سماعِ مولوی با زنان!

سماع مولوی به همراه زنان

پدیده شگفت‌تری از سماع مولوی برپایی «سماع زنانه» توسط مولوی است! در این مراسم (یعنی مراسم سماع صوفیانه – زنانه)، مولوی خود ستاره اصلی رقص و وجد عرفانی است و زن ها – که برخی از آن‌ها از شاهزادگان و اشراف هستند- بر گرد او پروانه‌وار حلقه می­زنند و بعد از ایراد سخنانی توسّط مولوی، مراسم چرخ و رقص با خوانندگی کنیزکان خواننده و نوازنده درباری آغاز می‌شود و تا نیمه­ های شب ادامه می ­یابد.

اینک متن یکی از گزارش­های «سماع زنانه» مولوی برای آگاهی بیشتر از موضوع درج می‌شود:

« از کـُمَّلِ [= بـزرگان] اصحاب مـنقول است که: هـر شب آدینه، مجموعه خواتین اَکابر [= همسران بزرگان] قونیه پیش خاتون [= همسر] امین­ الدّین­ میکائیل، که نایب خاص سلطان بود، جمع می ­آمدند و لابه‌ها[۱] می‌کردند که

ادامه مطلب

انحرافات مولوی،نقد مولوی – سماع ۱ |برتری سماع از نماز!

مولوی و سماع ۱ – مولوی: سماع برتر و بالاتر از نماز است!

برخی از بزرگان صوفیه به شدت شیفته سماع بوده و آنرا یکی از برترین اعمال یا حتی بهترین عمل نزد خداوند می دانند. مولوی، شمس تبریزی، فخرالدین عراقی، اوحد الدین کرمانی و روزبهانی بغلی شیرازی از این دسته اند.

مولوی می گوید: پس غذای عاشقان باشد سماع #### که در او باشد خیال اجتماع

وی حتی سماع را برتر از نماز میداند. افلاکی در مناقب العارفین می نویسد:

روزی در حضور مولانا رباب

ادامه مطلب