عباراتی در تقریر مذهب ابن عربی – وحید باقرپور کاشانی
1. فَاَرْفَعُ الْاَوْلياءِ اَبوبَكْرٍ. والاترين اولياء، ابوبكر است.
عباراتی در تقریر مذهب ابن عربی – وحید باقرپور کاشانی
1. فَاَرْفَعُ الْاَوْلياءِ اَبوبَكْرٍ. والاترين اولياء، ابوبكر است.
دفاع از بخش پایانی دعای عرفه امام حسین علیه السلام در پاسخ به مقاله «ذیل دعای عرفه از امام حسین علیه السلام یا از ابن عطاء الله اسکندرانی صوفی»
نوشته شده توسط مهدی حسینیان
اشاره
در سومین شماره سمات مقاله ای با عنوان «پژوهشی در باره ذیل دعای عرفه» به قلم فاضل ارجمند جناب حجت الاسلام حسن ترابی به چاپ رسید که به نقد ذیل دعای عرفه امام حسین علیه السلام که در کتاب قیّم مفاتیح الجنان آمده است، پرداخته و انتساب این ذیل را به امام علیه السلام مورد رد و انکار قرار داده بود. اکنون آنچه پیش روی شماست نقدی بر مقاله فوق به قلم فاضل ارجمند جناب حجت الاسلام و المسلمین مهدی حسینیان است که از نظرتان می گذرد.
البته باب این گفت و گو مفتوح خواهد بود و در شماره های آتی بدان خواهیم پرداخت.
مقدمه
بخش پایانی دعای عرفه از جمله «إِلَهِی أَنَا الْفَقِیرُ فِی غِنَایَ» تا جمله «وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَحْدَهُ» مورد بحث و گفتگو قرارگرفته است. برخی این بخش را از دعای عرفه امام حسین علیه السلام میدانند، ولی بعضی گویا به دلائلی انکار میکنند و حتماً در این میان برخی در تردید هستند.
این بخش، نخستین بار در إقبال مرحوم سیّد بن طاوس قدس سره آمده است و در کتابهای دیگر این دعا نیامده است. در مصباح کفعمی دعای عرفه مذیّل به این ذیل نیست و حتی در مصباح الزائر که کتاب دیگر سیّد بن طاوس در موضوع دعاست، دعای عرفه بدون این ذیل آمده، که همین نکته جنجال برانگیز شده است، به علاوه که گویا مفاد برخی از جملات این بخش پایانی مورد پسند برخی نیست و آن را سازگار با لحن و آهنگ و مفاد دعاهای أئمه معصومین علیهم السلام نمیدانند؛ جالب است که حتی برخی چون مرحوم علامه مجلسی مدّعی هستند که در برخی از نسخ قدیمی إقبال هم این بخش پایانی نیامده است.
در ادامه چند نکته اساسی، لازم به ذکر است:
۱. اصل در مجموعههای معتبر روایی بر پذیرش است، مگر اینکه
سخنی با ابن عربی
جناب محیی الدین ابن عربی!
این چند جمله را خطاب به تو می نویسم. اگر بگویم در تمام حیات علمی ام شخصیتی به اعجاب تو ندیده ام، دروغ نگفته ام و اگر بگویم در میان آثار و افکار اندیشمندان مسلمان افکار چون تو ذهن مرا به خود مشغول نکرده ، بیراه نگفته ام!
در حیرتم از تو و از مریدانت. در عجبم از کلماتت و در شگفتم از اظهار نظرهایت. مذهب تو چه بود و به کدامین حجت خدا ایمان داشتی؟ آنچه از آثارت به ما رسیده از فصوص و فتوحات و دیگر زبر و رسائلت مطالب زیادی از اندیشه ات را در اختیار ما می گذارد تا مذهبت را بشناسیم. گروهی از مریدانت که در میان شیعیان رشد یافته اند، تو را شیعه می خوانند. آیا واقعاً می شود تو را شیعه خواند، در حالی که تو ما شیعیان را خوک می پنداری؟ و آیا می شود تو را محبّ مولای متقیان علی (علیه السلام) خواند در حالی که ایشان را در معراجت به آسمانها!! در جایگاهی پایین تر از عمر بن خطاب و ابابکر بن ابی قحافه دیدی و علی (علیه السلام) را نصیحت کردی!! که خود را افضل از آنان نپندارد؟!؟! آیا می شود تو را مرید امام حسین بن علی (علیه السلام) آن سالار شهیدان دشت کربلا دانست، در حالی که ویران کننده مزار او یعنی
ذیل دعای عرفه از امام حسین علیه السلام یا از صوفی قرن هفتم ابن عطاء الله اسکندرانی شاذلی صوفی
اهل فلسفه و عرفان اگر چه در برخورد با احادیث و روایات اهل البیت علیهم السلام با سخت گیریها و مناقشات سندی و متنی فراوان برخورد می کنند و یا دست به تأویل مضامین آنها می زنند اما گاه در مواجهه با برخی روایات ( که حجم اندکی دارند) با تساهل فراوان و بدون مناقشات سندی و متنی، آنها را تلقی به قبول کرده و بر اعتبار آنها پای می فشارند و این در حالی است که این روایات از ضعیف ترین روایات سندا و متنا می باشند. از جمله این روایات ذیل دعای عرفه سیدالشهداء علیه السلام است که مورد اعتنای ویژه و فراوان اهل فلسفه و عرفان است.
رد دلایلی بر تشیع جناب ابن عربی 2
یکی از آن ادله که بسیاری از طرفداران دلیل بر تشیع جناب ابن عربی گرفته اند عبارتی است که شیخ در فتوحات مکیه ج3 ص327 ، عبارت باب 366 آورده است در این عبارت جناب شیخ به معرفی امام عصر علیه السلام پرداخته و می فرماید که مهدی علیه السلام از عترت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است و جدش حسن بن علی علیه السلام است .