پیشنهادی:

پاسخ آقای نصیری به اظهارات آیت‌ الله مصطفوی درباره مناظره با آقای غرویان

پاسخ آقای نصیری به اظهارات آیت‌ الله مصطفوی درباره مناظره با آقای غرویان

 

مهدی نصیری در پی اظهارات آیت‌ الله مصطفوی مدیر گروه فلسفه دانشگاه امام صادق (علیه السلام) در مخالفت با برگزاری مناظره میان وی و غرویان، به این سخنان پاسخ گفت.

 

 

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، روزهای چهارشنبه 13 و 21 مهرماه، حجت‌الاسلام «محسن غرویان» عضو هیئت علمی جامعة المصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) العالمیه و «مهدی نصیری» مدیر مسئول فصلنامه معرفتی اعتقادی «سمات» در برنامه زنده تلویزیونی شبکه چهارم سیما با عنوان «زاویه» به بیان نظرات خود در باب «نسبت اسلام و عرفان» پرداختند.

این مناظره علمی واکنش‌های متفاوتی را در بر داشت، اما جدای از اختلاف سلیقه‌ها، می‌توان از این مناظره به عنوان یک اقدام ارزنده در حوزه اندیشه یاد کرد.

در یکی از اظهار نظر‌ها، آیت‌الله «سیدحسن سعادت مصطفوی» مدیرگروه فلسفه دانشگاه امام صادق(علیه السلام) به خبرنگار فارس گفت:

بسیار مناظره اشتباهی بوده است. آقای نصیری آشنا به مبانی فلسفه نیست و برای اینکه اطلاعاتش نسبت به فلسفه ناقص است، به همین علت فلسفه را حجاب دین می‌داند. من نوشته‌های این شخص را دیدم او نباید با اشخاصی مانند غرویان مناظره کند برای اینکه نزد استاد فلسفه، دانش فلسفه نیاموخته است.

پس از این سخنان، مهدی نصیری یادداشتی نوشته و در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است که بدون دخل و تصرف در پی می‌آید:

در ارتباط با اظهارات استاد مصطفوی نکات زیر گفتنی است:

آیت الله سید حسن سعادت مصطفوی در گفتگو با خبر گزاری فارس در باره مناظره اینجانب با جناب حجت الاسلام غرویان اظهار داشته اند:

«بسیار مناظره اشتباهی بوده است. آقای نصیری آشنا

ادامه مطلب

مهدی نصیری : رابطه ی فلسفه و نبوت – نسبت‌ فلاسفه يونان‌ با نبوت‌ و ديانت‌

مهدی نصیری : رابطه ی فلسفه و نبوت
عقل‌ فلسفي‌، عقل‌ مستكفي‌ بالذات‌ بوده‌ و بر اين‌ باور است‌ كه‌ مي‌تواند مستقل‌ از هر منبع‌ ديگر، با اتّصال‌ به‌ عقل‌ فعّال‌، به‌ كمال‌ و سعادت‌ دنيوي‌ و اخروي‌ نائل‌ شود. بديهي‌ است‌ در چنين‌ تلقي‌اي‌ از عقل‌، ضرورتي‌ براي‌ نبوت‌ و ارسال‌ رسُل‌ از جانب‌ خداوند باقي‌ نمي‌ماند.
اما آيا همه فلاسفه‌ به‌ اين‌ نتيجه‌ منطقي‌ اعتقاد خود در باب‌ خودكفايي‌ و استقلال‌ عقل‌ تن‌ مي‌دهند و به‌ نفي‌ و انكار نبوت‌ مي‌پردازند؟ البته‌ چنين‌ نيست‌، چرا كه‌ نه‌ محيط‌ ديانت‌ (پس‌ از ورود فلسفه‌ از يونان‌ به‌ جهان‌ اسلام‌) چنين‌ امري‌ را بر مي‌تابيد و نه‌ مسلماناني‌ كه‌ براي‌ فلسفه‌ آغوش‌ گشودند، از چنان‌ اعتقاد و علقه ضعيف‌ ديني‌ برخوردار بودند كه‌ به‌ انكار نبوت‌ بپردازند؛ اما با اين‌ وجود، در تبيين‌ مسأله‌ نبوت‌ توسط‌ فلاسفه‌، نظرگاه‌هاي‌ غريب‌ و شگفت‌آوري‌ وجود دارد كه‌ ذيلاً به‌ آن‌ها اشاره‌ خواهيم‌ نمود:
نسبت‌ فلاسفه يونان‌ با نبوت‌ و ديانت‌
تا آنجا كه‌ از متون‌ تاريخي‌ بر مي‌آيد، هيچ‌ سند قابل‌ اعتنايي‌ در باب‌ متدين‌ بودن‌ فلاسفه‌ متقدّم‌ چون‌ سقراط‌ و ارسطو و افلاطون‌ به‌ يكي از اديان‌ و شرايع‌ الهي‌ وجود ندارد (1) و بلكه‌ شواهدي‌ برخلاف‌ آن‌ بعضا نقل‌ شده‌ است‌:
1ـ ارسطو اگرچه‌ از خدا سخن‌ مي‌گويد، اما خداي‌ ارسطو شباهت‌ چنداني‌ با خداي‌ اديان‌ الهي‌ ندارد. شهید مطهری می گوید: «ارسطو جز به‌ عنوان‌ محرك‌ اول‌، از خدا تصوري‌ ندارد.» (2)
«به‌ نظر ارسطو، تنها فعل‌ خدا، تعقل‌ در

ادامه مطلب