شیطان از دیدگاه عین القضات همدانی
با دقت در سیره و روش صوفیان و بزرگان ایشان، شاهد تناقضات فاحشی هستیم که اگر بر بطلان عقاید و رای متصوفه همین یک مورد اقامه شود، کافی است. عبدالله بن محمد بن علی میانجی همدانی ملقب و معروف به عین القضات همدانی، از بزرگان صوفیه و جوانی جویای نام و شهرت بود که وقتی در سلک خرقه پوشان در آمد، با طی مسیری که پیش از او حسین بن منصور حلاج رفته بود، شروع به نوعی شطح گویی کرده و همین امر در آخر برای او عواقب ناگواری را به دنبال داشت. وی از قائلین به بحث اعتذار ابلیس است.
صوفیان برای اباحه گری و فرار از شریعت راه های زیادی را رفتهاند و از جمله ی این روشها اعتماد به ظاهر آیات الهی و به اصطلاح ظاهرگرایی است. ایشان برای ترک نماز و روزه و مناسک دیگر دین شریف، متمسک به ظاهر آیاتی شده که برای فهم و درک آن ها باید به روایات و تفاسیر مراجعه نمود. برای مثال این آیه ی شریفهی سورهی مبارکهی حجر که میفرماید: وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ [۱] و پروردگارت را، بپرست، تا لحظه يقين (مرگ) فرا رسد.
برخی ایشان با تمسک به ظاهر این آیه و به بهانهی رسیدن به یقین قلبی، دست از انجام عبادات شسته و خود را در جرگهی کفار به عضویت میرسانند. زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: من ترک الصلاة متعمداً فقد کفر[۲] کسی که نماز را از روی عمد و بدون عذر ترک کند، به تحقیق که کافر شده است و خود ایشان تا آخرین دقایق پایانی عمر مبارک خود در مسجد جهت اقامهی فریضهی نماز، حاضر گردیده بود.
مورد تناقض اعمال صوفیان، دقیقاً همین جاست که ایشان با توجه بر اصراری که در ظاهر گرایی دارند، در رابطه با ابلیس و خلافی که وی انجام داد، مسیر دیگری را پیش گرفته و قائل به اعتذار شیطان شدهاند. در حالی که صریح آیهی قرآن در این باره میفرماید: وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ[۳] و به فرشتگان گفتيم: آدم را سجده کنيد، همه سجده کردند جز ابليس، که سرباز زد و برتری جست و او از کافران بود. میبینیم که نص صریح کلام خدا، شیطان را کافر خطاب کرده و وی را دارای صفت استکبار و کبر میداند.
با این وجود سران تصوف از جمله عین القضات با نادیده گرفتن خطای شیطان و برای تخطئه کردن عمل وی، با طرح سوالی هدفمند میگویند: گيرم كه خلق را، اضلال ابليس كند. ابليس را بدين صفت كه آفريد؟ دريغا گناه، خود همه از اوست كسي را چه گناه باشد؟![۴] وی چونان وکیل مدافع، ابلیس را ستوده و لعن و نفرین را بهترین مدح برای شیطان میداند و مینویسد: نصيب او از دوست لعنت است. او به لعنت زنده است. لذت او از لعن و نفرين بيش از مدح و آفرين است: «اين جوانمرد، ابليس، ميگويد: اگر ديگران از سيلي ميگريزند ما آن را بر گردن خود گيريم.»[۵]
پیش از او نیز سایر بزرگان و نامداران تصوف، سنگ ارادت شیطان را بر سینه کوبیده و او را ستودهاند. حسن بصری او را تا مرز خدایی میبرد و میگوید: اگر ابلیس نور خود را به خلق نمایان کند همه او را به معبودی و خدای میپرستند![۶] این سخنان پیشکسوتان تصوف، و موضعگیری های ایشان باعث تفکیک صفوف ایشان از عقاید مسلمانان گردیده است.
۱- سوره : الحجر آیه : ۹۹
۲- شیخ کلینی در کافی ۳/۴۸۸
۳- سوره : البقرة آیه : ۳۴
۴- صفحه ۱۸۸ تمهیدات عین القضاه همدانی
۵- صفحه ۲۲۴ تمهیدات عین القضاه همدانی
۶- صفحه ۲۱۱ تمهیدات عین القضاه همدانی