سخنرانی آیت الله شوشتری سلوک آیت الله عبدالقائم شوشتری ذکر استاد عبدالقائم شوشتری غم عشق
اما تکذیبیه ای از جانب آقای عبدالقائم شوشتری در فضای مجازی منتشر شد که در بخشی از آن عنوان شده است :
«اخیرا مطلع شدم در سایت ابن عربی مصاحبه ای جعلی و دروغین مورخ ۲۶ خرداد ماه ۱۳۹۵ مطالبی را به اینجانب نسبت داده است. لازم است مندرجات مذکور را تکذیب نمایم و از خداوند هدایت نویسنده را مسئلت دارم»
لازم است ، توجه مخاطبین محترم را به این نکته جلب نمائیم که منبعمصاحبه ای که بر روی این پایگاه قرار گرفته – سایت حجت الاسلام موسوی مطلق (از برترین و شناخته شده ترین شاگردان، ارادتمندان و مروجان مبانی و آموزه های جناب عبدالقائم شوشتری) می باشد.
آدرس مصاحبه مذکور در سایت آقای موسوی مطلق که در تاریخ ۲۶ تیر ۱۳۹۴ ارسال شده است:
در اینکه عبدالقائم شوشتری و موسوی مطلق از صوفیان حوزوی عصر ما هستند، هیچ شک و تردیدی وجود ندارد. کافی است کمی با مبانی صوفیان متقدم و مطالب و آثار آنان آشنا باشیم و سپس سخنان و آثار این دو را با سران صوفیه مقایسه کنیم. خواهیم دید که مطالب این دو همان مطالب صوفیه است که در پوشش عرفان شیعی و معنویت اصیل اسلامی به جوانان ناآگاه و غیرمتخصص عرضه می شود.
عبدالقائم شوشتری از مدافعین تصوف و مدعیان عرفان در حوزه علمیه درباره احادیث ذم صوفیه می گوید:
«این احادیث همگی جعلی است و در قرن یازدهم توسط برخی از اخباریان در مشهد در جریان نزاع با صوفیه جعل شده و در کتابی افزوده گشته و به نام مقدس اردبیلی با عنوان حدیقه الشیعه معرفی گشته است و هیچ حدیث قابل توجهی در نقد فلسفه یا تصوف در هیچ کتاب معتبر یا غیر معتبر شیعی وجود ندارد مگر همین یک جلد کتاب جعلی که یقیناً ساخته قرن یازدهم است. با این حال بزرگان تفکیک چون از جعلی بودن این احادیث مطلع نبوده اند به واسطه خواندن این احادیث طلاب را به اشتباه به اولیاء الهی بدبین می نموده اند…»
این دفاع صریح از صوفیه و بیان چنین مطالبی از یک حوزوی مدعی عرفان بسیار عجیب است. چگونه وی صوفیان را از اولیاء الهی می داند در صورتی که بسیاری از آنها از عامه و مخالفان اهل بیت علیهم السلام بوده اند و توسط اهل بیت علیهم السلام مورد طرد و لعن واقع شده اند! (که در ادامه به نمونه هایی از آن اشاره خواهد شد) . چه کسانی جز امثال حسن بصری، حلاج و مولوی در کتاب حدیقه الشیعه (که مورد تایید محدثین بزرگ شیعه می باشد) مذمت شده اند؟ آیا حلاج ، حسن بصری و … از اولیاء الهی می باشند؟ آیا شایسته است که کسی در کسوت روحانیت شیعه، دشمنان اهل بیت علیهم السلام را اولیاء الله بنامد؟!
بسیاری از روایات نقد تصوف از کتب متقدم شیعه (قرن 4 و 5) نقل شده است و کثرت روایات اهل بیت علیهم السلام در نقد تصوف و مخالفت های شدید علما و محدثین بزرگ شیعه با سران تصوف و عقائد انحرافی آنها بر اهل علم و تحقیق پوشیده نیست که در این مقال تنها به بخشی از آنها اشاره خواهد شد .
می توان مطالب مذکور را به سه گروه کلی دسته بندی نمود :
1- مذمت اصطلاح صوفي و صوفيه در روايات معصومين علیهم السلام . 2- مذمت عقايد و اعمال صوفيه در روايات معصومين علیهم السلام و تاليفات عالمان متقدم شيعه. 3- مذمت سران تصوف در روايات معصومين علیهم السلام و تاليفات عالمان متقدم شيعه.
به دلیل کثرت مطالب ، به صورت کوتاه و مختصر به آنها اشاره می شود :
1- مذمت اصطلاحات «صوفي» و «صوفيه» در روايات معصومين علیهم السلام:
پيامبر گرامي اسلام صلوات الله عليه و آله در حديثي طولاني ضمن
دانلود کتاب داوریهای متضاد درباره ابن عربی نوشته آقای داود الهامی
به روز رسانی : فایل متنی این کتاب تحت اصلاح ، ویرایش و تدوین مجدد قرار گرفت و حجم آن به صورت قابل توجهی کاهش یافت. ضمنا قابلیت استفاده و کپی برداری از متن کتاب نیز در این نسخه فراهم شده است. (تایپ و صفحه بندی : مسافر کربلا – Islamicwallpers.ir)
نویسنده کتاب جناب آقای داود الهامي در مقدمه ذکر کرده اند که این نوشتار شامل تحقیقاتی است که خواننده را علاوه بر احوال ، افکار ، عقاید ، آثار و مشایخ ابن عربی ، بر اعتراضاتی که متوجه اوست آشنا ، و داوری را بر اهل تحقیق آسان مینماید.
جستاری در مذهب محی الدین ابن عربی – برگرفته از فصلنامه معرفتی اعتقادی سمات – آیت الله سید جعفر مرتضی عاملی
آیت الله علامه سید جعفر مرتضی عاملی محقق و نویسنده برجسته شیعه در سال ۱۳۶۴ق، در جبل عامل لبنان دیده به جهان گشود. در سال ۱۳۸۲ ق. جهت تحصیل علوم دینی به نجف اشرف مهاجرت کرد و پس از شش سال به حوزه علمیه قم منتقل و بیش از دو دهه در این حوزه به تحصیل، تدریس و پژوهش پرداخت. از وی تاکنون بالغ بر بیست عنوان کتاب منتشر شده است که معروف ترین و گسترده ترین آنها کتاب الصحیح من سیره النبی الاعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) میباشد.
آثار علامه سید جعفر مرتضی در دفاع از حریم تشیع و معارف قران و اهل بیت علیهم السلام و نیز پیراستن و تصحیح دیدگاهها نسبت به حوادث و رویدادهای تاریخ اسلام جایگاه بلندی دارند. تتبّع وسیع، ارزیابی دقیق، ریشهیابی هوشمندانه از حوادث و سیر آنها، تحریف زدایی و نمایاندن حقایق و واقعیتها، نشان دادن دستهای جعل و تحریف، و افشای چهرههای مزوّر و فریبگر، از ویژگیهای برجسته آثار استاد است.
برخی از عناوین مطروحه در این نوشتار :
تعدّد قدیم!
تجسیم اسرائیلی
هروله الهی!
توحید مشرک و بهشت او
مؤمن در عصیانش مأجور است
خداوند تورات را خودش، با دست خود نوشته است
تخطئه رسول خدا (صلی الله علیه و آله)
استدلال به کار ابن عمر؛ رستگاری با اقتدا به شخص فاسق
برتری ابراهیم (ع) بر پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)
یهود را نه تصدیق میکنیم و نه تکذیب
عیسی (ع)، خاتمِ ولایت عامّه و ابن عربی خاتم ولایت خاصه!
وضوی ابن عربی
غناء در خانه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و تایید گوش فرا دادن به مغنیه ها توسط حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم
شرک حضرت ابوطالب علیه السلام
نسبت دادن کلام حضرت علی (علیه السلام) به خلفای غاصب!
بارها و بارها از اهالی فلسفه و عرفان صوفیانه شنیده شده که از القابی با مضامین الهی بودن برای افلاطون استفاده نموده اند. در همین راستا توجه شما را به گوشه ای از نظرات وی جلب می کنیم:
افلاطون در کتاب پنجم جمهوری نظر خودش را در بارهٔ زنان و کودکان بیان میکند:
زنان مانند مردان هستند. هیچ شغل اجتماعی نیست که خاص یک جنس خاص باشد. تمام حرفه هایی که بر روی مردان گشودهاست، حتی جنگ، بر روی زنان نیز گشوده است.
زنان پاسدار باید متعلق به همهٔ مردان پاسدار باشند و هیچ یک از آنان نباید با مردی تنها زندگی کند.کودکان نیز باید در
موضع عارف و صوفی بزرگ عطار نیشابوری در برابر ابن ملجم
پیش از این گفتیم که مولوی در مثنوی اش بر اساس مذهب و مسلک جبر ، ابن ملجم را از بزرگترین جنایت تاریخ بشری تبرئه می کند و به دروغ از امیر المؤمنین علیه السلام خطاب به ابن ملجم نقل می کند که:
هيچ بغضي نيست در جانم ز تو زان که اين را من نميدانم ز تو
آلت حقي تو، فاعل دست حق كي زنم بر آلت حق طعن و دق!
و نیز می گوید:
یک سر مو از تو نتواند برید چون قلم بر تو چنین خطی کشید!
در کتاب نفحات الانس جامی در شرح احوال مولوی می خوانیم:
روزی شمس الدین، از مولانا شاهدی [زیباروی] التماس کرد. مولانا حرم خود را دست گرفته در میان آورد. [شمس] فرمود که: او خواهر جانی من است. نازنین پسری می خواهم. [مولوی]فی