پیشنهادی:

اختیار خبیث؛ نقدی بر دیدگاه مولوی درباره حضرت ابوطالب علیه السلام – دکتر احمد احمدی

اختیار خبیث؛ نقدی بر دیدگاه مولوی درباره ی حضرت ابوطالب علیه السلام

فصلنامه تخصصی مطالعات قرآن و حدیث سفینه، سال سیزدهم، زمستان 1394، شماره 49 «ویژه حضرت ابوطالب (علیه السلام)»

نویسنده: دکتر احمد احمدی استادیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران [1]

فهرست

چکیده

مقدمه

دیدگاه صوفیه در بحث ایمان ابوطالب

رویکرد مولوی به این مسئله

ایمان‌ ابوطالب‌ در آینه قرآن و حدیث

مهمترین دلایل قائلان به ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام

تحلیل علل و عوامل تاریخی و سیاسی رویکرد مخالفان

دیدگاه‌هایی درباره‌ خاستگاه‌ رویکرد مولوی به عدم ایمان ابوطالب

نقد و بررسی دیدگاه‌های یاد شده

منابع

 

چکیده

این مقاله به بررسی دیدگاه رایج اهل تسنن در مورد ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام و تاثیر آن بر کتب صوفیه می پردازد، و بطور خاص بر مثنوی مولوی تاکید می کند. دیدگاه مولوی در این مورد و دیدگاه های مختلف شارحان مثنوی در این مقاله بررسی شده و بطور تطبیقی، از یک سوی با کلمات خاندان پیامبر علیهم السلام و از سوی دیگر با سیاست های دولت های بنی امیه و بنی عباس تحلیل شده است.

کلمات کلیدی: مولوی, تحلیل تاریخی, ایمان ابوطالب, نقد دیدگاه صوفیه, نقد و بررسی دیدگاه ها, نقد دیدگاه اهل تسنن, مقامات ابوطالب

مقدمه

ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام

ادامه مطلب

دانلود کتاب سه رساله در نقد عرفان (ابن عربی) اثر میرزای قمی (ره)

کتاب سه رساله در نقد عرفان تالیف فقیه و اصولی بزرگ مرحوم ابوالقاسم گیلانی (میرزای قمی) نوشتار حاضر در بردارنده سه رساله اجازه ذکر، فرعوتیه و رد بر صوفیه و وحدت وجود، … ادامه مطلب

توهین ابن عربی به حضرت یعقوب علیه السلام و نسبت حیله و کید به ایشان

محیی الدین ابن عربی تبحر ویژه ای در تاویل نصوص دینی، تبدیل و تعویض جایگاه اشرار و نیکان، و توهین و نسبت های ناروا به انبیاء دارد. پیش تر نیز در برخی مطالب این سایت به نمونه هایی از تاویلات عجیب وی اشاره شد.

برای مطالعه مطالبی از این دست، به لینک های زیر رجوع کنید:

ابن عربی و نسبت دادن عدم آگاهی به حضرت ابراهیم (علیه السلام) و هم صدایی با یهود

ابن عربی : حضرت نوح در دعوت امت خود دچار خطا شد!

ابن عربی : کفار همان اولیاء خدا هستند!! – تاویل عجیب آیات قرآن

برخی تأویلات ابن عربى نسبت به آیات قرآن مجید

دفاع ابن عربی از فرعون – فرعون طاهر و مطهر از دنیا رفت!

 

یکی دیگر از اهانت های ابن عربی به انبیاء الهی، مربوط می شود به حکایت رویای حضرت یوسف علیه السلام. ابن عربی در فصّ نهم کتاب خویش، آیه ۵ سوره یوسف: «یا بُنَیَّ لا تَقْصُصْ رُؤْیاکَ عَلى‏ إِخْوَتِکَ فَیَکِیدُوا لَکَ کَیْداً» را نقل می کند. سپس اضافه می کند که یعقوب علیه السلام این کید و مکر را به شیطان نسبت می دهد. او در ادامه انتساب کید به شیطان را برنتافته و آن کید و حیله را با تاکیدی بیشتر به حضرت یعقوب علیه السلام نسبت می دهد:

«ثم برأ أبناءه عن ذلک الکید و ألحقَهُ بالشیطان، و لیس إلا عین الکید؛ ترجمه: سپس (یعقوب علیه السلام)، فرزندانش را از کید و مکر، بریء کرد و آن را به شیطان نسبت داد و این (عمل یعقوب علیه السلام نیز) نیست جز عین حیله گیری و کید [!]» [۱]

محمدعلی موحد شارح فصوص الحکم نیز با شرح و ترجمه عبارات ابن عربی می نویسد:

«یعقوب با این سخن فرزندان خود را از نسبت کید تبرئه کرد و شیطان را گناهکار دانست و حال آنکه یعقوب خود می دانست که

ادامه مطلب

مقاله ای مبسوط پیرامون تقدیس ابلیس در تصوف – قسمت دوم

حلاج و ابلیس

حلاج (متوفی 309) اثرگذارترین صوفی است که بی پرده در باب تقدیس و تمجید از ابلیس سخن گفته است و مشایخ دیگر تصوف در ابلیس شناسی، راه حلاج را پیموده اند. تاریخ تقدیس ابلیس به طور رسمی، صریح و بی پروا از حسین بن منصور حلاج آغاز می شود. حلاج که به عنوان قهرمان دفاع از ابلیس شناخته می شود فصلی از کتاب طواسین خود را به موضوع ابلیس و تمجید از او اختصاص داده است. با اطمینان می توان گفت که حلاج ، شیطان پرستی بزرگ در میان جماعت صوفیه بود و کار را به جایی رساند که مظهر شرارت عالم هستی را هم ردیف پیامبر اکرم اسلام صلی الله علیه و آله و یگانه مظهر بندگی و رحمت قلمداد کرد و طریقت حسن بصری را در پیش گرفت.[1] تقدیس شیطان

شاید سخن امام هادی علیه السلام در وصف صوفیه که آنها را هم پیمان شیطان (حلفاء الشياطين) معرفی می فرماید ، اشاره به این مبنای آنها در تقدیس ابلیس داشته باشد.[2] حلاج می گوید :

صاحب من و استاد من ابليس و فرعون است. به آتشش بترسانيدند ابليس را، از دعوى بازنگشت. فرعون را بدريا غرق كردند، و از پى دعوى باز نگشت‏.[3] اگر حلاج حتی یک مرتبه قرآن را خوانده بود متوجه می شد فرعون در واپسین لحظات از دعوی خود بازگشت و تسلیم شد و گفت: آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ الَّذي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمين‏ .[4]

حلاج معتقد بود که تنها دو جوانمرد در عالم وجود دارد : ابلیس و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله[5] این سخنان از حلاج و حلاجیان غربی همچون لویی ماسینیون و هنری کربن که کمر بر انهدام اسلام و تشیع بسته اند عجیب نیست ، تعجب از کسانی است که امروزه او را شهید راه الهی می دانند و تمام همت خود را صرف طرفداری از تصوفی کرده اند که ستون و قواعد آن بر پایه تقدیس ابلیس پایه گذاری شده است !

 

اما کار به تخریب چهره ی پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله خلاصه نمی شود . حلاج در رابطه با دیدار ابلیس و حضرت موسی علیه السلام می گوید :

ادامه مطلب

برگی دیگر از انحرافات آقای صمدی آملی | دیدگاه مراجع درباره مطالب صمدی آملی

در پست های قبل به دو مورد از مطالب خلاف و انحرافی آقای صمدی آملی تحت عنوان های «یزید و قاتلان امام حسین علیه السلام هم به بهشت می روند!» و «توهین صمدی آملی به مراجع عظام تقلید + فایل صوتی» اشاره شد.

متاسفانه مطالب انحرافی و خلاف بدیهیات معارف اهل بیت علیهم السلام در سخنان و مکتوبات وی بسیار قابل توجه هست و با جستجو و تتبّع، میتوان لیستی بلند از عناوین آن ارائه داد. لذا بر آن شدیم به بخش دیگری از مطالب وی بپردازیم.

لازم به ذکر است عارفان اصطلاحی (متصوفه) در گذشته برای ادامه حیات مکتب انحرافی خود و برای محفوظ ماندن از مخالفت ها و روشن گری های علمای شیعه، معمولا افکار خود را پنهان، و اینگونه مطالب را تنها

ادامه مطلب

دست یابى به کمال دور از خانه ائمه اطهار (علیهم السلام) ممکن نیست – آیت الله یثربی

دست یابى به کمال دور از خانه ائمه اطهار (علیهم السلام) ممکن نیست – درس اخلاق آیت الله یثربی

 

با کمال تأسّف در حال حاضر بازار تغذیه روحى از غیر درِ خانه وحى آن هم درحوزهٔ علمیّه بسیار داغ شده است. در حالى که فلسفه وجودى حوزه ، تبیین معارف ‏اهل بیت علیهم السلام است اما عدّه‏ ایى در حوزه به جاهایى مى‏ روند که فقط شِبه غذا است.غذاهایى است که شکم را پر مى ‏کند. اینگونه غذاها مغذّى، تقویت کننده و کمال‏آفرین نمى‏ باشد بلکه مضرّ و فاسد کننده روح است.

 

 

آیت الله یثربی در درس اخلاق خود با عنوان « دست یابى به کمال دور از خانه أئمّهٔ اطهار(علیهم السلام) » این چنین بیان داشت:

الحمد للَّه ربّ العالمین وصلّى اللَّه على سیّدنا محمّد وآله الطاهرین ولعنه اللَّه‏على أعدائهم أجمعین.

«إلهى أتراک بعد الإیمان بک تعذّبنی أم بعد حبّی إیّاک تبعّدنی أم مع ‏رجائی لرحمتک وصفحک تحرمنی أم مع استجارتى بعفوک تسلّمنى حاشا لوجهک الکریم أن تخیّبنى لیت شعری أللشَّقاء ولدتنی اُمّی أم للعناء ربّتنی».

 

این جملات از فرمایشات امام سجاد علیه السلام در مناجات ثالثه «مناجات‏الخائفین» مى‏باشد. گاهى امام سجاد علیه السلام از زبان یک تائب پشیمان سخن مى‏گوید؛مناجات التائبین، …، گاهى از زبان خائفى وحشت زده با خدا راز و نیاز مى‏کند؛ مناجات الخائفین ‏و گاهى از زبان امیدوارى مصرّ سخن مى‏گوید؛ مناجات الراجین.

 

همانگونه که

ادامه مطلب

بررسی حدیث «لو علم ابوذر ما فی قلب سلمان…» و سوء استفاده عرفا و متصوفه از آن

بررسی حدیث «لو علم ابوذر ما فی قلب سلمان…» و سوء استفاده عرفا و متصوفه از آن

کوتاه نگاری هایی درباره فلسفه وعرفان (10) – مهدی نصیری – با اندکی تغییر و اضافات

میرزای قمی رحمة الله علیه : سَلّمنا که اسرار انبیا و ائمّه آن باشد که شما می گویید، لکن امر کرده اند به کتمان اسرار ایشان و نهی کرده اند از افشای آن ها در کمال تأکید. پس این فریاد کردن های این جماعت و این سخن ها را در میان مردم عوامّ گفتن، بلکه دشمنی با ایشان است؛ چنان که احادیث بسیار دلالت دارد بر حرمت افشای اسرار. و من هر چند قبول ندارم که آن اسرار این باشد که این جماعت می گویند؛ لکن اگر همین باشد که این ها می گویند، پس جواب امامهای خود را چگونه می دهند که ایشان گفتند: پنهان کنید، و این ها افشا می کنند؟

از جمله مستمسک های اهل فلسفه و عرفان برای اثبات مطلوبیت این دو مسلک، روایتی از

ادامه مطلب

نقد محیی الدین ابن عربی – سخنی با ابن عربی

سخنی با ابن عربی

جناب محیی الدین ابن عربی!

این چند جمله را خطاب به تو می نویسم. اگر بگویم در تمام حیات علمی ام شخصیتی به اعجاب تو ندیده ام، دروغ نگفته ام و اگر بگویم در میان آثار و افکار اندیشمندان مسلمان افکار چون تو ذهن مرا به خود مشغول نکرده ، بیراه نگفته ام!

در حیرتم از تو و از مریدانت. در عجبم از کلماتت و در شگفتم از اظهار نظرهایت. مذهب تو چه بود و به کدامین حجت خدا ایمان داشتی؟ آنچه از آثارت به ما رسیده از فصوص و فتوحات و دیگر زبر و رسائلت مطالب زیادی از اندیشه ات را در اختیار ما می گذارد تا مذهبت را بشناسیم. گروهی از مریدانت که در میان شیعیان رشد یافته اند، تو را شیعه می خوانند. آیا واقعاً می شود تو را شیعه خواند، در حالی که تو ما شیعیان را خوک می پنداری؟ و آیا می شود تو را محبّ مولای متقیان علی (علیه السلام) خواند در حالی که ایشان را در معراجت به آسمانها!! در جایگاهی پایین تر از عمر بن خطاب و ابابکر بن ابی قحافه دیدی و علی (علیه السلام) را نصیحت کردی!! که خود را افضل از آنان نپندارد؟!؟! آیا می شود تو را مرید امام حسین بن علی (علیه السلام) آن سالار شهیدان دشت کربلا دانست، در حالی که ویران کننده مزار او یعنی

ادامه مطلب

خروج از نسخه موبایل