پیشنهادی:

بررسی سند و محتوای حدیث عنوان بصری؛ آیا این روایت از امام صادق علیه السلام است؟

مدیر سایت
475

نکات استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی درباره حدیث عنوان بصری

این روایت اولین بار در مشکاة الانوار وارد شده و در منابع متقدم شیعه و سنی چنین روایتی وجود ندارد.

حدیثی که تعابیر آن اصلا با ادبیات و شیوه های تعبیری اهل بیت علیهم السلام سازگاری ندارد.

محور قرار دادن چنین روایات بی اصل و سندی برای سلوک نادرست است.

برخی تعبیرات این روایت با مصباح الشریعه مطابق است.

اما کتاب مصباح الشریعه نیز از امام صادق علیه السلام نیست بلکه متعلق به یکی از سران صوفیه است.

https://ebnearabi.com/wp-content/uploads/2023/11/onwan-Basri-www.ebnearabi.com-1.mp3?_=1

دانلود فایل صوتی

همچنین بخوانید: مقاله اعتبارسنجی حدیث عنوان بصری (سید جمال حسینی-علی عادل زاده)

توضیحات تکمیلی آقای علی عادل زاده درباره حدیث عنوان بصری

1- قدیمی ترین منبع روایت، مشکاة الانوار است که روایت را بدون ذکر سند و به صورت مرسل نقل می کند. این کتاب مربوط به قرن ششم است یعنی زمانی که تصوف رایج شده است.

و پیش از آن منبعی یافت نمی شود که این روایت را نقل کرده باشد. قرائنی هم وجود ندارد که بشود ثابت کرد که این روایت از منابع متقدم اخذ شده است.

2- گذشته از تاخر منبع و ارسال روایت، عنوان بصری هم شخص کاملا ناشناسی است. با وجودی که شاگردان مالک ابن انس و امام صادق علیه السلام کاملا شناخته شده هستند و درباره عنوان بصری هم ادعا شده که از معمرین و اهل حدیث بوده است، اما هیچ اثری از او در کتب رجال و حدیث و … در منابع شیعه و سنی پیدا نمی شود. و این نکته قابل توجهی است.

3- اشکالات و اضطراب های تاریخی نیز در متن روایت دیده می شود. مثلا در روایت، ادعا شده عنوان بصری چند سال نزد مالک ابن انس درس می خوانده و وقتی امام صادق علیه السلام به مدینه آمدند، او خدمت حضرت رسیده و از محضر ایشان تلمذ کرده است.

در صورتی که اولا امام صادق علیه السلام متقدم بر مالک بن انس هستند.

دوما امام صادق علیه السلام پیش از مالک در مدینه حضور داشتند. و گزارشی وجود ندارد که ایشان سفر و غیبتی طولانی داشته و در مدینه حضور نداشته باشند.

در سیاق روایت نیز چنین تصور شده که حضرت کلا در مدینه نبودند و سپس به مدینه آمده اند.

4- مطلب بعدی اینکه در این روایت، اصطلاح “شریف”، سه بار برای حضرت به کار رفته است. این اصطلاح، یک اصطلاح متاخر است و حداقل از قرن سوم به بعد برای ایشان به کار می رفته است. و این حاکی از آن است که این روایت از قرن سوم به بعد ایجاد یا تنظیم شده است.

5- در این حدیث به روایتی نبوی استناد شده و مسلم فرض شده که برای مخاطب شناخته شده است: اذکر حدیث الرسول ما ملأ آدمي وعاء شرّاً من بطنٍ… الی آخر.

این حدیث نبوی هیچ راوی مدنی ندارد و حدیثی شامی است و در زمان امام صادق علیه السلام در مدینه شناخته شده نبوده است. و نمی توان پذیرفت که شاگرد مالک بن انس این روایت را می شناخته. یک صحابی بیشتر آن را نقل نکرده و او هم در شام نقل می کرده است.

6- نکته بعد، الفاظ و اصطلاحات صوفیانه در این حدیث است. برای نمونه تعابیری چون حقیقة العبودیة دو بار، ریاضت النفس دور بار، مرید الطریق الی الله و… در روایت ذکر شده است که در کنار هم ادبیاتی صوفیانه را تشکیل می دهد.

هر کدام از این اصطلاحات، در منابع صوفیه پرکاربرد بوده و متون مشابه آن یافت می شود. برای نمونه حقیقة العبودیة عبارت و مفهومی پرکابرد در منابع صوفیه است.

المرید و هو من اراد الطریق الی الله … از یحیی بن معاذ در جواهر التصوف نقل شده است.

فلا تشغلنی عن وردی از ذالنون مصری نیز نقل شده است.

بنابراین، ادبیات این روایت در فضای صوفیانه است و نشان می دهد که روایت متاخر است.

7- برخی از جملات این حدیث نیز، انتساب موازی به افراد دیگر دارد.

مثلا عبارت: «لَيسَ العِلمُ بِالتَّعَلُّمِ ، إنَّما هُوَ نورٌ يَقَعُ في قَلبِ مَن يُريدُ اللّه ُ تَبارَكَ و تَعالى أن يَهدِيَهُ»، در منابع اهل سنت معمولا به مالک بن انس منسوب شده است. این عبارت در منابع صوفیه نیز کاربرد بسیاری دارد.

یا تعبیر: «إِنْ قُلْتَ وَاحِدَةً سَمِعْتَ عَشْراً- فَقُلْ إِنْ قُلْتَ عَشْراً لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَةً» به افرادی چون احنف بن قیس یا ضرار بن قعقاع نسبت داده شده است.

همین که این تعابیر به افراد دیگری نیز نسبت داده شده است، می تواند تضعیف کننده این روایت باشد.

مضامین صوفیانه و توصیه هایی که در حدیث عنوان بصری مطرح است و عدم شباهت به روایات دیگر اهل بیت علیهم السلام، حاکی از عدم ارتباط این روایت با امام صادق علیه السلام است.

خصوصا وقتی که حقیقت عبودیت را در سه مورد تبیین می کند. این سه مورد، کاملا در منابع صوفیه پرتکرار است.

مثلا مضمون عبارت: «أَنْ لَا يَرَى الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِيمَا خَوَّلَهُ اللهُ إِلَيْهِ مِلْكاً» از جنید بغدادی نقل شده است.

تعبیر: «وَ لَا يُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِيراً» از سهل بن عبدالله تستری نقل شده است.

رد پای سایر عبارات و مضامین این روایت را نیز می توان در کتب صوفیه یافت.

8- مطلب آخر اینکه وقتی شخصی که اهل ولایت و امامت نیست و اصل اعتقاد او در زمینه امامت دچار مشکل و انحراف جدی است، مذهب حق را نمی شناسد و از اهمیت ولایت بی خبر است و خدمت امام صادق علیه السلام می رسد، بالاخره انتظار می رود حضرت به او بفرمایند که کمتر غذا بخور؟ یا فلان ذکر را بگو؟ یا اینکه او را به هدایت و ولایت رهنمون فرمایند؟

آیا مشکل یک سنی و شاگرد مالک بن انس، این بوده که غذا و آب زیاد می خورده؟ یا مشکلات ریشه ای در زمینه توحید و ولایت و امامت داشته؟ این توصیه ها درباره خوراک و… که بین خود آنها رایج بوده است و پیشتر، به نمونه ای در این زمینه اشاره شد.

https://ebnearabi.com/wp-content/uploads/2023/11/onwan-Basri-www.ebnearabi.com-2.mp3?_=2

دانلود فایل صوتی

  • لطفا از ارسال پیام هایی که به مسائل یا شخصیت های سیاسی مربوط می شود خودداری نمائید.
  • از ارسال کامنت های توهین آمیز پرهیز شود.
  • پیام هایی که در نقد شخصیت های صوفیه معاصر ارسال شوند، به منظور رعایت برخی مصالح عموم تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

خروج از نسخه موبایل