دانلود کتاب داوریهای متضاد درباره ابن عربی نوشته آقای داود الهامی
به روز رسانی : فایل متنی این کتاب تحت اصلاح ، ویرایش و تدوین مجدد قرار گرفت و حجم آن به صورت قابل توجهی کاهش یافت. ضمنا قابلیت استفاده و کپی برداری از متن کتاب نیز در این نسخه فراهم شده است. (تایپ و صفحه بندی : مسافر کربلا – Islamicwallpers.ir)
نویسنده کتاب جناب آقای داود الهامي در مقدمه ذکر کرده اند که این نوشتار شامل تحقیقاتی است که خواننده را علاوه بر احوال ، افکار ، عقاید ، آثار و مشایخ ابن عربی ، بر اعتراضاتی که متوجه اوست آشنا ، و داوری را بر اهل تحقیق آسان مینماید.
سؤالات پانزده گانه شاگردی از استاد حسن زاده آملی – قسمت سوم
حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای خیرالله مردانی در سال 1328 شمسی متولد و در سال 1379 وارد حوزه ی علمیه شد پس از اتمام سطح عالی حوزه نزد آیت الله مکارم شیرازی تلمذ نمود، ایشان صاحب قلم و بیان شیوا و دارای تألیفات ارزنده ای می باشد، هم اکنون در حوزه ی علمیه ی قم به تدریس و تألیف و ارشاد مشغول است، مبارزات ایشان با فرقه های انحرافی مثل صوفیه از طریق مناظره، سخنرانی و تألیفات معروف است.
متن حاضر آخرین بخش از نامه ی ایشان است به آقای حسن زاده ی آملی حاوی پرسش های اعتقادی که از لابه لای کتاب های وی به نظر ایشان رسیده و با کمال تأسف از تاریخ 10/10/1384 که این سؤالات به ایشان ارسال شده تا کنون جوابی دریافت نشده؟!
قسمت سوم
استاد بزرگوار جناب آقای حسنزاده دام عزه
سؤال 13: حضرتعالی درباره ی کتابهایی مانند: مشارق الانوار الیقین حافظ رجب برسی و تفسیر فرات فرموده اید:
(اگر به زبان حدیث آشنا باشیم،
خواهیم دید بسیاری از کتب چون مشارق انوارالیقین،
تألیف الحافظ رجب البرسی و تفسیر فرات کوفی، صحیح
است و غلوی در کار نمی باشد.) (1)
در پاسخ جنابعالی مطالب زیر خدمت شما ارائه می شود:
در مشارق انوارالیقین خطبة البیان ذکر شده است که بنا به قول محققین، خطبة البیان با سه نقل متفاوت و با متن های گوناگون آمده است که هیچ یک از آنها سند معتبر و قابل توجّهی ندارد. (2)
محقّق بزرگ شیعه مرحوم سیّد مصطفی آل حیدر درباره خطبة البیان نوشته است:
مستند صحیحی برای این خطبه نیافته اند و هیچ کدام از محدّثان بزرگ مانند: شیخ کلینی و شیخ صدوق و شیخ طوسی آنرا نقل نکرده اند و از اینکه علامه مجلسی با همه اطلاع و احاطه بر حدیث، این خطبه را نیاورده است، نشانگر بی اعتمادی وی به این خطبه است، علاوه بر اینها خطبه مشتمل است بر کثرت تکرار، الفاظ غریب و متنی سست و دور از بلاغت. (3)
نکته قابل توجه در مورد خطبة البیان آن است که راوی، این خطبه را
ابن عربی : ابوبکر صاحب سرّ پیامبر علیه السلام و شریک نبوت است و کسی بر او برتری ندارد!
ابن عربی درباره ابوبکر می گوید: « … فلیس بین ابی بکر و رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم رجل لانه صاحبُ صدّیقیّه و صاحبُ سرّ . فهو من کونه صاحِبَ سرٍّ ، بین الصدّیقیّه و نبوّه التّشریع و یُشارکُ فیه ، فلا یَفضُلُ علیه مَن یشارکُهُ فیه بل هو مساوٍ له فی حقیقته فافهم ذلک.»[*]
بنابراین طبق اعتقاد ابن عربی بین ابوبکر و رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم شخصی (حائل) نیست زیرا
نقد ابن عربی – ادعای ابن عربی درباره مضامین فتوحات
ابوبکر[۱] محمّد بن علی بن محمّد در سال ۵۶۰ در مُرسِیَه [۲] از بلاد اُندُلُس(اسپانیای کنونی ) متولد شد در شرق به ابن عربی و در غرب به ابن العربی معروف است .
صوفیان او را شیخ اکبر، برخی او را قطب الاقطاب و ولیّ کامل و بعضی او را مُمیت الدّین ،ماحی الدّین و مَحیِی الدّین گویند.
گروهی از علمای شیعه و عامه، شدیداً وی را مذمّت کرده و برخی به کفر وی فتوی دادهاند. مهمترین آثار او فُتوحات مَکّیه ،فُصُوص الحِکَم ،تدبیرات الهّیه و … است .
فتوحات مکّیه مشتمل بر ۵۶۰ فصل است و دایرهالمعارف صوفیّه می باشد .
ابنعربی درباره فتوحات مکیّه و عظمت آن چنین ادّعا می کند:
کسی که نماز خود را از روی عمد ترک کند قضا ندارد – پیامبر اکرم علیه السلام غنا گوش می کردند (نعوذ بالله) – نماز جمعه بر مسافر واجب است – رو به قبله بودن در هنگام غایط و بول کردن جایز است – خوردن و آشامیدن عمدی در روزه، قضا و کفاره ندارد.
امروزه سخن درباره ابن عربی بسیار است ، بعضی او را واصل به حق و بعضی او را دور از حق معرفی می کنند ، بعضی او را از عامه و بعضی از خاصه ، نظر شما چیست ؟ بهتر است که قدری با فتاوی ابن عربی آشنا شوید که شاید بدین وسیله، به جواب سؤالات خود نزدیک شوید.
۱– کسی که نماز خود را حتی از روی عمد ترک کند، قضا ندارد!
این چند جمله را خطاب به تو می نویسم. اگر بگویم در تمام حیات علمی ام شخصیتی به اعجاب تو ندیده ام، دروغ نگفته ام و اگر بگویم در میان آثار و افکار اندیشمندان مسلمان افکار چون تو ذهن مرا به خود مشغول نکرده ، بیراه نگفته ام!
در حیرتم از تو و از مریدانت. در عجبم از کلماتت و در شگفتم از اظهار نظرهایت. مذهب تو چه بود و به کدامین حجت خدا ایمان داشتی؟ آنچه از آثارت به ما رسیده از فصوص و فتوحات و دیگر زبر و رسائلت مطالب زیادی از اندیشه ات را در اختیار ما می گذارد تا مذهبت را بشناسیم. گروهی از مریدانت که در میان شیعیان رشد یافته اند، تو را شیعه می خوانند. آیا واقعاً می شود تو را شیعه خواند، در حالی که تو ما شیعیان را خوک می پنداری؟ و آیا می شود تو را محبّ مولای متقیان علی (علیه السلام) خواند در حالی که ایشان را در معراجت به آسمانها!! در جایگاهی پایین تر از عمر بن خطاب و ابابکر بن ابی قحافه دیدی و علی (علیه السلام) را نصیحت کردی!! که خود را افضل از آنان نپندارد؟!؟! آیا می شود تو را مرید امام حسین بن علی (علیه السلام) آن سالار شهیدان دشت کربلا دانست، در حالی که ویران کننده مزار او یعنی
ذیل دعای عرفه از امام حسین علیه السلام یا از صوفی قرن هفتم ابن عطاء الله اسکندرانی شاذلی صوفی
اهل فلسفه و عرفان اگر چه در برخورد با احادیث و روایات اهل البیت علیهم السلام با سخت گیریها و مناقشات سندی و متنی فراوان برخورد می کنند و یا دست به تأویل مضامین آنها می زنند اما گاه در مواجهه با برخی روایات ( که حجم اندکی دارند) با تساهل فراوان و بدون مناقشات سندی و متنی، آنها را تلقی به قبول کرده و بر اعتبار آنها پای می فشارند و این در حالی است که این روایات از ضعیف ترین روایات سندا و متنا می باشند. از جمله این روایات ذیل دعای عرفه سیدالشهداء علیه السلام است که مورد اعتنای ویژه و فراوان اهل فلسفه و عرفان است.
پس از تقدیم سلام و مراتب تحیّت، غرض از تصدیع، تذکّر مطالبی بود که در آثار جنابعالی منعکس است و به نظر ما، تباین روشن آن با آیات قرآن و احادیثِ ذوات معصومین:معلوم و مشخّص است .
س ۴- حضرتعالی خانقاه و مرشد را به زمان پیامبر اسلام منتسب دانسته و از قول استاد خود چنین نوشته اید: