جایگزین فلسفه یونانی چیست؟
پرسش دیگری که با منتقدان و مخالفان فلسفه و عرفان مصطلح مطرح می شود این است که حرف ایجابی و جایگزین شما برای فلسفه و عرفان چیست؟
پاسخ روشن است: کلام عقلی و وحیانی شیعه که بزرگان و متکلمان شیعه مانند مفید و سید مرتضی و طوسی و حلی و فاضل مقداد و دیگران آثار متعددی در موضوع خداشناسی استدلالی و دیگر اصول عقاید نوشته اند که اکنون به معرفی آنها خواهم پرداخت.
اما پیش از آن باید بگویم که ما به عنوان یک مسلمان و شیعه پیرو اهل بیت علیهم السلام قبل از هر چیز باید به قرآن و روایات معتبر اهل بیت مراجعه کنیم که منبع انحصاری معارف عقلی و تعبدی دین هستند. بدون شک اگر دانش پژوهی و طلبه ای قبل از هر چیز با قرآن همراه با روایات اهل بیت مانوس شود و در آیات الهی و روایات تدبر و تعقل کند و حلاوت معارف ناب وحیانی را بچشد، به سراغ دیگران نخواهد رفت.
متاسفانه عواملی از جمله همین فلسفه و عرفان یونانی حجاب جویندگان و علاقه مندان به موضوعات و مباحث الهیاتی برای مراجعه به کتاب و سنت بوده است و ای بسا طلبه و دانش پژوهی متون متعدد فلسفی و عرفانی را روزها و ماهها و سالها نزد استاد خوانده باشد اما یک بار هم با تامل و تدبر کتاب الهی را که تبیان کل شی در امر هدایت نظری و عملی است، مرور و مطالعه نکرده باشد و همین معامله نیز با روایات اهل بیت علیهم السلام می شود.
واقعا چگونه می توانیم مدعی شناخت توحید حقیقی و الهیات دانی شویم بدون آن که کتاب گرانقدر توحید شیخ صدوق را که جامع آموزه ها و معارف توحیدی اهل بیت است، نخوانده و در روایات آن تامل و تفکر نکرده باشیم. اما به جای آن سالها متون فلسفی ارسطو و افلاطون و افلوطین و ابن سینا و ملاصدرا و ابن عربی و … را زیر و رو کرده باشیم.
پس اولین جایگزین برای فلسفه و عرفان مصطلح کتاب خداوند و قرآن عظیم است که بخشی عظیم از آیات آن به موضوع خداشناسی و اصول عقاید پرداخته و با براهینی چون صنع و حدوث و نظم و تمانع بر اثبات و یگانگی خداوند استدلال کرده است و دومین جایگزین، روایات توحیدی و عقایدی اهل بیت علیهم السلام است که در کتبی چون کافی و توحید صدوق و بحار الانوار منعکس و دسته بندی و موضوع بندی شده است.
پس از کتاب خداوند و سنت عترت معصوم باید به سراغ کتب کلامی بزرگان شیعه برویم که تاکنون دهها اثر در موضوع عقاید استدلالی تالیف کرده اند که بنده به گزیده ای از آنها در زیر اشاره می کنم:
۱. النکت الاعتقادیه شیخ مفید (متوفی ۴۱۳ )
۲. الاقتصاد فیما یتعلق بالعباد شیخ طوسی (متوفی۴۶۰)
۳. جمل العلم و العمل سید مرتضی (متوفی۴۳۶)
۴. الذخیره فی علم الکلام، سید مرتضی
۵. تقریب المعارف، ابوالصلاح الحلبی (متوفی۴۴۷)
۶. المسلک فی اصول الدین، محقق حلی (متوفی ۶۷۶ )
۷. قواعد المرام فی علم الکلام، ابن میثم بحرانی (متوفی ۶۹۹)
۸. کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، علامه حلی (متوفی۷۲۶ )
۹. نهایه المرام فی علم الکلام، ۳ جلد، علامه حلی (متوفی ۷۲۶)
۱۰. عجاله المعرفه فی اصول الدین، قطب الدین راوندی (قرن ۷ )
۱۱. الاعتماد فی شرح واجب الاعتقاد، فاضل مقداد (متوفی ۸۷۶ )
۱۲. الانوارالجلالیه فی شرح فصول النصیریه، فاضل مقداد (متوفی ۸۷۶)
۱۳. اربع رسائل، شهید اول (متوفی ۸۷۷ )
۱۴. حق الیقین، علامه مجلسی ۲ جلد (متوفی ۱۱۱۱)
۱۵. العقاید الجعفریه، کاشف الغطاء (متوفی ۱۲۲۸)
۱۶. البراهین القاطعه فی شرح تجرید العقائد الساطعه، محمد جعفر استر آبادى (متوفی۱۲۶۳ )
۱۷. کفایه الموحدین، طبرسی نوری (متوفی ۱۳۱۷)
۱۸. هدایه الامه الی معارف الائمه، شیخ محمد جواد خراسانی (متوفی ۱۳۹۷)
و در میان معاصرین و زندگان می توان به آثار اساتیدی چون آیت الله سیدان و حسن میلانی و محمد تقی سبحانی و رضا برنجکار و سید قاسم علی احمدی مراجعه کرد.
جایگزین عرفان مصطلح و صوفیانه
در عرفان دو محور مطرح است: عرفان نظری و عرفان عملی
جایگزین عرفان نظری ترکیبی از خداشناسی عقلی و استدلالی همراه با آموزه های وحیانی درباره اسماء و صفات خداوند و مباحث مربوط به جبر و اختیار و فطرت است و بهترین منبع آن پس از قرآن، کتب روایی به خصوص کتاب توحید صدوق (متوفی ۳۸۱) است.
از جمله مباحث مطرح در عرفان، موضوع محبت به خداوند است که عرفا از آن با واژه عشق یاد می کنند اما قرآن و عترت از بکارگیری این واژه جز در دو سه مورد در روایات، اباء و امتناع کرده اند که باید در بحثی جداگانه به آن بپردازیم.
در موضوع محبت بعد از آیات قرآنی ای که چنین مضامینی دارند، برخی از ادعیه، سرشار از چنین مضمونی عاری از هر گونه کدورت و تشبیه (که در متون عرفانی یونانی فراوان است مانند حرفی که حلاج زده و انا الحق گفته و یا جنید «لیس فی جبتی الا الله» گفته) هستند؛ مانند دعای عرفه (البته بدون ذیل آن که انتساب آن به امام حسین علیه السلام هم به دلیل ضعف سند و هم اشکال در دلالت و محتوا رد شده و ثابت شده که متن ذیل از انشائات فردی به نام ابن عطاء الله اسکندرانی از صوفیه است) و برخی ادعیه موجود در صحیفه سجادیه مانند مناجات خمس عشر و دیگر کتب ادعیه شیعه که تالیف بزرگانی چون سید بن طاوس و کفعمی هستند.
در بخش عرفان نظری باید به موضوع پیامبرشناسی و امام شناسی و مباحث مربوط به ولایت معصومین علیهم السلام نیز توجه کرد که با مبحث توحید و خداشناسی ارتباط وثیق دارند. در این بخش نکته مهم آن است که نه به ورطه غلو بیافتیم و نه اهل تقصیر و کوتاهی در شناخت مقامات عالیه آن ذوات مقدسه باشیم.
در این موضوع نیز باز قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام که در کتبی چون کافی و دیگر کتب معتبر روایی منعکس است بهترین منبع به شمار می رود و نیز آثار متعددی که متکلمان شیعه در این زمینه دارند.
در بخش عرفان عملی و سیر و سلوک می دانیم که مهمترین گام برای سلوک عملی و تقرب به خداوند، عمل به شریعت است که گام اول آن انجام واجبات و ترک محرمات است و گام بعدی انجام نوافل و مستحبات (بویژه نافله شب) و ترک مکروهات است.
زیارت اهل بیت علیهم السلام و توسل به آن ذوات مقدسه از مهمترین عناصر سیر و سلوک وحیانی است.
تخلق به اخلاق فاضله و اجتناب از اخلاق رذیله که در کتاب و سنت به عالیترین شکل منعکس است، جزئی دیگر از سیر و سلوک صحیح است.
توجه به وظایف و تکالیف اجتماعی مانند قضای حوائج مومنان و رسیدگی به گرفتاران و نیازمندان و فقرا ـ که بالاترین ثوابها و تعالی معنوی را به دنبال دارد ـ رکنی دیگر از ارکان سیر و سلوک است و موضوعاتی دیگر که جا دارد در اثری مستقل و نگارشی جدید به آن پرداخته شود.
بنا بر این در موضوع عرفان نیز کمترین نیازی به مراجعه به متون عرفانی یونانی و صوفیانه که آکنده از توحید باطل تشبیهی، شریعت گریزی، قطب محوری، چله نشینی، ریاضات غیر شرعی و کشف و شهودات نامعتبر و بعضا شیطانی است، برای شیعیان اهل بیت علیهم السلام وجود ندارد.
نویسنده: استاد مهدی نصیری (با ویرایشات جزئی)