نقد و بررسی اندیشه ولایت در عرفان نظری [1] – استاد محمدمهدی طوبایی [2] چکیده ولایت در مکتب عرفا پیوند وثیقی با توحید عرفانی و مقامات خداوند دارد؛ زیرا ولایت ازجمله مقاماتی است که سالک … ادامه مطلب
سید دلدارعلی نقوی لکهنوی (۱۱۶۶ق – ۱۲۳۵ق) مجتهد، فقیه و متکلم شیعه اهل هندوستان و ملقب به غفران مآب است. او به عنوان مؤسس حوزه علمیه در لکهنو، مجدد تشیع و بانی … ادامه مطلب
صوفیان و عارفان مسلمان، گفتارها و سخنانی از خود بر جای گذاشته اند که جنجال آفرین و پرمسئله بوده است؛ زیرا دستکم درظاهر مخالف دین و درک آدمی قلمداد میشده است. روزبهان بقلی شیرازی نیز با نگارش کتاب شرح شطحیات، در تأویل و توجیه آن دسته از سخنان صوفیه که خارج از حد معروف بوده، کوشیده است. در این نوشتار ضمن پرداختن به معنا و تاریخچه «شطح»، شطحیات دو تن از صوفیان در کتاب یادشده، یعنی ابوالحسین مزیّن و ابوالقاسم نصرآبادی به دلیل اهمیت محتوا بررسی شده است. محتوای شطحیات این دو تن، شامل مباحثی در باب عبودیت، ربوبیت و استغفار است که از چالشی ترین
صوفیان با تفکیک میان سلسله انبیا و سلسله اولیا، ویژگی دسته اول را مخاطبه با واسطۀ خداوند با ایشان و ویژگی دسته دوم را که خود را نیز جزو ایشان معرفی کردهاند، مخاطبه بیواسطۀ خداوند با ایشان دانستهاند؛ بر این اساس این پرسش مطرح میشود که مبنای نظری صوفیان بر اینکه اولیای غیرپیامبر در جایگاهی برتر از مقام انبیا قرار گیرند و به طور مستقیم با خداوند سخن بگویند چیست؟ و نیز این مخاطبۀ مستقیم با چه مضامینی صورت میگیرد. در نوشتار حاضر با هدف پاسخ به این دو پرسش، افزون بر ایضاح ولایت صوفیانه، دو تجربۀ معراجگون صوفیان که در آن مدعی مخاطبه مستقیم با خداوند شده است، به روش توصیفی_تحلیلی بررسی میگردد: یکی معراج بایزید و دیگری اسراء ابنعربی. تحلیل این دو تجربه نشان میدهد که اولاً صوفیان برای خود امکان تجربهای مشابه تجربۀ معراج پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) قائلاند؛ به گونهای که در طی آن چنان خود را به لحاظ وجودی به خداوند نزدیک میدیدند که هیچ واسطهای، اعم از انس و ملک، میان ایشان و خداوند باقی نمیماند و ثانیاً محور اصلی و نهایی گفتگوی ایشان با خداوند اینهمانی دو طرف گفتگو بوده است.
کلیدواژهها
وحی، الهام، نبوت، ولایت، بایزید، ابنعربی.
مقدمه
از جمله تجربههای باطنی صوفیان که در آثار خود فراوان از آن سخن گفتهاند سخنگفتن مستقیم خداوند با ایشان است. در بسیاری از این تجربهها صوفیِ مورد خطاب الهی فقط شنونده نیست؛ بلکه
مشایخ بزرگ صوفیه در آثار ابن عربی – حسین بن منصور حلاج
ابن عربى توجه و عنايات زيادى به اين صوفى نامدار دارد و از مقامات و احوالش سخنها مى گويد . ابن عربى علاوه بر رساله مستقلى كه در شرح عقايد حلاج به نام «السراج الوهّاج في شرح كلام الحلّاج» نوشته در ساير آثار خود ، به ويژه كتاب فتوحات مكيه نيز به كرّات از وى نام برده ، تجليل و تكريمش كرده ، با لحن موافق و نظر قبول ، به نقل اخبار و اذواقش پرداخته است ؛
براى نمونه :
در باب بيستم فتوحات مكيه كه در عالم عيسوى سخن مى گويد ، علمى را كه هم متعلق به طول عالم – كه عالم روحانى و عالم معانى است – و هم متعلق به عرض عالم – كه عالم خلق و طبيعت و اجسام است(1) – علم حلاج مى داند و مى نويسد :
و هذا كان علم الحسين بن منصور رحمه اللَّه .
پس از آن مى افزايد :
هر گاه شنيدى كسى از اهل طريقت ، مانند حلّاج و جز او ، درباره حروف تكلم مى كند و مى گويد : طول فلان حرف چنان است ، مثلاً چندين ذراع ، يا وجب و عرضش چنين ، مقصود از طول
دیدگاه مرحوم علامه محقق علی رجبی دوانی درباره حسين بن منصور حلاج
مرحوم علی دوانی می نویسد:
حسين بن منصور حلاج از مردم بيضاء فارس بوده و در واسط عراق نشو و نما يافته است.
بايد دانست كه به گفته عطار در «تذكرة الاولياء» و جامى در «نفحات الانس» و ساير منابع، اكثر مشايخ صوفيه حسين بن منصور حلاج را از سلك تصوف خارج دانسته اند و نيز در تمام تذكره ها و كتب صوفيه حلاج را سنى مي دانند. ولى به نظر مي رسد كه وى ادعاى تشيع داشته، كه به دروغ مدعى نيابت امام زمان و بابيت بوده است.
نكته ديگر اينكه گروهى از صوفيه نظر به حالات عجيب و ادعاهاى غريب او، گفته اند دو حسين بن منصور بوده؛ يكى
هشدار آیت الله بحرالعلوم میردامادی درباره همايش عرفان شرق در شاهرود
دنیای عجیبی است یکی بنام عرفان و شور عرفانی، با سر تکان دادن و حرکات عجیب، شطحیات ارائه می دهد و در عالمی به دور از «عقل و نقل» کلمات ناشایست و – بقول اهل خرقه- عاشقانه می گوید، دیگری به نام اندیشمند و متفکر ماتریالیست، این کلمات بی دلیل و خارج از نظام عقل و نقل را نُقل مجلس ملحدین کرده و نظم منطقی داده با صغری و کبری به این نتیجه می رسد که باید خلائق را از دین و دیانت و از دست الهیون نجات داد.
به گزارش شیعه آنلاین، پس از آنکه حضرت آیت الله شیخ «لطف الله صافی گلپایگانی» از مراجع عظام تقلید نسبت به همایش ملی عرفان شرق هشدار داده بودند، اکنون آیت الله بحرالعلوم میردامادی از اساتید حوزه علمیه نجف اشرف نیز به برگزاری این همایش اعتراض کرده و نسبت به برگزاری آن هشدار دادند. متن اعتراض این استاد حوزه علمیه نجف اشرف به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم،
یریدون لیطفئوا نورالله بأفواههم والله متم نوره و لو کره الکافرون .. طبق اطلاعات واصله عده ای در صدد برگزاری مراسمی با عنوان اولین همایش ملی عرفان شرق و توسعه گردشگری در شاهرود، شهر فقهاء عظیم الشأن و علماء ربانی هستند که بنا باطلاعیه همایش، بنا دارند عرفان شرق را در معرض نگاه گردشگران و توریستها (و مستشرقین) قرار دهند و زمینه ایجاد پژوهشگاه عرفان شرق را فراهم نمایند.
دنیای عجیبی است یکی بنام عرفان و شور عرفانی، با سر تکان دادن و حرکات عجیب، شطحیات ارائه می دهد و در عالمی به دور از «عقل و نقل» کلمات ناشایست و – بقول اهل خرقه- عاشقانه می گوید، دیگری به نام اندیشمند و متفکر ماتریالیست، این کلمات بی دلیل و خارج از نظام عقل و نقل را نُقل مجلس ملحدین کرده و نظم منطقی داده با صغری و کبری به این نتیجه می رسد که باید خلائق را از دین و دیانت و از دست الهیون نجات داد.
راستی، چه ارتباطی بین این عرفان و نفی خالق جهان عزّ اسمه وجود دارد که «میرفطروس» ملحد سیه دل، عاشق «حلاج»