مطلبی تازه یافت درباره علی قلی جدید الاسلام و پدر رافائل دومان در اصفهان صفوی
حجت الاسلام رسول جعفریان در وبلاگ خود نوشت: رافائل دومان و آنتونیو دوژزو، دو کشیش فرانسوی و پرتغالی بودند که دومی مسلمان شد و مترجم شاه سلطان حسین. یک نویسنده صفوی، از هر کدام اینها خاطرهای در کتابش نقل کرده است.
سالها پیش کتاب «سیف المومنین فی قتال المشرکین» از آنتونیو دوژزو، کشیش پرتغالی را که در اصفهان تغییر دین داد و مسلمان شد و اسمش را علی قلی بیک گذاشت، منتشر کردم (قم، ۱۳۷۵). آن وقت نمی دانستم وی چه زمانی درگذشته، اما بعدها دوستم جناب فلور یادداشتی در باره تاریخ درگذشت وی یافت و نوشت که یادداشتى پیدا کردهاند که ضمن آن کشیشى در تاریخ دهم مارس ۱۷۳۴ (حوالى شوال ۱۱۴۶) به هلند خبر داده است که على قلى بیک که از وى با عنوان مرتد یاد کرده، درگذشته است.
آقاى روضاتى احتمال دادهاند که خیابانى که در نزدیکى چهارسوى شیرازیها به نام کوچه على قلى بیک هست، شاید به نام وى نامگذارى شده بوده است. (بنگرید: دومین دو گفتار، ص ۶۷)
به هر حال، علیقلی بیک مترجم دربار شاه سلطان حسین صفوی و به اصطلاح دیلماج بود. امروز که متنی از دوره صفوی را مرور می کردم، دیدم نویسنده یادی از او کرده و مطلبی از وی نقل کرده است. نویسنده این متن، در بخشی از این کتاب که اشارتی به صوفیه
حجت الاسلام رسول جعفریان پژوهشگر حوزه تاریخ اسلام و ایران، استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران و رئیس کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران است.
وی در وبلاگ خود گزارش مفصلی ارائه می دهد از کتابی که توسط علم الهدی، فرزند فیض کاشانی تالیف شده است.
ابتدا در این پست گزیده ای از انتقادات علم الهدی به صوفیه و توضیحات رسول جعفریان ذکر می شود و در ادامه می توانید تفصیل گزارش وی از کتاب را دانلود نمائید.
گزیده ی گزارش رسول جعفریان از کتاب علم الهدی در رد صوفیه (با ویرایش جزئی توسط مدیران سایت)
در میان فرزندان فیض کاشانی، محمد علم الهدی، زبده گی خاصی دارد و آثاری با ارزش از او برجای مانده است. کتاب معادن الحکمه فی مکاتیب الائمه(علیهم السلام) او از جمله با ارزش اوست. بنده توفیق چاپ رساله بلند او با عنوان «عبرت نگار در ستایش علمای درایت نثار» را داشتم. آن رساله، درباره علم و جایگاه آن نوشته شده و از نظر بنده که علاقهمند به بحث تاریخ علم بودم، اثری با ارزش و گرانبها بود. محمد علم الهدی، در سال ۱۰۳۹ به دنیا آمده و به سال ۱۱۱۵ درگذشت. رساله عبرت نگار، در سال ۱۱۰۰ در قمصر نوشته شده، و رساله حاضر «رد صوفیه» که متأثر از آن اثر هم هست، باز در قمصر، اما هفت سال بعد، به سال ۱۱۰۷ نوشته شده است.
علم الهدی در مقدمه کوتاه کتاب خود در رد صوفیه، درباره علت نگارش می گوید که خواسته است تا « رساله واضحه الدلاله نویسد، در لعن و طعن جماعت صوفیه که تابع معاندان اهل بیت پیغمبرند در بوادی ضلال بعید؛ و مبتدع حرکات فتنه گسترند در بسیاری از موارد وعد و وعید». این هدف نگارش این کتاب است که به آن وفادار مانده است.
این کتاب در یک مقدمه، شش گفتار، و یک انجام، ترتیب یافته و هر گفتار، چندین فصل دارد: گفتار اول در وجوب تمسّک به حبل اطاعت از امامان(علیهم السلام). گفتار دوم در لعن معاندان ائمه انام و تغییر دهندگان شعائر اسلام گفتار سوم در نکوهش سکوت و آرام به هنگام ظهور بدعت در شرایع اسلام گفتار چهارم در ستایش پروردگار، و اِشعار به اختلاف اصناف اذکار گفتار پنجم در حرکات ناهنجار در مقام یادآوری داور بردبار گفتار ششم در تثریب صوفیان خیره سر به تقریب اقوال جیله گر و اعمال فتنه گستر انجام در تحذیر احباب از پندار ناصواب.
در گفتار نخستین، بحث از وجوب تمسک و اعتصام به حبل اطاعات امامان(علیهم السلام) مطرح شده و او با ارائه چند حدیث و روایت، نشان میدهد که دین درست همین است که ما در تمام امور، تابع امامان باشیم و روشهای اختراعی برابر آنان، ایجاد نکنیم. علت آن هم این است که ائمه همه چیز را بیان کردهاند و «نکتهای از لطایف معارف نیست که روایات وافی هدایاتشان از آن خالی» باشد.
از عبارات او روشن میشود که صوفیان را کسانی میداند که از دایره تمسّک به اهل بیت، خارج شدهاند.
گفتار دوم کتاب، با عنوان در لعن معاندان ائمه انام و تغییر دهندگان شعائر اسلام، تأکیدی بر جدا کردن شیعیان از دیگران و اینکه لازم است تا به اصول تولّی و تبرّی پای بند باشیم
در حقیقت از دیدگاه علم الهدی، تصوف جریانی است که وابستگی به تشیع ندارد و به عکس،