پیشنهادی:

واکنش آیت الله مکارم شیرازی به ساخت سریالی درباره شمس تبریزی

استفتاء جمعی از طلاب پیرامون ساخت سریالی درباره شمس تبریزی چندی پیش خبرهایی مبنی بر ساخت فیلم یا سریالی درباره شخصیت شمس تبریزی و مولوی منتشر شد که قرار است با بازی … ادامه مطلب

مرحوم آیت الله میلانی: از اسفار، تنها به بسم الله الرحمن الرحیم آن معتقدم | ویدئو

دیدگاه آیت الله سید محمدهادی میلانی درباره فلسفه و اسفار ملاصدرا آیت الله سید علی میلانی از جد خویش، آیت الله سید محمدهادی میلانی (ره) نقل می کنند که مبنای ایشان اینگونه … ادامه مطلب

ملاصدرا و بی نیازی از حجت معصوم پس از ختم نبوت و در آخرالزمان/تقریر دکتر دینانی

بی نیازی از امام معصوم در دوران غیبت در کلام ملاصدرا

ملاصدرا در شرحش بر اصول کافی سخنی بس عجیب را مطرح کرده است. او در ذیل حدیث بیست و یکم از احادیث کتاب عقل و جهل اصول کافی، از کفایت‌ عقل‌ پس‌ از ختم‌ نبوت‌ و عدم‌ نیاز مردم‌ در آخرالزمان‌ به‌ حجت معصوم به دلیل ترقی عقول مردم، سخن‌ گفته‌ است‌.

حدیث ۲۱ از احادیث کتاب عقل و جهل اصول کافی: «عن ابى جعفر علیه السلام قال: اذا قام قائمنا وضع اللّه یده على رءوس العباد فجمع بها عقولهم و کملت احلامهم»[۱]. ترجمه: «هر گاه قائم ما قیام کند خداوند دستش را بر سر بندگان قرار می دهد تا عقل هایشان را جمع کند و اندیشه شان کامل شود.»

ملاصدرا در شرح حدیث فوق می نویسد:

«ثم من بعثه الرسول صلّى اللّه علیه و آله الى اخر الزمان کانت الاستعدادات فى الترقى و النفوس فى التلطف و التزکى، و لهذا لم یحتاجوا الى رسول اخر یکون حجهَ من اللّه علیهم و انما الحجه منه علیهم هو العقل الّذی هو الرسول الداخلی کما دل علیه الحدیث السابق و الحدیث اللاحق أیضا. ففى اخر الزمان یترقى الاستعدادات من النفوس الى حد لا یحتاجون به الى معلم من خارج على الرسم المعهود بین الناس الآن، بل یکتفون بالالهام الغیبى عن التأدب الوضعى و بالمسدد الداخلی عن المؤدب الخارجى و بالمکمل العقلى عن المعلم الحسى کما لسائر الاولیاء، فملک روحانى هو ید اللّه یجمع عقولهم و یکمل احلامهم.» [۲]

ترجمه: «از بعثت حضرت رسول صلی الله علیه و آله تا آخرالزمان استعدادهای مردم در ترقی است و جانهایشان در مسیر لطافت و پاکی، و به همین جهت نیازی به رسول دیگر که حجت از جانب خداوند بر آنها باشد ندارند و حجت خداوند بر آنها همان عقل است که رسول داخلی است ـ همان گونه که حدیث سابق و لاحق بر آن دلالت می کندـ . پس در آخرالزمان استعدادهای انسانها تا حدی ترقی پیدا می کند که به معلمی از بیرون ـ به رسم شناحته شده ای که الان در بین مردم است ـ نیازی ندارند بلکه با الهام غیبی از آموزش وضعی و بیرونی، و با راهنمای داخلی، از مودب و معلم خارجی، و با کمال بخش عقلی از معلم حسی بی نیاز می شوند همان طور که برای سایر اولیاء چنین است. پس فرشته ای روحانی که عبارت از دست خداوند عقلهایشان را جمع و اندیشه هایشان را کمال می بخشد.»

عبارت ملاصدرا صراحت دارد در این که پس از ختم نبوت و دوران آخرالزمان، مردم به دلیل تکامل عقلی، از حجت ظاهری که امام معصوم است، بی نیاز می شوند. ملاصدرا همچنین در اینجا دچار یک خلط مبحث شده و روایت فوق الذکر را که مربوط به دوران پس از ظهور حضرت حجت (سلام الله علیه) است، به دوران پس از ختم نبوت و آخرالزمانِ قبل از ظهور ربط داده است. البته اگر کسی بگوید که این سخن صدرا مربوط به بعد از ظهور است که مردم عقولشان کامل می شود، باز هم این حرف، حرف غلطی است که بگوییم مردم در این صورت، از حجت و امام معصوم بی نیاز می شوند.

این عبارات جناب صدرا در تقابل کامل با دهها آیه و روایت و مسلمات تشیع است و در همین کتابی که ایشان آن را شرح کرده ـ یعنی اصول کافی ـ بابی هم به نام

ادامه مطلب

شطرنج بازی با نوجوان زیبارو و تجویز شرابخواری شمس تبریزی و مولوی

شطرنج بازی شمس تبریزی با نوجوانی فرنگی و زیبارو

چنانچه نقل است بعد از اینکه شمس از مولوی دور شد، او افرادی را برای بازگرداندن شمس می فرستد:

«روزى خدمت مولانا وى را گفت: «به دمشق رو به طلب مولانا شمس الدّین، و چندین سیم و زر با خود ببر و در کفش آن سلطان ریز و کفش مبارکش را طرف روم بگردان! چون به دمشق رسى، در صالحیّه خانى است مشهور، یکسر به آنجا رو که وى را آنجا یابى که با فرنگى پسرى صاحب جمال شطرنج مى ‏بازد»[۱]

اوحدالدین کرمانی از “شمس تبریزى” مى‏ خواهد که در بغداد بماند و شمس از وی میخواهد که نزد مریدان، شرب خمر کند:

«[اوحدالدین کرمانی]روزی گفت: چه باشد مگر با ما باشى؟ گفتم: به شرط آن که آشکارا بنشینی و شرب کنی پیش مریدان و من نخورم. گفت: تو چرا

ادامه مطلب

المجاز قنطره الحقیقه و عشق به نوجوانان زیبارو از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا

عشق به کودکان خوش چهره و ظرفاء در اسفار ملاصدرا

از مطالب شگفت‏ انگیز حجه الحق (ابن سینا) ، نظریه قاعده «المجاز قنطره الحقیقه» است. ابن سینا با چیدن مقدمات چهارگانه به عنوان اولین فیلسوفِ مسلمان، مبناى تئوریک عشق را به صورتِ زیبا و ملیح بنیاد نهاد! و این ابتکار مختص اوست و حکماى بعد از او ـ از جمله صدرا ـ در واقع از خوان رنگارنگ او بهره برده ‏اند.

در فصلى که تحت عنوان: عشق ظرفاء و فتیان للأوجه الحسان (یعنى عشق ظریفان و جوانان نسبت به زیبارویان) در رابطه با عشق مجازى، به گمان خود متبحرانه استدلال مى‏ آورد و مبناى فلسفى و عقلى این نوع عشق را محکم و استوار مى‏ کند. در راستاى این هدف طاقت فرسا ـ اما دلپذیر ـ چهار

ادامه مطلب

خروج از نسخه موبایل