دکتر سید یحیی یثربی، استاد سابق فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی و نویسنده کتاب عرفان نظری و صاحب تفسیر روز معتقد است که در تفسیر عرفانی این ادعا وجود دارد که تفسیر، نتیجه کشف و شهود است، اما این مسئله از چند جهت اشکال دارد؛ نخست اینکه از کجا معلوم این کشف حقانی است و شیطانی و نفسانی نیست. اشکال دیگر آن است که کشف یک تجربه است و تجربه را نمیتوان به مردم منتقل کرد. شما عطری را استشمام میکنید که به شما میرسد اما نمیتوانید دقیقا آن تجربه را به دیگران منتقل کنید، حال چطور این کشفیات را به دیگران منتقل کردهاند، در صورتی که به اتفاق آرای عرفا، یافتههای عرفانی قابل انتقال به دیگران نیستند.
سومین اشکال این است که این برداشتهای عجیب و غریبی که در تفسیر عرفانی از قرآن میشود، هیچکدام با هیچ عنوانی نهتنها با قرآن سازگار نیست، بلکه ضد قرآن است؛ برای مثال چنانچه آمد خدا در قرآن همیشه میگوید بت نپرستید، اما این تفسیر میگوید، همه چیز را میتوانید بپرستید، از این رو تمام معانی که در تفسیر عرفانی آمده با هیچ عقل و منطقی نمیتوان تفسیر قرآن دانست.
مشروح مصاحبه دکتر یثربی را در ادامه ملاحظه میکنید:
به عنوان پرسش نخست بهتر است از اینجا آغاز کنیم که ممیزه تفسیر عرفانی قرآن کریم چیست و به چه تفاسیری عرفانی میگوییم؟
عرفا معتقد هستند فهم قرآن چهار مرحله دارد که به ترتیب عبارتند از
عشق در قرآن کریم و احادیث معصومان علیهم السلام به کار نرفته است. اما، محبت بارها و بارها به کار رفته است… از آنجا که اسلام یک دین عقلانی است، لذا محبت را قبول دارد، ولی عشق را نمیپذیرد!
به صورت متعدد بحث کردهایم که مسائلی مانند ریاضت، فنا و شهود به چه معناست و چه تبعاتی خواهد داشت… و نشان دادهایم که این مکتب یک مکتب زندگیسوز بوده و اسلام به همین دلیل عرفان را اجازه نداده و به آن راه نداده است.
دکتر سید یحیی یثربی، استاد تمام در رشته فلسفه و کلام اسلامی در دانشگاه علامه طباطبایی است و پژوهشهای او در حوزه فلسفه و عرفان اسلامی دارای جایگاه ویژه ای است.
تحصیلات:
از سال ۱۳۳۰ تا سال ۱۳۳۷ به گذراندن دروس ابتدایی در مدارس سنتی در زادگاه خود در نزد عزیز الله خسروی زنجانی پرداخت. از سال ۱۳۳۵ تا سال ۱۳۳۷ در حوزه علمیه زنجان به تحصیل علوم مقدماتی علوم اسلامی ( صرف و نحو و منطق ) پرداخت. از سال ۱۳۳۷ تا سال ۱۳۴۶ درحوزه علمیّه قم نزد محمد حسین طباطبایی ، حسین علی منتظری و جعفر سبحانی فلسفه خواندو از سال ۱۳۴۶ تا سال ۱۳۵۸ دوره کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکترای رشته فلسفه و حکمت اسلامی را در دانشگاه تهران گذراند.
اندیشه شناسی
استاد یثربی مهمترین چهره فلسفی و آکادمیک ایران است که به نقد “حکمت متعالیه” و “عرفان اسلامی” پرداخته است . وی با نقدِ مبانی “حکمت متعالیه”، معتقد است که این مکتب فکری، مکتبی اختلاطی بدون سازگاری درونی است (رک به: “عیار نقد”، “حکمت متعالیه”). وی تلاش نموده تا با احترام به تصوف و عرفان اسلامی، آنرا از دیانت اسلامی تفکیک نماید (رک به: “پژوهشی در نسبت دین و عرفان”). وی در “تاریخ تحلیلی انتقادی فلسفه اسلامی” به روش تحلیلی تمام تاریخ فلسفه اسلامی را نقد می نماید و از اندیشمندان فلسفی می خواهد که اندیشمند روزگار خود باشند. از نظر گرایش فلسفی، وی را می توان یک واقعگرای انتقادی دانست . دکتر یثربی با اسلوبی سنتی، ولی سبکی روان و صریح سخن می گوید. اسلوب سنتی وی موجب شده تا جایگاهش در جامعۀ روشنفکری ایران چندان شناخته نشود. وی دیدگاههای انتقادی خویش پیرامون اوضاع سیاسی، فکری و اجتماعی ایران را صریح اعلام می کند.
کتاب فریب سراب
بنا بر اخبار واصله، آخرین اثر دکتر یحیی یثربی با عنوان «فریب سراب» به زودی منتشر میشود. دکتر یثربی در این اثر به روشنگری در حوزه عرفان پرداخته است. همچنین گفتنی است نگارش این کتاب در ۱۷ فصل تمام شده است.
در بخشی از این کتاب آمده است: عشق در قرآن کریم و احادیث معصومان علیهم السلام به کار نرفته است. اما، محبت بارها و بارها به کار رفته است. آیا این دو واژه با هم فرق دارند؟
شما باید مولانا و بقیه را در یک ردیف قرار داده و بررسی کنید که آیا به چیزی رسیدهاند؟ دوم اگر رسیدهاند تنها برای خودشان حجت است… هشدارهای من باعث شد که در برخی مراکز محروم شدم و با این همه کتبم یک بار هم جایزه کتاب سال را نگرفتم و الان هم تنها در خانه به فعالیت میپردازم…بنابراین سعدی، حافظ، مولانا و ابنعربی، همه را باید بررسی کرد که آیا رسیدهاند یا نرسیدهاند… ما ابزاری نداریم که بفهمیم مدعیان عرفان به حقیقتی رسیدهاند یا خیر، اما در صورتی که ایشان به چیزی هم رسیده باشند، فردی است و حجیتی برای دیگری ندارد… اگر تفاسیر عرفانی به تاویل نپرداخته و از روش معمول استفاده کنند که از جمله تفاسیر معمولی خواهند بود، اما اگر به خط ابن عربی بیفتند، صد در صد تفسیر به رای هستند و تفاسیر عرفانی همان طور که علامه طباطبائی میفرمود، راه را برای تاویلهای بیبند و بار باز میکنند.