پیشنهادی:

استاد سید محمد یزدانی: صوفیه و غلات خطرناک تر از وهابیت هستند!

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد یزدانی از اساتید برجسته نقد وهابیت، ضمن اشاره به خطر بالای وهابیت و فعالیت 24 ساعته شبکه های ماهواره ای آنها، خاطر نشان کرد: «خطر … ادامه مطلب

نقدی بر گزینش متون صوفیه در کتب درسی ادبیات فارسی و تاثیر ضمنی آن در ایجاد باورهای فرقه‌‌ای

نقدی بر گزینش متون صوفیه در کتب درسی ادبیات فارسی و تاثیر ضمنی آن در ایجاد باورهای فرقه ای[1]

درجه علمی: علمی-پژوهشی | نویسندگان: سیدمحمدرضا حسینی[2]، محمدطاهر یعقوبی[3]، محمدامین میکائیلی[4]

چاپ شده در: مجله نقد و نظر، دوره 26، شماره 103، پاییز 1400، صفحه 174-199

 

مقدمه

نقدهایی بر گزینش متون صوفیه در کتب درسی ادبیات فارسی دوره دوم متوسطه

1- استفاده بیش از حد از متون صوفیه

2- انتساب مسائل غیر واقعی به شخصیتها

3- ترویج اَشعریگری و اِشعار به جبرگرایی

4- تأیید قاطعانه شخصیتهای صوفی علیرغم نقدهای جدّی وارد بر آنان

4-1- حسین بن منصور حلاج

4-2- عین القضات همدانی

4-3- بایزید بسطامی

4-4- شِبلی

4-5. مثنوی قرآن عجم

5- ایجاد بدبینی نسبت به فقها و عالمان دینی

5-1- تحقیر فقها در مقابل صوفیه و ایجاد تقابل در برابر عالمان دین

5-2- معرفی عالمان دینی به عنوان افراد سطحی نگر

6- نقل داستانهای مذهبی و روایات ضعیف

6-1- داستان موسی و شبان

6-2- حدیث شهادت عاشق

نتیجه گیری

 

کتاب­های درسی تاثیر غیر قابل انکاری در ایجاد و تثبیت باورها و اندیشه های افراد جامعه در دوره دانش­آموزی و در سنّ نوجوانی دارند. هدف از این نوشتار نقد و بررسی تأثیر متون ادبی صوفیانه انتخاب شده در کتب درسی ادبیات فارسی بر باورپذیری عقاید فرقه ای در ذهن دانش آموزان بوده و آن را به چالش کشیده است. این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی با مراجعه به کتب درسی -به صورت موردی شش جلد کتاب ادبیات فارسی دوره دبیرستان- و منابع تاریخ تصوف و کتب صوفیه انجام یافته است. در این پژوهش موارد متعددی از مطالبی که می­تواند در ایجاد باورهای فرقه ای و عقاید ناهمسو با مذهب رسمی جمهوری اسلامی ایران (تشیع)، تاثیرگذار باشد؛ معرفی و مورد نقد قرار گرفته است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که درج برخی متون انتخاب شده از کتب نویسندگانی با اعتقادات اَشعری – صوفیانه، در کتاب­های درسی، می­تواند تأثیر منفی بر اعتقادات، اندیشه و عملکرد نوجوانان گذاشته؛ به ترویج روحیه انفعالی و جبرگرایی اَشعری در جامعه شیعی ایران کمک کند.

کلید واژه: کتاب درسی، ادبیات فارسی دبیرستان، دانش ­آموز، صوفیه

مقدمه

دانش آموزان، بیشترین وقت مفید خود را در مدرسه می­گذرانند و می­توان گفت؛ مدرسه نقش محوری در شکل گیری شخصیت و هویت اعتقادی، دینی و اجتماعی آنان دارد. یک نوجوان در حساس­ترین دوره شکل گیری و تثبیت شخصیتش، تماس چشمی و ذهنی مداومی با کتاب­های درسی خویش دارد. الیوت آیزنر استاد و صاحب نظر در تعلیم، تربیت و هنر، در خصوص انواع برنامه درسی معتقد است که مدارس به طور همزمان مبادرت به تدریس سه برنامه درسی می‌نماید. این سه برنامه عبارتند از: ۱. برنامه درسی صریح ۲. برنامه درسی پنهان (ضمنی) ۳. برنامه درسی پوچ. (محمود مهرمحمدی، 1390، ص464) از این رو شایسته است در تدوین متون درسی دانش آموزان، به ویژه دروسی که با باورها و اندیشه های آنان ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم (ضمنی) دارد، بیشترین دقت ممکن به خرج داده شود.

همچنین طبق اصل 12 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

ادامه مطلب

شطحیات صوفیه در سنجۀ آیات و روایات (مطالعۀ موردی: شطحیات ابوالحسین مزین و ابوالقاسم نصر‌آبادی)

شطحیات صوفیه در سنجۀ آیات و روایات – (مطالعۀ موردی: شطحیات ابوالحسین مزین و ابوالقاسم نصر‌آبادی)

درجه علمی: علمی-پژوهشی | نویسندگان: سیده ‌هانیه حسینی[1] – سید‌سعید‌رضا منتظری [2]

چاپ شده در: مجله نقد و نظر، دوره 26، شماره 102، تابستان 1400، صفحه 150-176

 

فهرست

چکیده

مقدمه

معنا و تاریخچه شطح

شطحیات ابو‌الحسین المزیّن

شطحیات ابوالقاسم النصرآبادی

نتیجه‌گیری

فهرست منابع

 

چکیده

صوفیان و عارفان مسلمان، گفتارها و سخنانی از خود بر جای گذاشته ­اند که جنجال ­آفرین و پرمسئله بوده است؛ زیرا دست‌کم در‌ظاهر مخالف دین و درک آدمی قلمداد می‌­شده است. روزبهان بقلی شیرازی نیز با نگارش کتاب شرح شطحیات، در تأویل و توجیه آن دسته از سخنان صوفیه که خارج از حد معروف بوده، کوشیده است. در این نوشتار ضمن پرداختن به معنا و تاریخچه «شطح»، شطحیات دو تن از صوفیان در کتاب یاد‌شده، یعنی ابوالحسین مزیّن و ابوالقاسم نصرآبادی به دلیل اهمیت محتوا بررسی شده است. محتوای شطحیات این دو تن، شامل مباحثی در باب عبودیت، ربوبیت و استغفار است که از چالشی ­ترین

ادامه مطلب

تحلیلی از دیدگاه صوفیه دربارۀ ولی پنداری خود و امکان مخاطبۀ مستقیم با خداوند

شیوه های ارتباطی خداوند با انسان؛ تحلیلی از دیدگاه صوفیه درباره ولیّ پنداری خود و امکان مخاطبه مستقیم با خداوند

درجه علمی: علمی-پژوهشی | نویسنده: دکتر امداد توران[1]

چاپ شده در: مجله نقد و نظر، دوره 26، شماره 101، بهار 1400، صفحه 93-119

 

فهرست:

چکیده

مقدمه

  1. وحی و الهام
  2. وحی برای انبیا و حدیث یا الهام برای اولیا
  3. باواسطه‌بودن وحی و بی‌واسطه‌بودن حدیث و الهام
  4. تعمیم وحی و رسالت به غیر انبیا
  5. مروری بر معراج بایزید
  6. تحلیل مضمونی گزارش معراج بایزید
  7. مروری بر اسراء ابن‌عربی
  8. تحلیل مضمونی گزارش اسراء ابن‌عربی

نتیجه‌گیری

منابع و ماخذ

 

چکیده

صوفیان با تفکیک میان سلسله انبیا و سلسله اولیا، ویژگی دسته اول را مخاطبه با واسطۀ خداوند با ایشان و ویژگی دسته دوم را که خود را نیز جزو ایشان معرفی کرده‌اند، مخاطبه بی‌واسطۀ خداوند با ایشان دانسته‌اند؛ بر این اساس این پرسش مطرح می‌شود که مبنای نظری صوفیان بر اینکه اولیای غیرپیامبر در جایگاهی برتر از مقام انبیا قرار گیرند و به طور مستقیم با خداوند سخن بگویند چیست؟ و نیز این مخاطبۀ مستقیم با چه مضامینی صورت می‌گیرد. در نوشتار حاضر با هدف پاسخ به این دو پرسش، افزون بر ایضاح ولایت صوفیانه، دو تجربۀ معراج­گون صوفیان که در آن مدعی مخاطبه مستقیم با خداوند شده است، به روش توصیفی_تحلیلی بررسی می‌گردد: یکی معراج بایزید و دیگری اسراء ابن‌عربی. تحلیل این دو تجربه نشان می‌دهد که اولاً صوفیان برای خود امکان تجربه‌ای مشابه تجربۀ معراج پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) قائل‌اند؛ به گونه‌ای که در طی آن چنان خود را به لحاظ وجودی به خداوند نزدیک می‌دیدند که هیچ واسطه‌ای، اعم از انس و ملک، میان ایشان و خداوند باقی نمی‌ماند و ثانیاً محور اصلی و نهایی گفتگوی ایشان با خداوند این‌همانی دو طرف گفتگو بوده است.

کلید‌واژه‌ها

وحی، الهام، نبوت، ولایت، بایزید، ابن‌عربی.

 

مقدمه

از جمله تجربه‌های باطنی صوفیان که در آثار خود فراوان از آن سخن گفته‌اند سخن‌گفتن مستقیم خداوند با ایشان است. در بسیاری از این تجربه‌ها صوفیِ‌ مورد خطاب الهی فقط شنونده نیست؛ بلکه

ادامه مطلب

دانلود مناظره اساتید سبحانی و زمانی فرد درباره حجیت کشف و شهود از منظر عقل و عرفان

دانلود فایل صوتی و متن پیاده شده جلسه اول و دوم مناظره اساتید دکتر محمدتقی سبحانی و شیخ مهدی زمانی فرد پیرامون حجیت کشف و شهود از منظر عقل و عرفان

حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی سبحانی استاد علوم عقلی در حوزه و دانشگاه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی است. وی ریاست پژوهشکده معارف اهل بیت (علیهم السلام) و بنیاد فرهنگی امامت را نیز به عهده دارد.

حجت الاسلام و المسلمین شیخ مهدی زمانی فرد از مدرسان خارج

ادامه مطلب

مناظره آقایان مهدی نصیری و خسروپناه پیرامون عبارت انسان کامل

در یکی از شبکه های اجتماعی (تلگرام) مطالبی مناظره گونه بین استاد مهدی نصیری و حجت الاسلام خسروپناه پیرامون عبارت انسان کامل و کاربرد آن برای علمای بزرگوار شیعه رد و بدل شد که شما را به مطالعه آن دعوت می کنیم.

استعمال عبارت انسان کامل توسط یعقوبی قائنی برای مقام معظم رهبری

چندی پیش حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه تصویری از دیدار خود با آقای یعقوبی قائنی را به همراه مطلبی با عبارات زیر در فضای مجازی منتشر نمود:

«امشب در محضر حاج آقا یعقوبی قاینی… در مشهدالرضا رسیدیم وی در جمع همگان فرمودند: ایشان (مقام معظم رهبری) یک پارچه نور است وی در جلسات متعدد فرمودند: ایشان انسان کامل است.»

نکته مهم: آقای یعقوبی قائنی یکی از عارفان صوفی مسلک است که گرایشات صوفیانه وی بسیار غلیظ و شدید می باشد. او در حالی که در قید حیات است کتابی در وصف خود و بیان کرامات، تصرفات و عنایات خودش! تالیف نموده و در آن به کرات، مقاماتی خیالی برای خویش متصور شده است! با توجه به حجم کتاب، انحرافات موجود در آن به راحتی قابل احصاء نیست و ان شاء الله در مطالب جداگانه به آنها پرداخته خواهد شد.

پاسخ مهدی نصیری به مطلبی که خسروپناه از یعقوبی قائنی نقل کرد

مهدی نصیری در واکنش به نقل قول خسروپناه از سید حسین یعقوبی قائنی مبنی بر اینکه «رهبر معظم انقلاب انسان کامل است» نوشت:

اصطلاح انسان کامل از

ادامه مطلب

ادعای الوهیت و اذکار کفر آمیز در کتب سران عرفان و تصوف- بخش۱

بسم الله الرحمن الرحیم

شطحیات و ادعاهای عجیب عارفان صوفی مسلک در طول تاریخ

در تاریخ ثبت شده است که بسیاری از سران عرفان و تصوف، ادعاهای عجیب نموده و دعوی الوهیت داشته اند (مانند حلاج و بایزید بسطامی و …). برای نمونه در یکی از مطالب سایت بیان شد که بایزید بسطامی با صراحتی عجیب، خود را از خداوند و حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز بالاتر می داند! برای مشاهده این مطالب بر روی لینک های روبرو کلیک کنید: ادعای مضحک برتری بر پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلمادعای مضحک برتری بر خداوند متعال

در یکی دیگر از مطالب نیز بیان گردید که شمس تبریزی در کمال بی ادبی و جسارت، به قرآن و ساحت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله توهین می کند و می گوید که خواندن قرآن مرا تاریک می کند و رساله مخلوقات تاریک کننده هستند چه محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) باشد چه غیر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) (نعوذ بالله)! مشاهده این مطلب در لینک روبرو: اهانت شمس تبریزی به قرآن و حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله

در مقابل، برخی از عارفان صوفی مسلک در صدد توجیه این شطحیات برآمده و برای مثال می گویند که این ادعاها در شرایط طبیعی مطرح نشده و عرفا در حالت بی خودی و بدون داشتن اختیار، چنین کلماتی را بر زبان رانده اند.

بیان اذکاری عجیب در کتاب یکی از عرفای معاصر

اما در کمال تعجب یکی از شخصیت های برجسته عرفان و تصوف که در قید حیات نیز می باشد و بسیاری از حوزویان نیز شاگرد وی بوده اند، طی دستور العملی، اذکاری را در کتاب خویش بیان و آن را روانه بازار چاپ نموده که این اذکار در نوع خود کم نظیر و بی سابقه می باشد! طبق تحقیقات به عمل آمده، وی از مشایخ یکی از جریانات تصوف فرقه ای نیز می باشد.

وی با صراحت تمام بیان می کند که هر روز پیش از نماز صبح پس از طی مراحل و بیان اذکار و اورادی خاص، به تعداد مشخصی این ذکر را می گوید: لا اله الا انا !

حال چگونه کسی که ادعای عرفان ناب دارد، چنین اذکاری را در حالتی کاملا طبیعی در قالب یک کتاب ارائه و چاپ می کند و در اختیار عموم مردم نیز قرار می دهد! اذکاری که هیچ گونه توجیه علمی و اعتقادی ندارند و خداوند متعال در جای جای قرآن مجید، ادعای الوهیت را مساوی با کفر و شرک دانسته است. چگونه چنین ذکری می تواند در منظومه معرفتی اسلامی تعریف شود؟

بنا به دلائلی و برای دفع مفاسد احتمالی، نام وی ذکر نمی شود. اما تصویر صفحه ی مذکور از کتاب

ادامه مطلب

شطحیات بایزید بسطامی– تعاریف یکی از سران عرفان از خود– ۱

شطحیات و ادعاهای عجیب بایزید بسطامی – بخش اول – آیت الله مکارم شیرازی

غالب سران عرفان مصطلح کما بیش به تعریف و مدح خود پرداخته اند و آن را هم شطحیات می نامند. بایزید از نخستین گویندگان سخنان شطح آمیز است. برخی از شطحیات بایزید بر اعتقاد او به حلول و اتحاد دلالت دارد.

«بایزید بسطامى» نامش «طیفور» بن عیسى بن آدم (۱) و در شهر بسطام که از بلاد خراسان است (۲) در سال ۱۶۰ تولد یافت، ولى در سال وفات او اختلاف کرده اند بعضى سنه ۲۳۴ و پاره اى ۲۶۴ و بعضى دیگر ۲۶۱ نوشته اند.(۳)

این مرد در میان صوفیه مقام فوق العاده اى دارد به طورى که او را به «سلطان العارفین» ملقب کرده اند! شیخ عطار در کتاب تذکره الاولیاء، القاب مهمى از قبیل «برهان المحققین» و «خلیفه الهى» و «علامه نامتناهى» و «اکبر مشایخ» و «اعظم اولیاء» به او مى دهد و در همان کتاب از ابوسعید ابوالخیر نقل مى کند که گفته است: «هیجده هزار عالم را پر از بایزید مى بینم و بایزید در میان نیست».

خلاصه اگر بگوییم آنچه را که بایزید در حق خود ادعا کرده و یا دیگران به او بسته اند درباره هیچ یک از پیغمبران بزرگ الهى وارد نشده، اغراق نگفته ایم. بایزید داراى افکار عجیب و غریبى بوده است که بدون شک هر شنونده اى را دچار حیرت مى کند.

اینک قسمتى از سخنان او را به طور خلاصه وار مى آوریم و داورى را به عهده خوانندگان محترم مى گذاریم و ضمناً به پاره اى از مطالب مضحک که مریدان او به عنوان کرامت به او بسته اند نیز اشاره مى شود تا مسأله روشنتر شود :

۱ـ فتواى بایزید

گویند: مردى پیش او آمد. بایزید از او

ادامه مطلب

خروج از نسخه موبایل