رنه گنون و پیروان شوان در ایران
رنه گنون، [۲۹] اندیشمند فرانسوی- مصری، در سال ۱۸۸۶ به دنیا آمد و در سال ۱۹۵۱ در قاهره درگذشت. گنون بعنوان بنیانگذار جریان فکری در غرب شناخته میشود که به “ترادیشنالیسم” [۳۰] معروف است.
پیروان شوان و نصر در ایران در پوشش نام و آراء گنون برای خود اعتبار کسب میکنند. آنان خود را وارث فکری و معنوی رنه گنون و “سنتگرایی” گنونی معرفی میکنند در حالی که، آنگونه که خواهیم دید، رفتار و عملکرد شوان در تقابل با سیره و عقاید گنون بود بنحوی که اقدامات شوان را عامل افسردگی شدید و مرگ زودرس گنون در ۶۴ سالگی میدانند.
پیروان شوان در ایران، که خود را در پوشش گنونی پنهان کردهاند، عموماً دارای مناصب و عناوین شامخ دانشگاهی هستند، و وجهه و نفوذشان از این طریق است. این در حالی است که گنون اندیشمندی غیردانشگاهی بود و بیاعتنا به قالبهای دانشگاهی غرب. گنون با تأخیر بسیار، در ۳۰ سالگی (۱۹۱۵)، از سوربن مدرک لیسانس در رشته فلسفه اخذ کرد و این بالاترین مدرک تحصیلی اوست. گنون در سالهای بعد (۱۹۱۷-۱۹۱۸) در مدرسهای در الجزایر به تدریس فلسفه پرداخت و پس از بازگشت به پاریس در ۱۹۱۹ رسالهاش را با عنوان مقدمه عمومی بر مطالعه آئینهای هندو به دانشگاه سوربن ارائه داد ولی سیلوین لوی، هندوشناس مشهور یهودی- فرانسوی، آن را بعنوان پایاننامه دکتری نپذیرفت. کمی بعد، در سال ۱۹۲۱، گنون رساله فوق را منتشر کرد. این اوّلین کتاب گنون است. معهذا، بعدها که گنون، پس از مرگ، به شهرت رسید و اندیشههایش رسوخ یافت، سوربن او را از مفاخر علمی فرانسه شمرد و تدریس آراء گنون را آغاز کرد.
مفاهیم بنیادین در ترادیشنالیسم
در زبان فارسی معادل “سنتگرایی” را برای “ترادیشنالیسم” به کار گرفتهاند و این معادل رواج کامل یافته است. “ترادیشنالیسم”، یا “جنبش ترادیشنالیست”، نام یک جریان فکری است که با عقاید رنه گنون هوّیت یافت و در این معنا با مفهوم متعارفی که از “سنت”، در مقابل “تجدّد”، میفهمیم متفاوت است. [۳۱]
منظور ترادیشنالیستها از “ترادیشن” (سنت) آن چیزی نیست که در