پیشنهادی:

مخالفت شدید و گسترده علما با برگزاری همایش بایزید بسطامی (عرفان شرق در شاهرود)

مدیر سایت
6,646

مخالفت شدید و گسترده علما با برگزاری همایش بایزید بسطامی (عرفان شرق در شاهرود)

حضرات آیات صافی گلپایگانی ، سید محمدباقر شیرازی ، یدالله دوزدوزانی ، عبدالکریم حقیقت شیرازی ، سید کرامت الله ملک حسینی ، آیت الله سید حسن حسنی مازندرانی ، حاج شیخ علی صافی اصفهانی ، سید محمود بحرالعلوم میردامادی و حاج شیخ ماجد کاظمی اهوازی ضمن صدور بیانیه های مختلف ، برگزاری همایش عرفان شرق و تجلیل از شخصیت بایزید بسطامی را به شدت محکوم کردند.

انتقاد شدید آیت الله صافی گلپایگانی از برگزاری همایشی با عنوان عرفان ملّی شرق در شاهرود – امثال بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی باعث خجالت ما هستند

به گزارش «شیعه نیوز» ، آیت الله صافی گلپایگانی در دیدار جمعی از مسئولان، اساتید و دانشجویان دانشگاه علوم اسلامی رضوی در مشهد مقدس، با بیان این که وظایف روحانیت و دانشگاه ها این است که علم و قدرت جامعه را افزایش دهند، گفتند: علمی که انسانیت انسان را کامل، فضایل معنوی انسان را بالا برده، دوستی و همکاری بین بشر را ارتقاء، و اصلواً اساس دعوت اسلام و هدایت های اهل بیت(علیهم السلام) است، بر تعاون در بقا است؛ یعنی بشر همه با هم باشند، و نباید تنازع در بقا داشته باشند که این خلاف این چیزی که الان بر بشریت و دنیا حاکم است که همه برای بقا تنازع دارند؛ طوری است که بقای همدیگر را نمی خواهند و بقای دیگران را منافی با بقای خودشان می دانند.

معظم له اضافه کردند:‌ این اوضاع ناامن برخی کشورها برای این است که همه تنازع در بقا دارند؛ ولی اسلام این را نمی گوید.

*انتقاد از برگزاری همایش عرفان ملی شرق

معظم له با اشاره به آیه «تَعَاوَنُوا عَلَی البِرِّ وَ التَّقوی»، گفتند: اگر این طور باشد مطمئناً دنیا به سمت خیر و سعادت پیش می رود، ولی متأسفانه الان دنیای اسلام و بلاد مسلمانان به این مکتب و شعارها توجه نمی کنند، و راه های دیگری پیش گرفته اند؛ راه هایی که نهایتش ضلالت و گمراهی است.

ایشان خاطرنشان کردند: به طور مثال همین چند روز ملتفت شدم که قرار است همایشی در شاهرود به عنوان عرفان ملّی شرق برای ابوالحسن خرقانی و بایزید بسطامی برگزار کنند. شما اگر تذکره الاولیاء را ببینید، متوجه خواهید شد که اینها چه عقایدی دارند. اگر ما بخواهیم مثل بایزید را معرفی کنیم و بگوییم سابقه ما این است واقعاً اسباب خجلت می شود؛ حرف هایی در تذکره الاولیاء از قول او نقل شده است که انسان واقعاً خنده اش می گیرد، و هیچ توجیه و تأویلی نمی پذیرد.

آیت الله صافی گلپایگانی افزودند:‌ ما هیچ وقت، خودمان را به این سوابق معرفی نمی کنیم. همه از اطراف و اکناف بیایند و در این معرفی ها چه چیزی را ببینند؟!

معظم له گفتند:‌ اگر بخواهید کسی را مثلاً در منطقه شرق؛ طوس و خراسان معرفی کنید شیخ طوسی را معرفی کنید که آن همه علوم و خدمات داشته است.

این مرجع تقلید اضافه کردند: در مورد ابوالحسن خرقانی هم بزرگترین کاری که توانسته انجام دهد این است که می گوید با خدا چند مرتبه کشتی گرفتم و در مرحله آخر خدا بر من غالب شد. اینها حاکی از جوّ جهل و جهالتی است که وجود دارد.

آیت الله صافی گلپایگانی با بیان این که‌ شما اگر واقعاً به دنبال علم و معرفت هستید، نهج البلاغه را ترویج کنید، گفتند: مکتب اهل بیت (علیهم السلام) که مغفول عنه واقع شده است را معرفی کنید و همین عهدنامه مالک اشتر را که نمی شود برایش قیمتی تعیین کرد به مردم بگویید.

معظم له افزودند:‌ جرج جرداق آن دانشمند بزرگ مسیحی در کتاب «الامام علی صوت العداله الانسانیه» منشور ۲۸ماده ای سازمان ملل را با این عهدنامه مقایسه می کند؛ عین عبارت آن منشور را نوشته و در مقابل هر ماده یک جمله از همین عهدنامه نوشته است. آن وقت در آنجا گفته که شما بیایید این را مقایسه کنید ببینید که بعد از هزار و چهارصد سال که دنیا با این همه تحرکات و انقلاب روبرو بوده است، این عهدنامه بسیار کامل تر از این منشور است.

این مرجع تقلید اضافه کردند:‌ سپس جرج جرداق چهار فرق عمده بین این دو می گوید که دو جهت آن این است: یکی اینکه وقتی می خواستند منشور بنویسند به قول خودشان همه حقوقدانان و دانشمندان و اشخاص مطلع را در جلسات و کنفرانس هایی جمع کردند و به ادعای خود جمله هایی نوشتند که کامل تر از آن نباشد. بعد هم در روزنامه ها نوشتند که هر کس نظری دارد ارائه بدهد ولی این عهدنامه را امیرالمؤمنین علی علیه السلام بدون مقدمه فی‌البداهه نوشتند و به مالک دادند.

ایشان افزودند:‌ یک فرق دیگر اینکه اینهایی که این منشور حقوق بشر را نوشتند اول کسی که به آن عمل نمی کند خودشان هستند و اوضاع دنیا گواه آن است، اما این که امیرالمؤمنین عهدنامه را نوشتند اول کسی که متعهدتر از همه به آن بود به شهادت تاریخ زندگانی حضرت، خود ایشان بود.

این مرجع تقلید تصریح کردند:‌ غرض اینکه قدر اهل بیت (علیهم السلام) و هدایت های آن را ندانستیم و نشناختیم و به همین خاطر به حرف های دیگر که گمراهی است دچار شدیم.

*دعاهایی که می خوانیم همه علم و معرفت است

آیت الله صافی گلپایگانی در ادامه خطاب به جوانان دانشجو گفتند:‌ باید از خدا بخواهید که در خدمت به اسلام و کسب عنایت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) از آنچه در توان دارید کوتاهی نکنید؛ خصوصاً در عرصه دانش و معرفت، باید اهتمام ما بیشتر شود و مجهولاتی که بشر دارد، از آن کاسته و روز به روز رو به پیشرفت و ترقی باشیم.

معظم له با بیان این که امام رضا(علیه السلام) توانستند بسیاری از مطالب و علوم اسلامی را که تا آن وقت حتی مخفی مانده بود به مردم برسانند و تبلیغ کنند، گفتند: ما از جنبه ذخائر علمی هیچ چیز کم نداریم؛ یعنی همه مایه های علمی اعم از قرآن مجید، نهج البلاغه، کتب اربعه و سایر آثاری که از اهل بیت(علیهم السلام) به ما رسیده، در اختیار شیعه است.

این مرجع تقلید افزودند:‌ما حتی این دعاهایی که می خوانیم همه اش علم و معرفت بوده و انسان را می سازد و تربیت می کند.

ایشان در ادامه سخنان خود با اشاره به حدیثی مبنی بر این که “به اخلاق خداوند متخلق و آراسته شوید” و بیان این که حیثیت بشر به علم است، گفتند: دو صفت از صفات خداوند متعال که از همه صفات بالاتر است و می شود گفت که سایر صفات ثبوتیه هم به این دو برمی گردد، صفت علم و قدرت بوده و تخلّق به این دو صفت، تخلق به اخلاق خداوند است. از این رو هر چه بروز این دو صفت در جامعه بیشتر باشد، آن جامعه بیشتر حیات دارد.

آیت الله صافی گلپایگانی در ادامه با بیان این که امت اسلام در ظلمت ها و تاریکی ها درخشندگی دارد و مسلمان هر کجا برود به علم و دانش و به معرفتش جلوه می کند، تصریح کردند: ما مسلمانان از دیگران بی نیازیم و دیگران به معارف ما نیازمند هستند و باید از ما کسب علوم و معرفت کنند.

*هشدار نسبت به دین گریزی جوانان

معظم له با تأکید بر این که دشمنی ها و هجوم های مختلفی که الان علیه دین اسلام مطرح شده است زیاد است و باید در دانشگاه ها جواب همه اینها مطرح شود،‌ گفتند: باید برای این دین ستیزی و دین گریزی که در بعضی جوانان پیدا شده، فکری کرد؛ البته نمی خواهیم بگوییم تحت چه عواملی این ایجاد شده است.

این مرجع تقلید افزودند: هر کجا نقصی باشد، از جهت این است که ما به اسلام و هدایت های ائمه(علیهم السلام) عمل نکرده ایم و اگر خوب عمل شود مردم و جوانان به دین و قرآن روی می‌آورند.

ایشان افزودند: نواقص موجود در جامعه نه تنها هیچ ارتباطی به دین و قرآن ندارد، بلکه همه‌ از عمل نکردن به قوانین شرع مقدس و عدم پایبندی به احکام می‌باشد.

معظم له در پایان سخنان شان با اشاره به فعالیت های دانشگاه علوم اسلامی رضوی مشهد، گفتند: این دانشگاه باید مرکزی جهانی برای علوم اسلامی بوده و آوازه آن در بین دانشگاه ها در شعب مختلف تفسیر، حدیث، رجال، اصول، فقه و علوم دیگر، بیشتر اسباب افتخار عالم اسلام باشد.

بیانیه حضرت آیت الله سید محمدباقر شیرازی مدظله العالی پیرامون همایش ملی عرفان شرق

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

هر دم از این باغ بری می رسد تـازه تر از تـازه تری می رسد

شکی نیست که از نعمت های بزرگ الهی در ازمنه اخیر پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود که به برکات ائمه طاهرین خاصه حضرت سیدالشهداء امام حسین علیه الصلاه و السلام و حضرت صاحب الزمان أروحنا فداه و فداکاری و شهادت و شهامت ملت رشید ایران به رهبری مراجع عظام خاصه مرحوم امام خمینی قدس سرّهم محقق گردید و شکی نیست آن که مقصد و هدف اصلی از این انقلاب و امید همگان آن که در سایه آن تمامی مفاسد دینی و اخلاقی و کلیه افکار و آراء باطله از بین برود و اگر چه در بسیاری از موارد این معنی محقق گردید مانند شراب فروشی علنی و امثال آن، لکن با کمال تأسف در موارد بسیاری هم محقق نگردید بلکه در پاره ای از موارد بدتر از سابق گردید مانند آن که از روز اول انقلاب و پیروزی اسقاط کلمه حقه از قانون اساسی که به قیمت خون و شهادت مرحوم آیت الله شیخ فضل الله نوری ( قدس سره) در قانون اساسی ثبت شده بود و از مرزهای اساسی شیعه بود یا تشکیک یا نفی ملکیت فدک نسبت به حضرت زهرا سلام الله علیها یا نفی آتش زدن درب منزل حضرت زهرا و اسقاط جناب محسن مظلوم یا داشتن استاد دف نوازی و العیاذ بالله به حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها یا نسبت علاقه به شطرنج به حضرت امام حسین و حضرت امام سجاد علیهما السلام یا مؤمن دانستن فرعون که به مراتب از پهلوی و رضا خان بدتر بود و این مانند تبرئه یزید از خون پاک حضرت سیدالشهداء و اصحاب و یاران او، و اخیراً هم که بالاتر و به مراتب بدتر، در بهشت بودن یزید و ابن سعد و شمر و مانند آنها و آن که آنها باعث عظمت حضرت سیدالشهداء گردیدند که به سبب استنکار شدید بسیاری از بزرگان و این کمترین به حسب ظاهر یا واقع برگشت نمودند.

این ها از یک طرف، و از طرف دیگر هم در پاره ای از قوانین و مسائل هم کاملاً بر خلاف اسلام عمل نمودن مانند شیوع بی حجابی و بد حجابی و ترویج آن، و اختلاط زن و مرد در محیط های مختلف، و بودن ربا در بسیاری از بانک ها یا مالیات بر ارث یا نسبت بر اقلیت های دینی از یهود و نصاری و زردشتی ایرانی کمال محبت نمودن، و بسیاری از مسائل مسلم دینی را نسبت به آن عمل ننمودن و بر عکس نسبت به شیعیان غیر ایرانی کمال شدّت بلکه در مواردی خلاف موازین اسلامی عمل نمودن که امید است ان شاء الله اولیاء امور و مسؤلین اصلاحاتی نسبت به این مسائل و امور بنمایند.

و آنچه اخیراً بسیار موجب تأثر گردیده آن است که اعلان کنفرانس نسبت به بایزید در شاهرود نموده اند آن هم در زمانی که این مسائل جانگدازی که برای شیعیان و مسلمان در کشتارهای بی رحمانه در بسیاری از بلاد از بحرین و سوریا و امثال آنها و آن هم با این مشکلات اقتصاری و گرفتاری های مختلف ملت ایران که از مصادیق بسیار روشن:

«تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی» می باشد.

این جانب انعقاد به این همایش در مورد بایزید را در شاهرود (مانند سایر موارد مشابه با آن )کاملاً محکوم و مخالف با موازین دینی و مذهبی و قانون اساسی می دانم و کما آن که مدتی قبل که در شیراز بلواری به نام حسین منصور حلاج تأسیس کرد ه بودند و غزل منتسب به امام را که

«فارغ از خود شدم و کوس انالحق بزدم همچو منصور (حلاج) خریدار سر دار شدم»

برای اثبات و استحکام آن به تابلو آن زده بودند، این جانب با محکوم کردن آن و بطلان نسبت آن غزل به مرحوم امام، بلوار مذکور را از نسبت به منصور حلاج برطرف نموده و برداشته شد، الان هم بر تمامی علماء و بزرگان و آقایان شاهرود است که به هر قیمتی که باشد مانع از انعقاد همایش مذکور بشوند و بر فرض انعقاد هم آن را از بین ببرند و با این اعمال خون شهدا و زحمات بزرگان و علما و مرحوم امام و امثال ایشان و از همه بالاتر خون پاک حضرت سیدالشهداء را از بین نبرند.

والسلام ـ مشهد مقدس

سید محمد باقر بن عبدالله شیرازی

بیانیه حضرت آیت الله دوزدوزانی مدظله العالی پیرامون همایش ملی عرفان شرق

باسمه تعالی

«وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلىَ‏ حَرْفٍ»(سوره ی مبارکه حج، آیه ی ۱۱)

و برخی از مردم خداوند را با انحراف ـ از راه الهی آن ـ می پرستند

 

مردم متدین ایران و شهر عالم پرور شاهرود:

سلام علیکم:

ما بارها به مؤمنین بالاخص جوانان عزیزمان گوش زد کرده و در پاسخ سؤال های رسیده و نیز در جلسات سخنرانی خویش نسبت به گسترش بعضی افکار انحرافی در سطح جامعه هشدار داده ایم و سفارش کرده ایم که لازم است همه در منطبق ساختن عقاید خود با اصول اسلامی کوشیده و عقاید خود را با دلایل محکم و مستحکم فرا گیرند و در این راه به آیات قرآنی و روایت ائمه علیهم السلام تمسک جویند و از علمائی که آشنا و خبره در دین هستند مطالب و معارف زلال و پاک را دریافت کنند، چون علما و مجتهدین شیعه همواره در طول تاریخ مطالب حقه را بدون کوچکترین تصرف در اختیار مردم گذاشته و می گذارند و از خود حرفی ندارند و نمی گویند ولی متأسفانه افرادی از اوائل اسلام پیدا شده اند که راه انحرافی را در پیش گرفته اند که خداوند متعال در قرآن کریم ایشان را این گونه معرفی فرموده است: « وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلىَ‏ حَرْفٍ» مثل سفیان ثوری، حسن بصری و کرخی و حلاج و غیر ایشان که این مسیر انحرافی تا امروز نیز ادامه دارد. اینان یک روز به نام اهل حق، و یک روز به نام نعمت اللهیه، روز دیگر به نام گنابادیه و …، ظهور کرده و با نام دین و مذهب تشیع به ترویج عقاید منحرف خود می پردازند، در حالی که در عمل با مذهب شیعه مخالف و در برابر آن قد علم کرده اند. حتی می بینیم که “نعمت الله ولی” در نوشته های بر جای مانده از او، خود را صراحتاً اهل سنت معرفی می کند.

“گنابادی ها” هم که ادعای تشیع دارند و سنگ عمل به دین را به سینه می زنند، تنها حدود دو قرن است، به وجود آمده اند و در واقع دنباله رو فرقه ی نعمت اللهی هستند. در عین حال باید از ایشان پرسید که اگر به احکام اسلام مو به مو عمل می کنید در مقابل مذهب حقه شیعه، فرقه بازی و فرقه سازی چرا؟

اگر شما پیرو مذهب تشیع و فکر شیعی می باشید چرا بلند کردن شارب را ترویج و به این کار تشویق می نمایید با وجود این که تا به حال عالم و مجتهدی پیدا نشده که بگوید سبیل گذاشتن مستحب است. هم چنین شما در کتب عشریه را در عوض خمس مطرح می نمایید و عملاً مریدان خود را ملزم به آن می کنید، در حالی که معلوم نیست مدرک شما برای این کار چیست؟ چون شما خود را دارای حرف تازه ای نمی دانید و مدعی هستید که عامل به دین هستید … سخن در این باره زیاد است و این مقال گنجایش آن را ندارد.

با وجود تمام گوش زدها و هشدارهایی که سال هاست از سوی بزرگان و علمای دین اظهار شده، باز اخیراً شنیدیم قرار است در شاهرود کنفرانسی به عنوان “همایش ملی عرفان شرق” برای ابوالحسن خرقانی و بایزید بسطامی و … برگزار کنند. کسی نیست بگوید اگر بناست همایشی برگزار شود چرا بزرگان دینی ایرانی به مردم معرفی نمی شوند. بزرگانی مثل خواجه نصیر الدین طوسی، شیخ طوسی و یا علامه مجلسی، فقهای شاهرود و سمنان و … به مردم معرفی نمی شوند که آثار خوب و مهمی از خود برای نسل های بعدی به یادگار گذاشته اند و صدها سال است در مراکز علمی و دینی مورد استفاده می باشد.

تأثیر این بزرگان در ایجاد هویت صحیح و متعالی مردم ایران کجا و تأثیر تخریبی کسانی که بناست کنفرانس بزرگداشت آنان برگزار شود بر باورها کجا؟

برایمان در این فرصت کوتاه ممکن نیست شرح کاملی از انحرافات بایزید یا خرقانی بنویسیم ولی به طور مختصر اشاره ای به برخی موارد آن می نماییم. فاضل طیبی درباب فضل صدقه شرح مصابیح بغوی از شیخ نجم الدین کبری نقل می کند که خرقانی گوید:

من به عرش صعود کردم و هزار مرتبه طواف کردم، دیدم ملائکه به آرامی طواف می کنند و از سرعت طواف من تعجب کردند. به آنها گفتم این کندی در طواف از چیست؟ گفتند: ما ملائکه از نوریم و بیش از این قدرت نداریم، ایشان پرسیدند سرعت شما از چیست؟ گفتم من آدمی هستم. در من هم نور هست و هم آتش و این سرعت در نتیجه آتش شوق است!!! (الکنی و الالقاب، ج۱، ص۴۸)

آیا این مزخرفات و خرافات قابل افتخار است و می خواهید در همایش خویش به آنها ببالید؟

اما درباره ی بایزید مطالب بیش از این است که در کتب مختلف نوشته شده

در شرح حال او نوشته اند که او یک عمر منحرف بود و در اواخر عمر به واسطه ی امام صادق (علیه السلام) به طریقه حقه راه یافت و مستبصر شد و مدت هجده یا سی سال در خانه امام علیه السلام سقا بوده است.

در حالی که وفات بایزید در قرن سوم (سال ۲۶۱ هجری) می باشد حال آن که رحلت امام صادق (علیه السلام) در سال ۱۴۸ هجری بوده و تفاوت وفات ایشان ۱۱۳ سال می شود و کسی عمر بایزید را بیش از هشتاد سال ذکر نکرده (الکنی، ج۱، ص ۱۸۱ و ریحانه الادب، ج ۵، ص ۲۰۱)

اینک این جانب از مسؤلین محترم می خواهم مانع اینگونه حرکات که مخالف نیات بزرگان دین و مذهب و منافی اهداف انقلاب اسلامی است که در راه تحقق آن ملت ایران زحمات بسیاری تحمل کرده اند و با خون شهیدان آبیاری گشته است. امید این که صدای ما به گوش مسؤلین رسیده و از این گونه حرکات مرموز ممانعت شود.

۷/۶/۱۳۹۱

یدالله دوزدوزانی

مخالفت فقیه و فیلسوف بزرگ حضرت آیت الله عبدالکریم حقیقت با همایش ابایزید بسطامی

بسم الله الرحمن الرحیم

و صلی الله علی سیدنا و نبیّنا محمد و آله الطیبین الطاهرین لاسیما بقیه الله المنتظر عجل الله تعالی فرجه و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین

 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

من وقّر صاحب بدعه فقد اعان علی هدم الاسلام؛ هر کس که اهل بدعت را محترم دارد به نابودی اسلام کمک کرده است/نهج الفصاحه ص۷۴۷

من تبسّم فی وجه مبتندع فقد اعان علی هدم دینه؛ هر کس به صورت بدعتگزاری تبسم کند کمک به نابودی دین خود کرده است. /بحار الانوار، ج۴۷، ص۲۱۷

در دورانی که محبین و پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام در فشار و التهاب ناشی از توطئه سران کفر و استکبار قرار دارند عده ای با صرف مبالغ هنگفت از بیت المال مسلمین در صدد زنده کردن اهل بدعت و ضلالت صوفیه اند و سعی در به انحراف کشاندن جوانان و ضایع نمودن دماء شهدا انقلاب اسلامی دارند.

این اقدامات در هر جایی به شکلی و در شاهرود با عنوان بی مسمای «همایش ملی عرفان شرق» در حال انجام است که موجب تألم خاطر اعاظم فقها و مدافعین حریم اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام شده است و باعث تشویش اذهان عامه مردم و تبعید آنان از عرفان حقیقی که نهفته در قرآن و مجید و تعالیم عترت طاهره علیهم صلوات الله است می گردد.

برخی از فریب خوردگان این جریان نمی دانند که امثال بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی علاوه بر انحرافات اعتقادی کانون ترویج خرافات در عصر خود و بعد از خود بوده اند و طبق نظر برخی محققین عقائد بوداییان ضد اسلام را وارد در مذهب کرده اند.

برجسته کردن اسامی و آثار منحوسه آنان مایه تحقیر ملت مسلمان ایران و خیانت به دین و مقدمه تخریب اساس تشیع است. هدم دین و تضعیف مقام فقاهت در عصر غیبت نهایت هدف دشمنان اسلام و ایران می باشد.

برادران وخواهران ایمانی بدانند که مبارزه آگاهانه و مقابله با این اقدامات شیطانی و مخفیانه حتم و فرض است. خداوند همگان را از خواب غفلت بیدار کند.

۱۵ رمضان المبارک۱۴۳۳

مطابق با ۱۴/۵/۹۱

حوزه علمیه شیراز/عبدالکریم حقیقت

مخالفت حضرت آیت الله ملک حسینی شخصیت برجسته ی استان فارس و امام جمعه ی محترم یاسوج با همایش ابایزید بسطامی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین

بشر به سابقه فطرت ، طالب حق و حقیقت و مایل به کمال است این طلب و میل تحت اشراف انبیاء عظام الهی و اوصیاء و ائمه هدی علیهم صلوات الله اجمعین هماره به سوی خداوند تبارک و تعالی معطوف شده و انسان در ظل هدایت آنان در پرتو اشراقات آن انوار از سقوط به دره شرک و کفر مصون مانده و آنان که مسیر دیگری را انتخاب کرده اند عاقبت دیگری داشته اند .

خط شیطان رجیم پیوسته ترسیم گر آدابی مغایر آداب توحیدی انبیاء و اولیاء بوده و یا منش [1]را ترویج می نموده است . صوفیه در طول تاریخ نحله ای مغایر و متفاوت با اهل بیت رسول مکرم اسلام داشته اند .

خط مشی نظری و راه سیر عملی تمامی فرق صوفیه ابداع افرادی معلوم الحال و الطریقه بوده که عالمان بزرگ مکتب و مذهب آنان را نکوهیده و بر انان شوریده اند .

انچه امروز توقع ان از همگان می رود بهره گیری از فرصت مغتنم انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی برای احیاء مکتب و روش اهل بیت علیهم السلام می باشد که مشحون از معارف بلند توحیدی و سجایای متعالی اخلاقی و قوانین حیات بخش الهی است .

جای حیرت و اسف است که برخی متصدیان فرهنگی بنابر انچه مسموع و مترائی میباشد در صدد برگزاری همایشی برای ابایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی هستند .

به کجا می رویم ؟ و چرا تلاش برای احیاء عرفان ناب برخواسته از متن قران مجید مجد الله ذکره و احادیث معصومین علیهم السلام نمی کنیم ؟ چرا باب علوم خالص و و غیر مشوب به کدورات را بر خود باز و مفتوح نمی نماییم ؟

من اخذ دینه من الکتاب و السنه زالت الجبال و لم یزل (اعتقادات الامامیه شیخ صدوق ج ۲ ص ۷۳)

از خداوند متعال رشد و رقاء ، عرفان و خلوص و جد و جهد در سایه عنایات مخصوصه صاحب العصر و ولی الامر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء برای خود و همگان می طلبم و نجات از هر زلت و ذلت را مسئلت دارم .

حوزه علمیه شیراز

سید کرامت الله ملک حسینی

آیت الله سید حسن حسنی ـ مازندران

بیانیه ی آیت الله حاج شیخ علی صافی اصفهانی پیرامون همایش ملی عرفان شرق

بسم الله الرحمن الرحیم

 

خبر ناگوار و تأسف بار برگزاری همایش ملی عرفان شرق برای معرفی بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی دل ما و هر مسلمان پیرو قرآن و عترت را جریحه دار کرد و همه را در غم و اندوهی عمیق فرو برد.

از گردانندگان معلوم الحال این همایش و امثال آن و حرکت های مرموز آنان در مقابل معارف قرآن و عترت و اساطین شیعه که موجبات وجد و نشاط و رقص و پایکوبی کابالیسم جهانی را فراهم می کنند و برای نابود کردن فرهنگ و اندیشه ی پرفروغ اسلام و تفکر دینی در این مرز و بوم تلاش می نمایند تعجبی نیست، از طبایع دون و ذوات نامیمون و صاحبان خبث سریره جز خباثت و شقاوت، و از ابلیسان جز هجوم بی رحمانه به حق و حقیقت وخانه ی وحی انتظاری نیست، کما این که همزادان اینان در زمان امام صادق (ع) برای دشمن قسم خورده ی اهل بیت علیهم السلام یعنی سفیان ثوری همایش می گرفتند و از اوتبلیغ و ترویج می کردند و امام بحق ناطق را خانه نشین کردند و سخن گفتن از آن حجت الله الکبری را سخن از (نستجیربالله) قشریون و اهل ظاهر به حساب می آوردند و سفیان ثوری را که دیوانه ی دنیا بود و سر به حکومت جائر سپرده بود امام عالَم! تاج دین و دیانت!، شمع زهد و هدایت!، علما را شیخ و پادشاه!، قدما را حاجب درگاه! دانسته که در علم ظاهر و باطن نظیر نداشت! و در ورع و تقوی به نهایت رسیده بود[۱]!!!

و امروز نیز خلف نا صالح همان حق ستیزان روباه صفت در یک نقشه ی حساب شده که از آن سوی مرزهای این مرز و بوم هدایت می شوند با برنده ترین سلاح ها یعنی سلاح سحر آمیز فلسفه و عرفان التقاطی به جان عقاید شیعه و رهبران دینی ما افتاده اند و در صددند تا همان راه جهنمی نیاکان کافر و ظالم خود را ادامه داده، به با یزیدها و خرقانی ها که در مقابل قرآن و عترت پرچم ننگین برافراشته اند جلوه و جلال بخشند و اساطین و فقهای بزرگ و شخصیت های برجسته شیعه را که جانشینان برحق امام صادق (ع) هستند و ائمه هدی علیهم السلام مردم را فقط به آنها سپرده اند و لاغیر کوچک و سبک شمرده آنها را اهل ظاهر و قشری و جاهل و مخالف عقل و خرد معرفی کنند.

آری از تلاش های نامشروع و ضددین گردانندگان این گونه همایش ها تعجبی نیست بلکه تعجب و تحیّر و تأسف عظیم ازکارگزاران نظام جمهوری اسلامی است که ادعا دارند اساس و شالوده ی این نظام بر قرآن و عترت ریخته شده و در صدد پیاده کردن احکام و قوانین اسلام هستند و با بیگانگان و فرهنگ بیگانه و بیگانه پرستی به شدت مخالف اند، اما در عمل می بینیم که در زیر سایه ی این نظام، برای امثال بایزیدها و خرقانی ها که نماد کفر و زندقه و خرافات اند همایش می گیرند و از این ملحدان تجلیل و تعظیم و تکریم می­ شود و مردم را به سوی دشمنان قرآن و عترت سوق می ­دهند و علمای راستین و معارف حقه ­ی جعفری را به طور کلی از جامعه ی مسلمین دور و منزوی می نمایند و تأسف بارتر این که مسؤلین امر علی رغم اخطارها و اعتراض ها و بیانیه های شدید علما و مراجع تقلید، یا از یاران و گردانندگان این مفسده ها هستند و این گونه جریانها را عن علم یا عن غیر علم حمایت می کنند و یا حداقل در مقابل این مفاسد سکوت اختیار می کنند.

این جانب به عنوان یک شهروند شیعه ویک طلبه ی پیرو مکتب امام صادق(علیه السلام) و لا غیر ضمن ابراز انزجار از این گونه تحرکات شوم و مرموز و دین برانداز اعلام می نمایم که اگر این روش و مرام در این مملکت ادامه یابد در آینده ا ی نه چندان دور کار به جایی خواهد رسید که مشروعیت این نظام زیر سؤال خواهد رفت و انقلاب اسلامی ما را به انقلاب بایزیدی و انقلاب خرقانی تبدیل می کنند کما اینکه صدرویان این زمزمه ها را به راه انداخته اند که انقلاب ما صدرایی است!!

ای واسفا بر آنان که ادعای مسلمانی می کنند و علی الدوام دم از دین و اسلام می زنند و از این گونه مزخرفات و یاوه ها حمایت می کنند و عملاً این مملکت را به کام کابالیسم جهانی قرار می دهند.

بایزیدی که ۳۳ سال بعد از شهادت امام صادق (علیه السلام) به دنیا آمد [۲] و در زمان سه امام معصوم زندگی می کرد اما خدمت هیچکدام نرسید جز این که در مقابل جعفر کذاب زانو زد و اگر سقائی کرده باشد، سقای جعفر کذاب بوده است نه امام جعفر صادق (علیه السلام).

بایزید سنی مذهب حلولی که می گوید سبحانی ما أعظم شأنی. [۳]

و می گوید لا اله الا انا.[۴]

و می گوید لواء من از لواء محمد عظیم تر است. [۵]

و می گوید لیس فی جبتی سوی الله. [۶]

و به مردم سمرقند گفت: یا قوم ، انا ربکم الاعلی. [۷]

و می گوید: در خواب خدا را به صورت پیر زمین گیری دیدم. [۸]

و می گوید: خدا را در خواب دیدم، به من گفت من تو هستم همان طور که تو من هستی. [۹]

و می گوید: عرش منم، لوح منم، قلم منم، عزرائیل منم، اسرافیل منم، میکائیل منم، جبرائیل ، عیسی، موسی، ابراهیم، محمد من هستم.[۱۰]

و می گوید: در دل من هیچ بغضی نیست حتی بغض شیطان.[۱۱]

و معتقد است: کسی که علی (ع) را از عمر و ابوبکر و دیگران به خلافت شایسته تر بداند هیچ عمل صالحی از او سر نمی زند.[۱۲]

آیا یک ذی شعور و صاحب عقل و خرد و اندیشه ای هست که از این گونه خرافات و مزخرفات ترویج کند؟

اما متأسفانه در جمهوری اسلامی به نام اسلام و عرفان از این گونه کفریات به شدت حمایت می شود و مخالفین را هر چند علامه ی دهر باشند، بی سواد، جاهل و قشری معرفی می کنند و چون از تمامی امکانات برخوردار هستند به راحتی حق را وارونه جلوه می دهند و در صدد اطفاء نور خدا می باشند غافل از آن که « یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ»[۱۳]

و بدتر از بایزید، ابوالحسن خرقانی سنی متعصب صوفی است که می گوید:

من مصطفای زمانه هستم، من خدای وقتم.[۱۴]

و می گوید من تنها دو سال از خدا جوان تر هستم و خداوند ملازم من است. [۱۵]

و می گوید: عرش خدا بر کتف من استوار گشته است و بهشت و جهنم در نزد من هیچ ارزشی ندارند.[۱۶]

و می گوید: خداوند مرا از حالت آفریده و مخلوق بودن خارج ساخت و سِمَت خود به من داد که مقام من در حد هیچ مخلوقی نبُوَد. [۱۷]

و می گوید با خدا چند مرتبه کشتی گرفتم و در مرحله آخر خدا بر من غالب شد. [۱۸]

سلطان محمود غزنوی که به سنی متعصب و شیعه کش معروف بود از مریدان سر سخت خرقانی بود که مدام به دیدارش می رفت و از او راهنمایی می گرفت. [۱۹]

این جا مملکت ولایت است، این مردم اصول و معارف دینی شان را از صاحبان ولایت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) گرفته­ اند و لاغیر چرا باید به یک عده لا مذهب منافق اجازه داده شود که به نام عرفان و معارف توحیدی با مقدسات این ملت مظلوم بازی کنند و پای بیگانگان را به این مرز و بوم باز کنند و موجبات فساد اعتقادی و بی بند و باری و لا ابالی گری در دین را فراهم سازند.

همایش ملی عرفان شرق و ترویج از بایزید و خرقانی و مولوی و امثال این ها ترویج از کفر، بدعت، تحریف، فساد، بی بندوباری، بی دینی و بی غیرتی است.

بزرگ نشان دادن این گونه اشخاص و تبلیغ از مرام و مسلک آنها که در سرتاسر تاریخ اسلام از طرف حتی یک فقیه دین دار تأیید نشده اند به معنای کنار زدن اهل بیت عصمت و طهارت و به خصوص حضرت بقیه الله الأعظم است که بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء و به معنای خروج از دین است.

و نیز به زاویه کشاندن فقها واساطین فقه و حدیث و کلام است .

ای وجدان های بیدار و ای پیروان راستین قرآن وعترت و ای بازماندگان سلف که شجاعت و غیرت دینی آنها اسلام را به این جا رساند و پاسداری کرد، برخیزید و این مملکت را از لوث وجود صدرائیان و عرفان های کاذب و صوفیان که خطر آنها از خطر یهود و نصارا بیشتر است، نجات دهید در مقابل بدعت ها و خرافات و تحریفاتی که این گروه ضال و مضل مأموریت پیدا کرده اند در دین راه بیندازند بایستید و جهاد کنید وَ مَنْ أَنْکَرَهُمْ وَ ردّ عَلیهِم فَکَأَنَّمَا جَاهَدَ الْکُفَّارَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ )ص( و بدانید که کشته شدن در راه دفاع از مکتب مقدس امام صادق (ع) و در راه دفاع از معارف قرآن و عترت اجر عظیمی دارد که تنها یکی از آن «احیاء عند ربهم یرزقون» و مقام عندیت است.

اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَهَ وَلِیِّنَا وَ کَثْرَهَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّهَ عَدَدِنَا وَ شِدَّهَ الفتن بنا و تظاهر الزَّمَان ِ عَلَینا

۸ شوال ۱۴۳۳

اصفهان ـ مدرسه ی صدر بازار

علی صافی اصفهانی


[۱] . تذکره الأولیاء ـ سفیان ثوری.

[۲] . شهادت امام صادق (ع) سال ۱۴۸ بود و تولد بایزید در سال ۲۶۱ یا ۲۶۴.

[۳] .تذکره الاولیاء ۱/۱۴۰

[۴] .شرح گلشن راز شیخ محمد لاهیجی / ۵۶۱، گلشن راز /۵۰

[۵] .تذکره الاولیاء / ۱۷۶

[۶] .مثنوی، دفتر چهارم /۷۳۰ بیت ۲۱۲۵

[۷] . شرح شطحیات روزبهان بقلی شیرازی /۹۹

[۸]. حدیقه الشیعه/ ۵۶۱

[۹]. تحفه الأخیار/۲۲۳

[۱۰]. تحفه الأخیار/۲۲۳

[۱۱]. تحفه الأخیار/۱۴۵

[۱۲]. روضات الجنات ۴/۱۷۹به نقل از صواعق ابن حجر

[۱۳] . صف/۶۱

[۱۴]. تذکره الاولیاء / ۳۸۵

[۱۵].عرفان ایرانی / ۲۴۱

[۱۶] .تحفه الأخیار / ۱۵۱

[۱۷]. تذکره الأولیاء / ۳۸۳

[۱۸]. به نقل از آیت الله صافی گلپایگانی

[۱۹]. تحفه الاخیار /۲۱۴

هشدار آیت الله بحرالعلوم میردامادی درباره همایش عرفان شرق در شاهرود

به گزارش شیعه آنلاین، پس از آنکه حضرت آیت الله شیخ «لطف الله صافی گلپایگانی» از مراجع عظام تقلید نسبت به همایش ملی عرفان شرق هشدار داده بودند، اکنون آیت الله بحرالعلوم میردامادی از اساتید حوزه علمیه نجف اشرف نیز به برگزاری این همایش اعتراض کرده و نسبت به برگزاری آن هشدار دادند. متن اعتراض این استاد حوزه علمیه نجف اشرف به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم،

یریدون لیطفئوا نورالله بأفواههم والله متم نوره و لو کره الکافرون .. طبق اطلاعات واصله عده ای در صدد برگزاری مراسمی با عنوان اولین همایش ملی عرفان شرق و توسعه گردشگری در شاهرود، شهر فقهاء عظیم الشأن و علماء ربانی هستند که بنا باطلاعیه همایش، بنا دارند عرفان شرق را در معرض نگاه گردشگران و توریستها (و مستشرقین) قرار دهند و زمینه ایجاد پژوهشگاه عرفان شرق را فراهم نمایند.

دنیای عجیبی است یکی بنام عرفان و شور عرفانی، با سر تکان دادن و حرکات عجیب، شطحیات ارائه می دهد و در عالمی به دور از «عقل و نقل» کلمات ناشایست و – بقول اهل خرقه- عاشقانه می گوید، دیگری به نام اندیشمند و متفکر ماتریالیست، این کلمات بی دلیل و خارج از نظام عقل و نقل را نُقل مجلس ملحدین کرده و نظم منطقی داده با صغری و کبری به این نتیجه می رسد که باید خلائق را از دین و دیانت و از دست الهیون نجات داد.

راستی، چه ارتباطی بین این عرفان و نفی خالق جهان عزّ اسمه وجود دارد که «میرفطروس» ملحد سیه دل، عاشق «حلاج» گردیده، به نام نامبارک این صوفی دیروز و عارف امروز که به خوبی مقصود تصوف و هدف وجد و طرب عارفانه را نشان داد- کتاب می نویسد.

آیا عرفان امیرالمؤمنین علیه السلام که محکوم کننده ملحیدن و منکرین در همه اعصار و قرون است، و الحاد و کفر را نشانه بی فکری و دوری از دانش می داند مطلوب ملحدین است؟

لو فکروا فی عظیم القدره و جسیم النعمه لرجعوا الی الطریق و خافوا عذاب الحریق

و آیا عرفان سید شهیدان و سرور آزادگان علیه السلام که در دعای عرفه بعنوان قطره ای از دریا متجلی گشته، زمینه ساز کفر و انکار حق است؟

اگر عرفان سینه چاکان تصوف و زمینه سازان الحاد و کفر، طبق ادعای خودشان به معصوم و صادق مصدق می رسید و بویی از معارف الهیه داشت، از جانب مستکبرین و اهل کفر و زندقه مورد تأیید قرار نمی گرفت. اگر تصوف کوچکترین ربطی به هدایت هداه مهدیین و ائمه دین علیهم السلام پیدا می کرد و بهره مند از نور «الله نور السماوات و الارض» بود، باند استشراق که سر از آخور مستکبرین غرب در می آورند مانند «ماسینیون فرانسوی» هرگز نامی از آن و مریدان آن نمی آوردند.

راستی چه می شود که این تصوف و عرفان در میان قوم ضلال و سردمداران اضلال، عشاقی پیدا می کند که در تحقیقش سر از پا نمی شناسند و برای یافتنش از غرب جهان تا مثلاً شاهرود ایران هوهو کشان، ماشیأ بحرکت در می آیند.

براستی اگر اینان دلباخته معرفت بودند و اگر استشراق، شغل اهل شرف و مومنان با هدف بود آیا نباید فقط از معارف عالیه علی علیه السلام می گفتند و می نوشتند؟ این همه بذل محبت از طرف ایادی استکبار و مامورین استعمار نسبت به تصوفی که مردود آل عصمت علیهم السلام است، نشان از چه دارد؟

بی دینی و خیانت غالب مستشرقین، مثل ماسینیون و ماتریالیست های داخلی برای اهل اطلاع محرز است، اما آنچه باید مورد دقت قرار گیرد اینست که در تصوف و دکانداری بنام عرفان چه نهفته است که ملحدین و مستشرقین را به خود جلب می نماید؟

آیا اباحی گری، فرار از قیود شرعی، بی بند و باری، بی تفاوتی،‌تخدیر و غفلت از حق که در متن تصوف است جاذبه ای برای ایادی مستکبران و مستشرقان نمی باشد. پیشنهاد مضحکی که در تبلیغات همایش مذکور به چشم می خورد، ایجاد پژوهشگاه عرفان شرق است.

پر واضح است که هدف این پژوهشگاه، مخالف اهداف مقدس فقها و علمای شیعه است؛ چرا که عالمان ربانی و مرزبانان عقائد اسلامی بنا به روایات منقوله از آل عصمت علیهم السلام خط «بایزید» و «خرقانی» و امثالهما را مردود می دانند و به نام غیر گرامی و مسیر ظلمانی آنان افتخار نمی نمایند.

حوزه های علمیه شیعه به نام نامی پیامبر خدا صلی الله علیه و اله و ائمه اطهار علیهم السلام که مبدأ عرفان حقیقی و نورانیت واقعی اند افتخار می کنند.

علماء ربانی بنا به دلیل حدیث ثقلین و احادیث فراوان دیگر، فقط به کتاب الله و عترت رسول الله صلی علیه و آله مرید گشته و دل و جان به عرفان نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و دعای عرفه سپرده اند.

فقهاء شیعه با تفقه در آیات ذم یهود مثل «ویسعون فی الارض فسادا»، «المغضوب علیهم»، «یحرفون الکلم عن مواضعه» و با ریشه یابی در موضوع فرق و مذاهب، جعل مرام صوفی گری، ترویج سیر و سلوک به معنی سستی و بی تفاوتی و تبلیغ راه تخدیر و غفلت را کار یهود و ایادی آن دانسته، لبخند رضایت مستشرقین نسبت به سران تصوف را اجرای سیاست شیطانی «تفرقه بینداز و حکومت کن» تفسیر می کنند.

طبق آیه شریفه «ولیزیدن کثیرا منهم ما انزل الیک من ربک طغیاناً و کفرا» یهود و عمال آن هرگز از «ما انزل»‌که ولایت و رهبری آل عصمت علیهم السلام است راضی و خشنود نیستند و با جعل مذهب، تبلیغ خرافات و ایجاد تفرقه بین مسلمانان، از نورافشانی مکتب ولایت و امامت، جلوگیری می کنند.

در خاتمه متذکر می گردم، اجرای این همایش در کشور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، که قانون اساسی آن بر مبنای فقه ائمه اثنی عشر لاسیما امام بحق ناطق حضرت جعفر ابن محمد الصادق علیهم السلام است، به نام اسلام و معرفت یابی، یقیناً مورد غضب الهی و نارضایتی مولانا حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه و زمینه ساز مفاسد فرهنگی و اخلاقی و اجتماعی است و اجرا کنندگان و سکوت کنندگان در برابر آن در پیشگاه خداوند متعال مسئول می باشند.

والسلام علی من اتبع الهدی

سید محمود بحرالعلوم میردامادی

۵ رمضان المبارک ۱۴۳۳

بیانیه ی حضرت آیت الله حاج شیخ ماجد کاظمی در محکوم کردن همایش بایزید بسطامی

بسم الله الرحمن الرحیم

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: مَنْ أَتَى ذَا بِدْعَهٍ فَعَظَّمَهُ فَإِنَّمَا یَسْعَى فِی هَدْمِ الْإِسْلَامِ./ (الکافی، ج‏۱، ص: ۵۴)

” کسى که نزد بدعتگزارى آید و تعظیمش کند در خرابى اسلام کوشیده است”.

مطلع شدیم در کشور مسلمان و شیعی و انقلابی جمهوری اسلامی ایران که ثمره خون هزاران جوان شیعه می‌باشد همایش بزرگداشت فردی ضد شیعی و صوفی مسلک به نام بایزید بسطامی برگزار شده است.

اینجانبان ضمن ابراز انزجار شدید و محکومیت این اقدام ننگین که باعث آزرده خاطر شدن دل امام زمان و شیعیان و تمام دلبستگان نظام مقدس جمهوری اسلامی شده، از تمامی مسئولین دلسوز و انقلابی کشور خواستاریم تا هر چه سریعتر بساط چنین همایش‌هایی را که با هزینه هنگفت از بیت المال صرف می‌شود برچیند و از مردم و علمای بلاد عذر خواهی نمایند.

۱۵ شوال ۱۴۳۳

مطابق با ۱۲/۶/۹۱

حضرت آیت الله شیخ ماجد کاظمی

پانویس ها

هیچ اداب و ترتیب ….
پانویس ها
  • لطفا از ارسال پیام هایی که به مسائل یا شخصیت های سیاسی مربوط می شود خودداری نمائید.
  • از ارسال کامنت های توهین آمیز پرهیز شود.
  • پیام هایی که در نقد شخصیت های صوفیه معاصر ارسال شوند، به منظور رعایت برخی مصالح عموم تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید